تروریستهای مسلح موتورسایکل سوار بار دیگر مسافران شیعه را این بار در مرز دایکندی و غور هدف قرار دادند و دست کم ۱۴ نفر را به شهادت رساندند.
قربانیان همگی شیعیان هزاره بودند که به استقبال زائران بازگشته از کربلا میرفتند. تروریستهای مسلح که ادعا شده وابسته به گروه اهریمنی داعش بوده اند مسافران را یکی یکی از موتر پیاده کرده و همگی را به رگبار بستند با فریاد الله اکبر و به نام اینکه مشرک و کافر اند و خون شان حلال و هدر!
این رویداد اما در دوره کرزی یا اشرف غنی یا حضور نیروهای اشغالگر خارجی که حامیان گروه تروریستی داعش محسوب میشدند رخ نداده، در دوره طالبان رخ داده؛ زمانی که هر روز رهبران پشتون تبار طالب ادعا میکنند که «نظام خالص اسلامی» را برپا کرده، عدالت را برای همه تامین میکند، امنیت سراسری برقرار شده و تروریزم در افغانستان برای همیشه ریشه کن گردیده است.
در حالی که مردم مظلوم و بیدفاع دایکندی در شوک و سوگ ناشی از این فاجعه مهیب و هولناک به سر میبرند در کابل اما به نظر میرسد که وضعیت کاملاً عادی است. رهبران طالبان هر روز به مناسبتهای مختلف از رژیم خود تبلیغ میکنند و ادعاهای مضحک خود برای برقراری امنیت و ثبات پایان دادن به جنگهای چند ده ساله، برقراری امنیت سراسری و استقرار عدالت اسلامی برای همه مردم افغانستان را تکرار میکنند.
در سخنرانیها، همایشها و بیانیههای مختلف رهبران طالبان به مناسبتها و بهانههای گوناگون طی روزهای اخیر اما هیچ اشارهای به فاجعهای دایکندی نمیشود. این سکوت و بیاعتنایی توهین آمیز و معنیدار نشان میدهد که پیوندی وثیق و مستحکم میان نسخههای گوناگون تروریزم تکفیری جریان دارد.
بنابراین در حالی که مسئولیت کشتار فجیع و بیرحمانه مردم بیدفاع دایکندی را گروه تکفیری داعش به عهده گرفته واقعیت این است که هیچ نشانهای از رد پای داعش در این رویداد دیده نمیشود؛ اما ترورها و کشتارهای مشابه از سوی تروریستهای طالبان پیش از بازگشت آنها به قدرت بارها و بارها رخ داده است.
از جانب دیگر، قربانیان این رویداد کسانی بودند که برای استقبال از عزیزان شان رفته بودند که از زیارت معنوی اربعین به کشور برمیگشتند؛ رویدادی که طالبان بدون شک آن را شرک آمیز و کفرآلود میخوانند و منابع مردمی وابسته به شیعیان افغانستان میگویند که ملیشههای این گروه به شیوههای مختلف زائران اربعین را مورد توهین و تحقیق قرار میدهند در مسیر مسافرت آنها به ایران و عراق مانع ایجاد میکنند، مسافران بازگشته از عراق و ایران را در مرز افغانستان مورد تفتیش و بازجویی قرار میدهند، کتابهای مقدس و هدایای معنوی آنها را مصادره میکنند و با استفاده از رکیکترین الفاظ و تعابیر، اعمال و مناسک مذهبی آنان را زیر سوال میبرند.
با این حساب آیا به راستی عامل اصلی کشتار دایکندی تروریستهای داعش بودهاند یا ملیشههای طالبان؟ و اساساً چه تفاوتی میان این دو گروه نسبت به نگاه شان درباره شیعیان و باورها و مناسک آیینی این گروه قومی و مذهبی وجود دارد؟
رهبران طالبان پیش از این بارها اذعان و اعتراف کردهاند که آنها شیعیان را خارج از دایره اسلام میدانند و به همین دلیل به بهانههای گوناگون اسلامیت شیعه را زیر سوال برده و حتی شیعیان مسلمان را به اسلام فراخواندهاند!
آیا سکوت عمدی و آگاهانه رهبران طالبان درباره جنایت دایکندی خود به معنای تایید عمل شنیع و جنایتکارانه اخیر نیست؟ این سکوت آیا نشان نمیدهد که علی رغم به عهده گرفتن مسئولیت این جنایت از سوی گروه اهریمنی داعش، رژیم حاکم نیز درست به اندازه داعش در این جنایت فجیع شریک است و آن را مشروع و مجاز میداند؟
با در نظر داشت این واقعیتها آنچه در دایکندی اتفاق افتاد یک بار دیگر نشان داد که ادعای دروغین طالبان درباره استقرار نظام خالص اسلامی، پوششی ریاکاران، خطیر و خوفناک برای تجویز فعالیت گروههای گوناگون تروریستی و تکفیری و پیشبرد یک نقشه استعماری برای تضعیف و در نهایت زدودن اسلام شیعی در کشور و تحمیل یک نسخه به شدت رادیکال، غیرقابل تحمل و انعطاف ناپذیر از اسلام تکفیری و تروریستی ساخته استعمار نو است.
در چنین شرایطی هرگونه انتظار از رژیم حاکم برای تامین امنیت شیعیان و تضمین برخورداری آنها از «عدالت اسلامی» نه تنها بیهوده؛ بلکه احمقانه و ساده لوحانه است؛ زیرا رژیم حاکم به هر اندازهای که با داعش و سایر نسخههای تروریزم تکفیری اختلاف داشته باشد دست کم در زمینه تکفیر شیعیان و تجویز کشتار بیرحمانه آنها اتفاق نظر دارد و این همان چیزی است که کشتار در دایکندی و سکوت در کابل را توجیه پذیر و قابل درک میسازد.
با این همه اما هیچ شکی وجود ندارد که این کشتارهای فجیع و بیرحمانه، شیعیان را بیدارتر میکند و آنها را نسبت به سرنوشت خویش و شناخت دقیق و درست دشمنانشان هوشیارتر خواهد ساخت. دشمنانی که از دورههای حکمرانی پادشاهان اقتدارگرای پشتون مانند عبدالرحمان تا امروز رویای نابودی شیعیان و بیرون راندن هزارهها از افغانستان را در سر پرورانده؛ اما هرگز به هدف نرسیده اند.
نرگس اعتماد - جمهور