معین مبارزه با مواد مخدر وزارت داخله میگوید که طالبان مسلح سالانه 500 میلیون دالر به طور خالص و جمعاً حدود یک میلیارد دالر به گونه ناخالص از کشت تولید و قاچاق مواد مخدر سود به دست میآورند.
محمدهاشم اورتاق در یک مصاحبه اختصاصی به
خبرگزاری جمهور گفت که مافیا و قاچاقبران بزرگ داخلی، منطقهای و فرامنطقهای، دهاقین را برای زرع مواد مخدر تشویق میکنند.
او گفت قطعات خاص در برخی عملیاتها برای انهدام ذخایر مواد مخدر با برخورد مسلحانه جنگجویان طالبان روبرو شدهاند و نیز از این ذخایر واسکتهای انتحاری به دست آمده و نیز بیشترین کشت این مواد هم در ساحات زیر نفوذ طالبان صورت میگیرد.
به گفته او، این مساله نشان میدهد که طالبان در کشت، تولید و قاچاق مواد مخدر دست دارند.
آقای اورتاق گفت، مافیای مواد مخدر برخی سهولتها از جمله پول پیش پرداخت در اختیار دهاقین قرار میدهند و دهاقین را به کشت تریاک مجبور میکنند.
اظهارات آقای اورتاق یکبار دیگر تأیید می کند که معضل مواد مخدر در افغانستان، با رشد و توسعه پنهان و خزنده ای که طی سال های اخیر داشته، اکنون به مرحله ای رسیده که به یک الگوی تازه از تروریزم تبدیل شده است؛ الگویی که در میزان تلفات، قدرت تخریب و ویرانگری و خشونت ناخوانایی که در پشت ظاهر آرامبخش و فراموشی آور نشئه تریاک وجود دارد، جهانی را در معرض یک خطر بالفعل و مستقیم قرار داده است.
این تروریزم از اکنون و همین حالا، آینده نسل های بشری از افغانستان تا پاکستان، ایران، آسیای میانه، روسیه، کشورهای حوزه بالکان، اروپا و امریکا را نشانه رفته و به نظر می رسد در مرحله ای از رشد رسیده است که دیگر کمتر قدرتی تاب برابری و مقابله با آن را دارد.
اما مساله، صرفا این نیست. مساله اصلی همان چیزی است که معین مبارزه با مواد مخدر وزارت امور داخله، به درستی بر آن انگشت گذارده اند: رابطه تجارت تریاک و ترور و مبارزه با تروریزم و مافیای بین المللی و قدرت های منطقه و فرامنطقه.
اگر این موضع گیری ها با یک پیگیری حوصله مندانه و موشکافانه دنبال شود، شاید ریشه ماجرا سر از تالارهای تاریک گروه های مافیای جهانی، زد و بندهای پنهانی ارتش ها و سازمان های استخباراتی کشورهای بزرگ وغیره درآورد و اینجاست که عمق و گستردگی بحران به صورت واقعی آشکار می گردد.
بنابراین پاسخ به این سؤال که چرا پس از حضور ۱۹ ساله جامعه جهانی در افغانستان، آمارهای رسمی بازهم نشان می دهد که معضل مواد مخدر در کشور، رو به گسترش و تعمیق و تشدید است و سازمان های منطقه ای آشکارا هشدار می دهند که این معضل اکنون به اندازه ای فراگیر شده که حیات جهانی را با مخاطره مواجه ساخته است، چندان هم آسان نیست.
سالانه ده ها میلیارد دالر از رهگذر کشت و تولید مواد مخدر از سوی دهقانان فقیر افغانستان در ولایات غالبا ناآرام کشور، به دست می آید؛ اما چرا اکنون و پس از ۱۹ سال، هیچ دهقانی در هلمند یا ننگرهار یا بدخشان از ناحیه کشت و تولید مواد مخدر، میلیاردر نشده است؟!
شماری از سازمان های سیاسی و استخباراتی خارجی سعی می کنند میان توسعه کشت مواد مخدر و افزایش ناامنی ها و منابع تامین مالی تروریزم و شورشگری در افغانستان، نسبت هایی ایجاد کنند؛ اما سؤال این است که حتی اگر چنین نسبت هایی درست هم باشد چه گروه ها و سازمان هایی زمینه سازی می کنند تا تروریست ها به آسانی بتوانند مواد مخدری را که زیر نظر آنها و با حمایت نظامی و امنیتی تروریزم، تولید می شود به بازارهای آسیا و اروپا برسانند؟
آیا تروریست های آماتوری که در هلمند، قندهار، بدخشان، ننگرهار، نورستان و غیره، مردم را ترغیب و چه بسا تهدید می کنند که مواد مخدر بکارند، این قدرت را هم دارند که آنها را به کشورهای دیگر صادر کنند و از پول آن برای خود سلاح و تجهیزات نظامی و جنگی تهیه کنند؟! این سلاح ها را از کجا به دست می آورند؟ چه کشورهایی آن را می سازند؟ و ده ها سؤال دیگر از این قبیل.
هیچ پاسخ قانع کننده ای برای این سؤال ها وجود ندارد، نه از سوی دولت افغانستان و نه از سوی کشورهای خارجی؛ زیرا پاسخ هایی که ارائه می شود به اندازه ای بی پایه، ناموجه و ساختگی است که هیچ بهره ای از حقیقت ندارد؛ بنابراین قناعت پرسشگر را هم فراهم نمی کند؛ اما آنچه واقعیت دارد این است که مواد مخدر اکنون تروریزمی است که جهان را تهدید می کند؛ اما جهان با آن مبارزه نمی کند! و این گره کور ماجرا است.