یک سال از حمله تاریخی حماس بر سرزمینهای اشغالی میگذرد؛ حملهای که در آن گفته میشود ۱۲۰۰ صهیونیست کشته شده و بیش از ۲۰۰ نفر دیگر به اسارت گرفته شدند.
در پی آن، تجاوز گسترده رژیم صهیونیستی بر باریکه مزدحم غزه و همزمان درگیریهای پراکنده میان حزب الله لبنان و رژیم اسرائیل آغاز شد.
از زمان حمله حماس بر رژیم صهیونیستی، این رژیم از حمایت همه جانبه امریکا و کشورهای اروپایی برخوردار بوده و بخش اعظم هزاران تن مواد منفجرهای که توسط اسرائیل بر باریکه غزه و جنوب لبنان ریخته شده امریکایی بوده است.
تنها در غزه حدود ۴۲ هزار نفر به شهادت رسیده اند که اغلب آنها غیرنظامیان بی دفاع زنان و کودکان بودهاند. این آماری است که توسط دستگاههای رسمی ثبت شده؛ اما بر بنیاد گزارشها هنوز هم ممکن است هزاران نفر دیگر زیر انبوه آوارهای غزه مدفون شده باشند.
در لبنان نیز صدها نفر شهید، هزاران نفر زخمی و بیش از یک میلیون تن آواره شدهاند.
این در حالی است که در جبهه مقابل یعنی اسرائیل، وضعیت به همین میزان بحرانی است. یک سال پس از عملیات طوفان الاقصی، سرزمینهای اشغالی نه تنها امنتر نشده؛ بلکه بی ثبات تر شده و هر روز آژیرهای خطر در سراسر فلسطین اشغالی به صدا درمیآید، میلیونها صهیونیست راهی پناهگاهها میشوند، صدها هزار شهرک نشین غاصب از سرزمینهای فلسطینی رانده شده و در پناهگاههای موقت اسکان داده شدهاند.
علاوه بر این، بر اساس آماری که ارتش رژیم صهیونیستی منتشر کرده بیش از ۵۰۰۰ پرسنل این نیرو در جنگ غزه کشته و زخمی شدهاند؛ آماری که در تاریخ جنگهای رژیم صهیونیستی با همسایگان عرب خود نمونه ندارد.
اقتصاد اسرائیل هم فلج شده، سرمایهگذاران خارجی از سرزمینهای اشغالی گریختهاند، شرکتهای کشتییرانی و هواپیمایی جهان تعامل خود با اسرائیل را توقف یا کاهش دادهاند. نیروهای ذخیره ارتش رژیم صهیونیستی که پیش از این به عنوان نیروی کار در کارگاهها، شرکتهای صنعتی و امور کشاورزی مشغول بودند اکنون به جبهات مختلف جنگ اعزام میشود و این امر، اقتصاد درهم شکسته این رژیم را بیش از پیش آسیب پذیر کرده و به تعطیلی کارگاههای عظیم درآمدزایی و رونق اقتصادی منجر شده است.
تا پیش از حمله ۷ اکتوبر حماس، اسرائیل یکی از مقاصد جذاب گردشگری برای توریستهای پولدار امریکایی و اروپایی محسوب میشد؛ اما این صنعت از یک سال پیش تاکنون به طور کامل تعطیل شده و هیچکس آرزو نمیکند که برای لذت بردن از زندگی به سرزمین مرگ سفر کند.
حملات انصارالله یمن بر کشتیهای به مقصد یا از مبدا اسرائیل نیز تجارت دریایی با این رژیم را به شدت مختل کرده. در حال حاضر بسیاری از شرکتهای عظیم کشتیرانی جهان ترجیح میدهند که از مسیر دریای سرخ راهی سرزمینهای اشغالی نشوند و این رویداد نه تنها هزینههای حمل و نقل دریایی را چندین برابر افزایش داده؛ بلکه داد و ستد با رژیم صهیونیستی را برای شرکتهای بزرگ جهانی به شدت پرهزینه کرده و بسیاری از این شرکتها ترجیح میدهند که به جای ادامه تجارت با اسرائیل به گزینههای کم هزینهتر و سودمندتر فکر کنند.
علاوه بر این، رژیم صهیونیستی مجبور است میلیاردها دالر به کارخانههای تولید تسلیحات در امریکا و اروپا بپردازد تا بتواند حجم انبوه مواد منفجره و سلاح و جنگنده مورد استفاده در جنگهای غزه، لبنان و سایر جبهات را تامین کند.
این در حالی است که یک سال پس از عملیات طوفان الاقصی هیچ یک از اهداف اعلام شده رژیم صهیونیستی محقق نشده است. غزه همچنان به مقاومت جانانه ادامه میدهد، سران و رهبران و فرماندهان حماس زنده هستند و جنگ فرسایشی با ارتش آسیب پذیر رژیم صهیونیستی را رهبری میکنند. آنها حتی حاضر نیستند از پیش شرطهای تعیین شده خود برای تحمیل آتش بس منتهی به شکست بر رژیم نتانیاهو کوتاه بیایند.
شلیک راکت از مبدا غزه به مقصد سرزمینهای اشغالی از جمله تل آویو حتی یک سال بعد از نسل کشی و ویرانگری جنون آمیز و جنایتکارانه اسرائیل همچنان ادامه دارد؛ به گونهای که حتی سامانه ضد هوایی گنبد آهنین نیز قادر به مهار موشکهای پرتاب شده از غزه نیستند.
اسرای اسرائیلی همچنان در اختیار حماس هستند و تقلای مذبوحانه نتانیاهو برای دستیابی به مرده یا زنده آنها ناکام مانده است. این در حالی است که سرنوشت مبهم اسرا منجر به یک بحران سیاسی فراگیر در اسرائیل شده و فشارها بر رژیم تحت رهبری نتانیاهو را چندین برابر تشدید کرده است.
این وضعیت، موجب اتخاذ تصمیمات جنون آمیز بدتر از سوی نتانیاهو شده است. او و کابینه تندرو تحت رهبری اش اکنون برای پوشاندن ناکامیهای شرم آور خود در جنگ فاجعه بار غزه عمداً دامنه آتش تنش و جنگ را به لبنان و سایر کشورهای خاورمیانه گسترش داده و به این ترتیب اهداف دیگری را بر فهرست بلندبالای اهداف محقق نشده و شکست خورده خود در جنگهای جاری اضافه کردهاند.
حالا این موشکهای دوربرد حزب الله است که دور تازهای از آشفتگی، ترس و هراس دائمی در سرزمینهای اشغالی را رقم زده است؛ موشکهایی که حتی سامانه گنبد آهنین نیز قادر به رهگیری آنها نیست و سراسر سرزمینهای فلسطین اشغالی را بی ثبات کرده است.
تابوی درگیری مستقیم ایران و اسرائیل نیز در پی عملیات طوفان الاقصی درهم شکسته و در پی حملات موشکی ایران به اعماق سرزمینهای اشغالی اکنون خطر یک جنگ منطقهای بزرگ، خاورمیانه را تهدید میکند؛ وضعیتی که نه تنها دستیابی نتانیاهوی جنایتکار به اهداف اعلامی خود را دور از دسترس نشان میدهد؛ بلکه خاورمیانه را بیش از هر زمان دیگری به صحنه درگیریهای خونین آخرالزمانی تبدیل کرده است.
محمدرضا امینی - جمهور