جنرال مارک میلی؛ رییس ستاد مشترک ارتش امریکا می گوید که طالبان کنترل حدود نیمی از مراکز ولسوالی های افغانستان را در دست دارند.
این جنرال امریکایی روز چهارشنبه (۳۰ سرطان) در واشنگتن به خبرنگاران گفت که از ۴۱۹ مرکز ولسوالی افغانستان، کنترل بیش از ۲۰۰ مرکز در دست گروه طالبان است.
مارک میلی همچنین افزود که به نظر می رسد "جهش استراتیژیک" به نحوی به سود طالبان است.
این جنرال امریکایی ماه گذشته هم گفته بود که طالبان کنترل مراکز ۸۱ ولسوالی افغانستان را در دست دارند.
به گفته جنرال میلی، هر چند طالبان تاکنون نتوانسته اند مراکز ولایت های افغانستان را تصرف کنند؛ اما جنگجویان این گروه حملات شان را در اطراف نیمی از مراکز ولایت ها افزایش داده اند.
این فرمانده سرشناس امریکایی درباره جهش استراتژیک طالبان سخن گفته است، آیا این بدان معناست که طالبان در مسیر پیروزی قطعی قرار گرفته اند؟
پاسخ آقای میلی در این باره «نه» است. او گفته که پیروزی طالبان، حتمی نیست؛ اما اذعان کرده که این جهش استراتژیک به سود آن گروه خواهد بود.
معنای این سخن چیست؟ آیا طالبان در نهایت به اهداف راهبردی خود در زمینه تسلط بر شهرهای افغانستان دست خواهند یافت؟
آقای میلی در این باره پاسخ صریحی نداده؛ اما وضعیت هم آنگونه که انتظار می رود امیدبخش نیست.
صرف نظر از اینکه طالبان از نظر نظامی تا چه اندازه توان شکست کامل نیروهای دولت افغانستان و حامیان منطقهای و محلی آنها را خواهند داشت، واقعیت این است که اظهارات این چنینی موجب تضعیف روحیه نیروهای امنیتی افغانستان و قدرت گیری تبلیغاتی طالبان می شود.
به بیان بهتر، موضع گیری های جنرال ها و ستاره دارهای امریکایی، به نفع طالبان و به زیان دولت افغانستان است.
مثلاً بربنیاد همین اظهارات اخیر جنرال مارک میلی؛ رئیس ستاد مشترک ارتش ایالات متحده جهش استراتژیک در بحران افغانستان به سود طالبان است، مفهوم این سخن آن است که دولت افغانستان در این آوردگاه در مسیر شکست قرار دارد.
پیامد دیگر موضع گیری های مشابه این است که طالبان رغبتی به راه حل سیاسی و صلح آمیز بحران جاری در افغانستان نشان ندهند.
آنها فرصت های بی نظیر ایجادشده برای صلح و سازش را یکی پس از دیگری از دست میدهند این کاملاً آگاهانه و حساب شده است؛ زیرا رهبران طالبان تصور میکنند که پیروزی نظامی آنها نزدیک است و با خروج کامل نیروهای خارجی، دولت مورد حمایت امریکا در کابل توان مقاومت پایداری نخواهد داشت.
موضوع قابل تامل دیگر این است که جنرال های امریکایی از پیروزی های طالبان سخن میگویند؛ اما درباره پیروزی نهایی آن گروه ابراز تردید میکنند. این تنها کاری است که آنها انجام می دهند در حالی که انتظار مردم و دولت افغانستان از امریکا و ارتش آن کشور به عنوان عامل و پایهگذار آغازکننده اصلی جنگ و بحران جاری در افغانستان، بسیار فراتر از این است. آنها توقع دارند که ارتش امریکا در این مرحله حساس به کمک دولت و ارتش افغانستان بشتابد و و مهار پیشروی های طالبان در ولسوالی ها و به سمت شهرها را بکشد و آن را متوقف کند.
اینکه مهمترین فرمانده نظامی امریکا تنها به ارائه گزارش از پیشرفت های طالبان بسنده کند برای کشوری که ادعای حمایت از دولت و ارتش افغانستان را دارد و میگوید در این زمینه میلیاردها دالر هزینه کرده است شرمآور و مایه سرافکندگی است.
فارغ از اینکه هدف اصلی جنرال های امریکایی از بیان این مواضع چیست و چه تاثیری بر روند جاری اوضاع امنیتی کشور خواهد داشت، مساله دیگر جایگاه طالبان در جهش استراتژیک مورد نظر جنرال مارک میلی است.
بسیاری از کارشناسان مسائل نظامی و امنیتی با این موضع دولت افغانستان همسو هستند که پیشرفت های طالبان در هفتههای اخیر واقعی نیست.
با این حال، تفسیری که از این تعبیر میان مقامات مقامات دولت افغانستان و کارشناسان وجود دارد اندکی متفاوت است.
دولتمردان کابل معتقد اند که طالبان آنگونه که در خبرها منتشر می شود جغرافیای زیادی را اشغال نکردهاند و قادر به تسلط بر این گستره وسیع جغرافیایی نیستند.
کارشناسان اما برخلاف این دیدگاه، عقیده دارند که طالبان به واقع توانسته اند مراکز ده ها ولسوالی را طی دو ماه اخیر اشغال کنند و سلطه سرزمینی خود را بر بخشهای قابل توجهی از خاک افغانستان گسترش دهند با این حال آنها باور دارند که این پیشرفت ها کاذب است و نشانگر قدرت نظامی طالبان نیست.
به بیان بهتر، بخش از این جهش استراتژیک بیش از آنکه ناشی از قدرت طالبان باشد برآمده از سوء مدیریت جنگ از سوی دولت افغانستان و فرماندهان محلی بوده است.
نیروهای دولتی در بسیاری از موارد پیش از آنکه طالبان سر برسند سنگرها را رها کرده اند، ساختمانهای ولسوالی را ترک گفته و در حالی که سلاح ها و مهمات خود را جا گذاشته اند اقدام به فرار کرده اند. این لزوماً بازتاب دهنده قدرت نظامی طالبان نیست؛ بلکه هراس و ترس ناشی از این قدرت پوشالی و کاذب را نشان می دهد.
از سوی دیگر اشرف غنی؛ رئیس جمهوری از تدوین طرحی خبر داده که قادر است ظرف ۳ تا ۶ ماه آینده وضعیت امنیتی افغانستان را تغییر دهد.
این تغییر از جمله می تواند مشمول احیای دوباره روحیه مقاومت و ایستادگی نیروهای امنیتی در برابر طالبان و توقف رویکرد تدافعی این نیروها در برابر آن گروه باشد.
به عنوان نمونه میتوان به جنگ غزنی اشاره کرد؛ شهری که طی هفتههای اخیر شاهد جدیترین بحرانهای امنیتی میان دولت و طالبان بوده است و همین اکنون بخشهای وسیعی از مرکز شهر غزنی توسط طالبان اداره میشود؛ این در حالی است که همزمان هزاران نیروی امنیتی در آن شهر مستقر هستند؛ اما دستوری مبنی بر برخورد با طالبان و سرکوب مهاجمان آن گروه در مناطق شهری از مراجع بالاتر صادر نمی شود.
این اگر از یک سو پرسش برانگیز است، از جانب دیگر می تواند عدم تعادل میان قدرت نظامی دولت و طالبان را نشان دهد. نیروهای امنیتی افغانستان به تجهیزات نظامی روز دسترسی دارند آنها همچنین از پشتوانه نیروی هوایی برخوردار اند؛ در حالی که طالبان فاقد این دو ویژگی هستند.
به این ترتیب، جهش استراتژیک مورد اشاره مارک میلی لزوماً به معنای قدرت گیری طالبان از نظر نظامی نیست و آنها در صورتی که با مقاومت جدی و واقعی نیروهای امنیتی و حامیان محلی آنها مواجه شوند به سرعت سرزمینهای اشغال شده را ترک خواهند کرد و هزینههای سنگین پیشرویهای کاذب اخیر خود را خواهند پرداخت.
عبدالمتین فرهمند - جمهور