چهارمین سالگرد درگذشت آیت الله شیخ آصف محسنی؛ بنیانگذار حزب حرکت اسلامی، حوزه علمیه خاتم النبیین و از فقهای نامدار جهان اسلام فرارسیده است. به این بهانه نگاهی می اندازیم به کارنامه و میراث او در افغانستان.
آیت الله محسنی، پیش از هر چیزی یک رهبر جهادی بود که علیه اشغال کشور توسط ارتش متجاوز شوروی پیشین جنگید و یکی از رهبران ارشد جهاد اسلامی مردم افغانستان در آن دوران بود؛ مبارزه ای مقدس، ارزشمند و بسیار دشوار با دشمنی دژخیم، بی رحم، متجاوز و قدرتمند که در نهایت به پیروزی پرافتخاری منجر شد و بخشی قابل توجه از این افتخار، بی تردید به آیت الله محسنی و حزب تحت رهبری او بازمی گردد.
دوران جنگ های داخلی که بلافاصله پس از پیروزی مجاهدین و فروپاشی رژيم کمونیستی آغاز شد اما یکی از دوره های مناقشه برانگیز در زندگی سیاسی آیت الله محسنی است؛ چیزی که درباره تمام رهبران سیاسی و جهادی دیگر افغانستان در آن دوران نیز وجود دارد.
تردیدی نیست که او در این زمینه، دوستان و دشمنان سرسختی دارد و داوری درباره نقش و سهم او در فجایع ناشی از جنگ های داخلی، بسیار دشوار است؛ زیرا هریک از طرف های ذیدخل یا ذینفع، روایت خود را از آن ماجرا دارند و به آن از منظر مرام ها و منافع خودشان می نگرند. با اینهمه، تردیدی نیست که روزی در آینده، خدا و مردم در این باره، نیک داوری خواهند کرد و عدالت احراز خواهد شد.
برجسته ترین، کارآمدترین و ثمربخش ترین فصل زندگی آیت الله محسنی اما پس از دوران جنگ های داخلی و تسلط طالبان، شروع می شود؛ زمانی که او به عنوان یک فقیه، عرض اندام می کند، آثار و کتاب های فراوانی درباره اسلام و قرآن و حدیث و شریعت اسلامی و تشیع می نویسد و اقدامات زیربنایی ماندگاری برای تبیین و ترویج فقه جعفری، آموزش سیستماتیک آن در یک حوزه علمیه بزرگ در کلاس منطقه ای و از تریبون های رسانه ای پرمخاطب و در نوع خود منحصر به فرد، انجام می دهد که از رهگذر آن، فقه و تفسیر و حدیث و کلام و اخلاق اسلامی و شیعی در افغانستان، دستخوش تحولات شگرفی می شود و آثار و برکات این تحول و تدابیر آیت الله، حتی مرزها را درمی نوردد و بازتابی در سطح کل جهان اسلام پیدا می کند، کتاب معجم الاحادیث المعتبرهاش «کتاب سال» جمهوری اسلامی ایران می شود و در مرکز آموزشی و فقهی حوزه علمیه قم، مورد تقدیر و ستایش قرار می گیرد.
آیت الله محسنی همچنین با استفاده از نفوذ، کاریزما و قدرت سیاسی، اجتماعی و معنوی اش توانست برای نخستین بار در تاریخ افغانستان، مذهب جعفری را در قانون اساسی رسمی کشور به عنوان یک مذهب رسمی ثبت و ضبط کند و قانون احوال شخصیه شیعیان را به عنوان قانون رسمی کشور برای اهل تشیع، نافذ سازد. در پی تلاش های او همچنین، تدریس فقه جعفری در دانشکده های شرعیات، الزامی شد و در ولایت های شیعه نشین حتی دیپارتمنت های اختصاصی فقه جعفری ایجاد گردید.
با وجود اینکه اکنون طالبان بر کشور حاکم شده و رهبر افراط گرای آن رسما اعلام کرده که «در افغانستان تنها یک مذهب اسلامی وجود دارد» و به این ترتیب، مذهب جعفری دیگر رسمیت ندارد و حتی مضامین درسی و دیپارتمنت های فقه جعفری را از دانشگاه ها برچیده اند و قانون احوال شخصیه شیعیان نیز دیگر اعتبار ندارد؛ اما میراث ماندگار آیت الله هرگز زدوده نخواهد شد؛ زیرا کاری که او کرد، برگشت پذیر نیست. اکنون تشیع نه به عنوان یک مذهب ممنوعه که آیین های آن در دوران سلطه رژيم های جائر به طور زیرزمینی و پنهانی برگزار می شد؛ بلکه به مثابه یک قدرت، حضور و وجود دارد و حتی رژيم طالبان هم قادر به انکار آن نیست.
اینکه امروزه علمای شیعه با قدرت در برابر محدودیت های ناموجه و غرضمندانه طالبان در ایام محرم می ایستند و به کشتار و سرکوب و شکنجه عزاداران شیعه و اهانت به پرچم اباعبدالله الحسین علیه السلام، واکنش نشان می دهند، خود بخشی از میراث مبارزات نفسگیر آیت الله است که هیچگاه نابود نخواهد شد؛ مبارزاتی که تا آخرین روزهای زندگی پربار او ادامه داشت و او با وجود کهولت سن و بیماری نیز لحظه ای از بیان حقایق اسلام و تشیع، تفسیر قرآن، درس اخلاق، تبلیغ اخوت و برادری اسلامی میان شیعه و سنی و مقابله با خرافات و تهدیدهای موجود علیه دیانت و ایمان اسلامی مردم افغانستان دست نکشید.