۰

آتش افراط، دوست و دشمن نمی‌شناسد

شنبه ۱۲ سنبله ۱۴۰۱ ساعت ۲۱:۵۱
آتش افراط، دوست و دشمن نمی شناسد. غریب نیست اگر ایدئولوگ خشونت، خود قربانی خشونت شود. آتش افروزی، هزینه دارد و آتش افروزان خود نخستین کسانی هستند که آن را متحمل خواهند شد.
آتش افراط، دوست و دشمن نمی‌شناسد
مجیب الرحمان انصاری؛ خطیب تندرو مسجد گازرگاه هرات، روز جمعه ۱۱ سنبله در یک حمله انتحاری در ورودی این مسجد کشته شد.
 
به جز او، برادرش و دست کم ۱۶ نفر دیگر نیز در آن حمله قربانی شدند و ده ها نفر دیگر از نمازگزاران زخم برداشتند.
 
بسیار تکان دهنده و تاسفبار است که مساجد مهم افغانستان، صحنه قدرت نمایی افراط گرایان و تروریست های خونریز و خون آشام شده است.
 
طی هفته های اخیر، این چهارمین رویداد ضد امنیتی و تروریستی است که علمای حامی طالبان را هدف قرار می دهد. این نشانگر آن است که کشتارهای جاری، بخشی از جنگ قدرت جریان های تندرو برای تصاحب تریبون های تبلیغاتی مساجد است.
 
تندروها می دانند که مسجد در اسلام و یک جامعه اسلامی سنتی از اهمیت و جایگاه ویژه ای برخوردار است. آنان از تاثیر تبلیغاتی که از تریبون های مذهبی صورت می گیرد بر افکار عمومی و نسل جوان تر، آگاه اند.
 
به همین دلیل، اکنون مساجد به یکی از محورهای نبرد میان گروه های تندرو «جهادی» تبدیل شده است. در این میان، ملاهایی که از این یا آن جناح افراطی حمایت می کنند، به سادگی به یک هدف جنگی تبدیل می شوند و به طرزی بی رحمانه آماج قرار می گیرند.
 
برای تروریست ها اما مانند همیشه هرگز اهمیت ندارد که به خاطر یک نفر ده ها نفر دیگر نیز کشته و زخمی می شوند و در نتیجه این اعمال جنایتکارانه، موجی از خون و خشم و خشونت و نفرت تولید می شود.
 
آنها بر نفرت سرمایه گذاری می کنند، از خشونت قدرت می گیرند و با دامن زدن به تندروی و افراط گرایی و تحریک افراط گرایان به رویکردهای عملگرایانه برای ایجاد حداکثر وحشت، نیرو پیدا می کنند و خود را توانمند و مؤثر نشان می دهند.
این همان کاری بود که مجیب الرحمان انصاری هم انجام می داد. او به مثابه یک مبلغ مذهبی که منبر و رادیو و نیرو و نفوذ مردمی داشت، هرگز به آن بخش از دستورات اسلام راستین که میانه روی، اعتدال و «اوسط امور» را توصیه می کند، توجهی نداشت. تریبون مسجد گازرگاه را در خدمت اشاعه افراط گرایی مبتنی بر خشونت و خون قرار داده بود. هم او بود که در همین اواخر، در نشست علمای طالبان در تالار لویه جرگه کابل گفت که هرکسی که با این نظام، مخالفت می کند باید گردن زده شود و از علمای دیگر هم خواست که برای تایید این فتوا دست بلند کنند.
 
این حکمی است که او درباره مخالفان نظام کنونی که او از حامیان سرسخت آن بود، صادر کرد؛ بنابراین آیا نباید انتظار داشت که دشمنان او و این نظام نیز از همان حکم علیه خودش استفاده کرده باشند؟
 
آتش افراط، دوست و دشمن نمی شناسد. غریب نیست اگر ایدئولوگ خشونت، خود قربانی خشونت شود. آتش افروزی، هزینه دارد و آتش افروزان خود نخستین کسانی هستند که آن را متحمل خواهند شد.
 
بنابراین، رویداد خونین هرات، زنگ های خطر را رساتر از همیشه به صدا درآورد: اینکه جامعه ما در جاده یکطرفه خشونت و خون به سمت پرتگاه مهلکی در حرکت است و جنگ افراط گرایان علیه افراط گرایان، حتی به مقدس ترین و ایمن ترین مکان ها در یک جامعه اسلامی یعنی مساجد و مدارس مذهبی هم کشیده شده است.
 
این صرف نظر از اینکه چه کسانی را قربانی می کند، عمیقا خطرناک است و پیامدهای شوم و شرارت بار آن را از همین اکنون می توان دید که در نتیجه، جامعه فلاکت زده ما به طور هولناکی در آتش افراط خواهد سوخت.
 
طالبان در واکنش به ترور مجیب الرحمان انصاری، وعده انتقام داده اند؛ اما این، حتی اگر صورت بگیرد، چیزی نیست که به مهار پیامدهای دمیدن بر آتش افراط بیانجامد؛ زیرا افغانستان نیازمند یک بازگشت بنیادین به فرهنگ پیشین خود مبتنی بر بردباری، شکیبایی، اخوت اسلامی و همگرایی ملی است؛ رویدادی که طالبان هرگز توانایی، ظرفیت، اراده و شایستگی انجام آن را ندارند.
 
۴۵ سال خشونت و خونریزی، جامعه ما را بیش از هر زمان دیگری از فرهنگ و سنت های مبتنی بر همپذیری و تسامح و تساهل، دور کرده و عرصه را برای تاخت بی مهار افراط گرایان خون آشام سراسر جهان در سرزمین ما هموار کرده است. بازگشت از این مسیر، نیازمند مبارزه و مجاهده ای نفسگیر، پرهزینه و مبتنی بر یک کارزار گسترده و ریشه دار فرهنگی – اجتماعی است و بی تردید، این کاری نیست که خود افراط گرایان از عهده انجام آن برآیند.
 
عبدالمتین فرهمند - جمهور
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *

پربازدیدترین