طالبان روز دوشنبه (۲۸ سنبله) کلمه فارسی «دانشگاه» را از تابلوی دانشگاه بلخ برداشتند. آنها پیش از این، تابلوی شفاخانه حوزوی هرات را نیز از فارسی به پشتو تغییر دادهبودند.
نعیمالحق حقانی؛ رییس اطلاعات و فرهنگ طالبان در هرات اما اعلام کرد که «تغییر تابلوی شفاخانه حوزهای هرات آنطوری که بعضیها غلط تبلیغ میکنند نیست؛ بلکه قرار است به زبان دری یک تابلوی کلان به دروازه شفاخانه نصب شود.»
او همچنین گفت: به هیچ کسی اجازه نمیدهند که به حساسیتها دامن بزند.
حقانی به شهروندان هرات اطمینان داد که تابلوی شفاخانه حوزوی این ولایت، همان چیزی خواهد شد که مردم انتظار دارند.
با این حال، هنوز نه تنها این وعده عملی نشده؛ بلکه تابلوی دانشگاه بلخ نیز تغییر میکند. این در حالی است که بلخ و هرات، از مراکز بزرگ فرهنگ و تمدن فارسی در افغانستان و منطقه محسوب میشوند.
توالی و تکرار این رویدادها نشان می دهد که یک سیاست منسجم و مدون برای برچیدن فارسی از عرصه عمومی در جریان است. گزارش های تایید نشده دیگری نیز منتشر شده که حکایت از اجباری شدن فراگیری زبان پشتو در ادارات دولتی دارد.
اگرچه تقویت و گسترش زبان پشتو به مثابه یکی از دو زبان ملی افغانستان، هرگز تهدیدی برای فارسی نیست و تقویت و گسترش فارسی هم نباید خطری برای هستی و هویت پشتو به شمار بیاید.
رویکرد حذفی به عرصه فرهنگی غالبا نتیجه عکس می دهد. به عنوان نمونه، تا زمانی که بحث دانشگاه و پوهنتون و ترمینولوژی وطنی و مصطلحات ملی از سوی کارگزاران دولت کرزی، مطرح نشده بود، اکثر فارسی زبانی نسبت به لزوم کاربرد دانشگاه به جای پوهنتون، حساسیت، غیرت و تعصب نشان نمی دادند؛ اما پس از آن، این مساله به امری هویتی و حیثیتی تبدیل شد و به یک مبارزه ملی برای دفاع از زبان تغییر یافت.
امروزه نیز حذف عمدی و هدفمند تابلوهای فارسی از هرات تا بلخ، به جای آنکه کمکی به تقویت زبان پشتو به عنوان «زبان رسمی و ملی» مورد نظر طالبان کند، فارسی را به مثابه محور وحدت بخش سایر اقوام، مطرح می کند، همت و توجه و اراده جوانان جویای دانش را به حفظ و توسعه و تقویت آن معطوف می دارد و تعصب آنها برای پاسداشت زبان شان را برمی انگیزد.
این شاید از نظر طالبان، یک انقلاب فرهنگی باشد که در ادامه انقلاب های سیاسی و نظامی شان قابل تفسیر است؛ اما تجربه نشان داده است که فارسی ستیزی یا تلاش مذبوحانه برای برچیدن زبان فارسی هرگز به پیروزی نمی رسد.
طالبان ممکن است تابلوهای فارسی را برچینند، زبان نامه نگاری های رسمی و اداری و دولتی را به پشتو تغییر دهند و در آینده تنها گفتگو به پشتو، شرط دریافت خدمات اداری و دولتی قرار بگیرد؛ اما این امر، چیزی از قدرت و نفوذ و اعتبار و رواج و گستره زبان فارسی در افغانستان کم نمی کند؛ زیرا فارسی در هرات تنها به تابلوی شفاخانه دولتی محدود نمی شود، این زبان ریشه در قرن ها تاریخ پرافتخار فرهنگ و هنر و تمدن و شعر و معماری و نقاشی بزرگان خردمند هرات دارد که زدودن آن هرگز از عهده یک حکومت برنمی آید.
همین قاعده در مورد مزار شریف هم صادق است. برچیدن واژه دانشگاه از تابلوی دانشگاه بلخ نمی تواند حافظه فرهنگی بلخ و میراث بی بدیل خداوندگار بلخ را پاک کند؛ چون مثنوی های مولوی و اشعار رابعه و دانش و اندیشه ابن سینا و ناصر خسرو و دیگران نه قابل حذف اند و نه قابل برگردان و جایگزین کردن با پشتو.
افزون بر این، فارسی در افغانستان از قدیم الایام زبان میانجی و معیار بوده است. همین که همه روزه، سخنگویان و مقام های طالبان مجبور اند در تلویزیون ها و رسانه های گروهی به زبان فارسی سخن بگویند، خود گواه آن است که انقلاب فرهنگی آنها بر محور فارسی ستیزی و برچیدن نمادها و نشانگان یک زبان کهن، نه تنها به نتیجه نمی رسد؛ بلکه نتیجه عکس می دهد و به تقویت و توسعه بیشتر فارسی و فارسی گرایی در افغانستان منجر خواهد شد.
پس راه معقول این است که فارسی و پشتو در عرض همدیگر، فرهنگ و تمدن این سرزمین را بسازند و برای اثبات خود هرگز به حذف دیگری اقدام نکنند.
در این میان، زبان پشتو بیش از فارسی نیاز به کار و تلاش و تحقیق و پژوهش علمی و زبانشناختی دارد و این تنها راه حفظ و گسترش آن است.
عبدالمتین فرهمند - جمهور