دور دوم انتخابات ریاست جمهوری ترکیه همان گونه که پیش بینی می شد با پیروزی رجب طیب اردوغان؛ رییس جمهوری اقتدارگرای این کشور به پایان رسید و به این ترتیب او با شکست جدی ترین رقیب خود در طول دو دهه حکمرانی بر ترکیه، سومین دهه فرمانروایی اش را آغاز می کند.
بسیاری از کارشناسان می گویند که پیروزی اردوغان در دور دوم، تقریبا محتوم به نظر می رسید؛ زیرا او توانست حمایت سنان اوغان؛ نامزد راست گرایی که در دوره اول توانست بیش از ۵ درصد آرا را کسب کند و سبب کشیده شدن انتخابات به دور دوم شد را نیز از آن خود کند.
از سوی دیگر، او نامزد قدرت بود و به باور منتقدانش از امکانات گسترده ای برای غلبه بر رقیبی برخوردار بود که هیچ قدرت اجرایی نداشت و نماینده احزاب اپوزیسیون دولت حاکم بود.
نتایج سازمان های سنجش افکار هم نشان می داد که اردوغان، پیشتاز است و برنده می شود؛ اما این نتایج به دلیل اینکه پیش از برگزاری دور اول انتخابات به نفع رقیب اردوغان بود، دچار اشتباه شده بود و به همین دلیل می توانست از سوی مخالفان اردوغان به چالش کشیده شود.
یکی دیگر از امیدهای هر دو نامزد در دوم، جلب توجه ۸ میلیون نفری بود که در دور اول انتخابات، بنا به هر دلیلی، رأی نداده بودند. میلیون ها شهروند جوان ترکیه نیز که برای اولین بار به پای صندوق های رأی می رفتند، از دیگر مواردی بود که هر دو نامزد به طور ویژه بر آن تمرکز کرده بودند.
بحران اقتصادی، سقوط ارزش پول ملی، تبعات زیانبار کووید – ۱۹ و سوء مدیریت دولت اردوغان، مساله میلیون ها پناهجوی ساکن ترکیه و فشارها و پیامدهای ناشی از حضور آنها بر اقتصاد، جامعه، فرهنگ و امنیت ترکیه و مهم تر از همه، زلزله مرگبار چند ماه پیش که به مرگ نزدیک به ۵۰ هزار نفر منجر شد و دولت اردوغان هنوز نتوانسته به آن واکنش مناسب نشان دهد و انتظارات حداقلی زلزله زدگان را برآورده کند، از دیگر مواردی بود که نامزد مورد حمایت اپوزیسیون و احزاب مخالف، تلاش می کرد با تکیه بر آنها اردوغان را شکست دهد.
افزون بر این ۲۰ سال حضور در رأس قدرت، تغییر قانون اساسی، تهدید دموکراسی سکولار ترکیه، دستبرد به میراث مصطفی کمال آتاترک؛ بنیانگذار ترکیه مدرن که بر اصول لائیسیته و سکولاریزم استوار است، خطر تقویت اسلام گرایی، راست گرایی افراطی و رویکردهای محافظه کارانه که ترکیه را از رویای پیوستن به اتحادیه اروپا دورتر می کند، دیگر نقاط ضعفی بود که مخالفان اردوغان تلاش داشتند با برجسته کردن آنها آرای جمعیتی که هنوز تصمیم نگرفته بودند را به سمت صندوق های خود گسیل بدارند.
با وجود همه اینها اردوغان با قاطعیت پیروز شد و این پیروزی، یکی از نیرومندترین امیدها برای تغییر را در داخل و خارج از ترکیه از میان برد.
در داخل کشور، کسانی که از دیکتاتوری، اقتدارگرایی، ظهور نئوعثمانیسم تمامیت خواه، تضعیف دموکراسی سکولار و قدرت گیری اسلام گرایان، هراس داشتند، اکنون ناامیدتر از همیشه اند؛ زیرا مجبور اند رهبری را تحمل کنند که رویکردش به تقویت این موارد کمک می کند و ترکیه را از میراث آتاترک دورتر خواهد کرد.
افزون بر این، با وجود آنکه طرفداران اردوغان، بحران اقتصادی، بیکاری، سقوط ارزش پول ملی، بحران های ناشی از کووید و زلزله و... را نادیده گرفتند و نامزد محبوب شان را به پیروزی رساندند، میلیون ها نفر دیگر نیز علیه اردوغان رأی دادند و نمی خواستند او دیگر رییس جمهورشان باشد و این یک پیام معنادار و نگران کننده برای ثبات و وحدت شکننده در سال های پیش رو خواهد داشت.
در خارج از کشور، حتی کشوری مانند امریکا متهم به حمایت از کمال قلیچداراوغلو شده بود و این ادعایی بود که اردوغان به صراحت آن را مطرح کرد و گفت که بایدن دستور سرنگونی او را داده است. در مقابل اما رقیب اردوغان، او را نامزد روسیه می دانست و روس ها را به تلاش برای دستکاری در نتایج انتخابات به نفع اردوغان متهم کرد.
افزون بر این، تمدید حکمرانی اردوغان یک پیام ناامیدکننده به کشورهایی ارسال کرد که اقتدارگرایی بی پرده او در جهان اسلام را خطری برای خود می دانند. اردوغان در سال های اخیر در بسیاری از تنش های منطقه ای به طور مستقیم یا غیرمستقیم دخالت کرده و افزون بر این، با شکل دادن ائتلافی از کشورهای ترکزبان نوعی سیاست پانترکی را در مقیاس منطقه ای استارت زده است. شاید این هم یکی از مواردی بود که طرفداران اردوغان را به حمایت از او مجاب کرد؛ زیرا آنها به وضوح ابراز می دارند که اردوغان نه تنها رییس جمهوری ترکیه؛ بلکه رهبری برای جهان اسلام و جامعه کشورهای ترکزبان است!
با اینهمه و با وجود اینکه او توانسته ارتش حامی ارزش های سکولاریزم را به شدت مهار و تضعیف کند و روندهای انتخاباتی را یکی پس از دیگری به نفع خود رقم بزند؛ اما انتخابات اخیر نشان داد که کشور تحت رهبری او به شدت قطبی شده و آقای اردوغان در سال های پیش رو، راه سختی برای استقرار آرامش و ثبات در یک کشور دو پاره در پیش خواهد داشت.
محمدرضا امینی - جمهور