اخیرا نیکی هیلی؛ نامزد احتمالی انتخابات ریاست جمهوری آینده امریکا گفته که جهان ناامنتر شده و تروریستها افغانستان را اداره میکنند.
خانم هیلی که اکنون رقیب دونالد ترامپ در انتخابات داخلی حزب جمهوریخواه است، در نخستین سخنرانی انتخاباتی خود در کارولینای جنوبی، سیاست خارجی حکومت بایدن را به باد انتقاد گرفت و گفت: "گروهی از تروریستها در پیش چشم او افغانستان را تسخیر کردند و نیروهای ما را کشتند."
هیلی مدعی شده که جهان بیشتر از گذشته ناامن شده و حکومتهای دیکتاتوری مانند ایران، چین و روسیه به دلیل ضعف رهبری جو بایدن، دست درازی میکنند.
نیکی هیلی؛ سیاستمدار هندی تبار امریکا، سفیر سابق ایالات متحده در سازمان ملل بود که به رغم تاکید ترامپ بر خروج فوری نیروهای امریکایی از افغانستان، این کار را نادرست میدانست.
او پیش از این، خروج از افغانستان را شکستی شرم آور برای امریکا توصیف کرده بود.
نیکی هیلی تنها کسی نیست که مدیریت مفتضح بایدن در جریان عملیات خروج نیروهای امریکایی و متحدان افغان آنها را مورد انتقاد شدید و گزنده قرار می دهد و از این پاشنه آشیل برای تضعیف موضع دموکرات ها در انتخابات آینده امریکا استفاده می کند.
دونالد ترامپ؛ رییس قبلی و رقیب کنونی او نیز پیش از این بارها دولت بایدن را متهم به واگذاری میلیاردها دالر تسلیحات پیشرفته و پایگاه های نظامی حساس امریکا به طالبان و متحدان منطقه ای آنها مانند روسیه، چین و ایران کرده است.
نکته مهم دیگری که در موضع گیری نیکی هیلی، برجسته شده، کنترل افغانستان توسط «تروریست ها» است. این نشان می دهد که او حتی با توافق ترامپ با طالبان نیز موافق نبوده و آن را قماری مرگبار و زیان آور با امنیت ملی ایالات متحده می دانسته است.
صرف نظر از اینکه او و دیگر رهبران حزب جمهوری خواه در متهم کردن دولت بایدن به واگذاری بی پروای افغانستان به طالبان و «تروریست ها» چقدر حق به جانب هستند، آنچه اهمیت سخنان اخیر نیکی هیلی، ترامپ و سایر بازیگران عرصه سیاست امریکا را افزایش می دهد، باز شدن دوباره پرونده بحران افغانستان در انتخابات ریاست جمهوری آینده امریکا است.
این امر، دو دلیل عمده دارد: یکی اینکه بایدن بیشتر از ترامپ در قبال روسیه و چین، شدت عمل نشان داده و در زمینه ایران نیز با عدم بازگشت به برجام، حمایت از اعتراضات داخلی آن کشور، تلاش برای تشکیل یک جریان مخالف جمهوری اسلامی و استمرار تحریم های مبتنی بر رویکرد فشار حداکثری ترامپ علیه تهران، جایی برای انتقاد از سیاست خارجی خود باقی نگذاشته است، و دوم اینکه مدیریت فاجعه روند خروج از افغانستان و تسلط سریع طالبان بر کل کشور در شرایطی که هنوز امریکا نتوانسته بود پایگاه ها و تسلیحات پیشرفته و حساس خود را نابود کند یا بیرون بکشد، یک نقطه ضعف عظیم در کارنامه بایدن به حساب می آید و موضع او را در کارزارهای فشرده انتخابات آینده ریاست جمهوری به شدت تضعیف خواهد کرد.
افزون بر این، تلاش طالبان برای بازگشت به تنظیمات کارخانه و بازیابی ورژن اولیه خود به ویژه در حوزه حقوق زنان، حقوق بشر، ممانعت از تشکیل دولت فراگیر با حضور همه اقلیت های قومی و و مذهبی و مهم تر از همه، رشد و توسعه تروریزم بین المللی در سایه پیوندها و حمایت های پیدا و پنهان رژيم کابل، این امکان را در اختیار منتقدان بایدن قرار می دهد تا او را مسئول این وضعت بدانند و مورد سرزنش قرار دهند و افکار عمومی امریکا را نسبت به پیامدهای ویرانگر تسلط طالبان بر افغانستان برای صلح و ثبات بین المللی و امنیت ملی ایالات متحده، آگاه کنند.
به این ترتیب، برخلاف دوره قبلی انتخابات ریاست جمهوری امریکا که در آن، پرونده افغانستان تقریبا به طور کامل، بسته و مسکوت بود؛ زیرا نه ترامپ علاقه ای به اظهار نظر در زمینه آن را داشت و نه بایدن، در این دوره به نظر می رسد که بحران افغانستان، بار دیگر به یکی از محورهای اصلی کارزار نامزدهای شرکت کننده تبدیل می شود و در این میان، موضع بایدن و حزب دموکرات به دلیل افتضاحات و رسوایی های شرم آوری که در جریان عملیات انتقال رخ داد و هنوز هم پایان نیافته و نیز پیامدهای امنیتی واگذاری کشور به طالبان و دشمنان منطقه ای و جهانی امریکا، شکننده و آسیب پذیر خواهد بود.
با اینهمه انتظار نمی رود که این تقابل، فراتر از یک رقابت داخلی میان دو جناح سنتی مسلط بر قدرت در ایالات متحده، تاثیری شگرف بر سیاست خارجی امریکا در قبال افغانستان و طالبان داشته باشد؛ زیرا آنچه امروزه در افغانستان جریان دارد، محصول توافق استعماری دوحه است که از سوی ترامپ، امضا و توسط بایدن اجرا شد.
محمدرضا امینی - جمهور