مسئولان مجمع علما و متنفذین تشیع افغانستان خواستار تامین عدالت اجتماعی از سوی حکومت سرپرست شده میگویند که به رسمیت شناختن مذهب جعفری اصلیترین مطالبه ما از حکومت سرپرست میباشد.
سید حسن فاضلزاده؛ رئیس این مجمع روز پنجشنبه (31 سنبله) در یک نشست خبری در کابل بر تامین عدالت اجتماعی در افغانستان تاکید کرده گفت: در سایه تامین عدالت اجتماعی، حقوق تمام اتباع افغانستان به شمول به رسمیت شناختن مذهب جعفری و احوال شخصیه اهل تشیع حاصل میگردد.
آقای فاضل زاده تعلیم و تحصیل را مهمترین اصل اسلامی و حق تمام شهروندان کشور خوانده گفت: "آیا مهمتر از کسب علم و دانش در اسلام چیزی دیگر وجود دارد؟ مسدود ماندن مکاتب دخترانه مغایر با اصول آشکار اسلام است چون کسب علم و دانش فرض الهی است".
او از حکومت سرپرست خواست که دروازه مکاتب دخترانه بالاتر از صنف ششم را باز کرده و بیش از این بهانه به دست دشمنان مردم افغانستان نداده و همچنین باعث رنجش روحیه جامعه اسلامی افغانستان نشود.
صرف نظر از رویکردها، اهداف، سوابق و سوگیری های سیاسی، جناحی و قومی مسئولان مجمع علما و متنفذین تشیع، کلیت خواست هایی که به تازگی از سوی آنان از طالبان مطرح شده، معقول و عادلانه و قابل دفاع است.
به رسمیت شناختن مذهب جعفری دیگر مطالبه ای نیست که یک تابو به حساب بیاید و طرح آن دارای تبعات و پیامدهای شدید امنیتی باشد. پیش از این در سال های گذشته مذهب جعفری در کنار مذهب حنفی در متن قانون اساسی به رسمیت شناخته شده بود و تجربه هم نشان داد که این امر، نه تنها مشکلی ایجاد نمی کند؛ بلکه به ثبات و انسجام و وحدت ملی و تعامل مذهبی مسلمانان در افغانستان کمک می کند.
مقتضای عدالت اسلامی هم این است که یک جمعیت بزرگ و چندین میلیونی مسلمانان باید حق داشته باشند در کشور خود براساس اصول مذهبی و باورهای مکتبی خودشان زندگی کنند و این هرگز خواسته ای غیر شرعی یا فراقانونی به حساب نمی آید.
اگر طالبان، مذهب جعفری را برای اهل تشیع به رسمیت بشناسند، صداقت خود در زمینه اجرای شریعت و ابتنای نظام قضایی و قانون گذاری شان براساس شریعت اسلامی را در عمل نشان می دهند و به تمام گمانه زنی ها درباره انحصارگرایی مذهبی و فاشیزم مقدس پایان خواهند داد.
تحصیل دختران نیز تنها خواسته یک طیف قومی و مذهبی نیست؛ بلکه مطالبه مشروع عموم مردم افغانستان و جامعه جهانی است. در اسلام نیز تحصیل دختران برای درک درست تر آنان از دین و تبلیغ و تبیین اصول دین به منظور گسترش اسلام و معرفی آن به پیروان ادیان دیگر، یک ضرورت واجب تلقی می شود. بر این اساس، با وجود طرح مجدد آن از سوی یک مجمع علمایی اهل تشیع، این دستور دین و مطالبه مردم افغانستان است.
افزون بر این، ضمن تاکید مجدد بر این نکته مهم که صرف نظر از اینکه رهبران و اعضای مجمع علما و متنفذین اهل تشیع را چه کسانی تشکیل می دهند، سابقه و رزومه آنها چیست و در چارچوب این نهاد، چه اهداف و مقاصدی را دنبال می کنند، در یک کلیت کلان، جامعه تشیع افغانستان، دارای ظرفیت های عظیم برای کمک به ثبات و استقرار یک دولت به حساب می آید و اگر دولت ها این ظرفیت را به خوبی شناسایی کنند و مهم تر از آن اینکه آن را به رسمیت بشناسند و از طریق برقراری روابط سازنده و مبتنی بر عدالت و احترام، این ظرفیت را به فعلیت برسانند، بدون شک گام مهمی در راه ثبات و بقا و پایداری خویش برداشته اند.
طالبان نیز که امروز بر کشور حاکم اند نباید این ظرفیت بزرگ را نادیده بگیرند. انحصارگرایی قومی، تعصبات مذهبی و نگاه های مسموم منبعث از تفاسیر کفرآمیز از اصول مذهب تشیع نباید مانع از این امر شود. راه غلبه بر این چالش ها نیز برقراری ارتباط نزدیک و تعامل مستقیم با رهبران سیاسی، قومی و مذهبی جامعه شیعه کشور است.
طالبان باید خواست ها و مطالبات مشروع و مبتنی بر شرع و قانون و عرف وطنداری اهل تشیع را بشنوند و به آن ترتیب اثر بدهند، زمینه مشارکت مستقیم و معنی دار نمایندگان اهل تشیع در ساختار قدرت را فراهم کنند، به بی عدالتی قومی و انحصارگرایی تعصب آمیز مذهبی علیه آنان از سوی هر کسی که باشد، پایان دهند و به این ترتیب، با به رسمیت شناختن مذهب جعفری، مشارکت شیعیان در دولت، ایجاد عدالت سیاسی، اجتماعی و اقتصادی، به رسمیت شناختن فرهنگ و سنت ها و باورهای جامعه شیعه و بهره وری از استعدادها و قابلیت های آنان برای رشد و توسعه و تعالی کشور، از این ظرفیت بزرگ برای ایجاد صلح و ثبات و امنیت و عدالت پایدار و واقعی استفاده کنند.
نرگس اعتماد - جمهور