عبدالکریم خرم عضو تیم سیاسی حامدکرزی رییس جمهور پیشین افغانستان است. آقای خرم به حیث منتقد حکومت وحدت ملی، و مخالف سر سخت امضای توافقنامه امنیتی میان کابل – واشنگتن و مخالف سیاست های آمریکا در افغانستان است، زیرا او به گفته خودش، تجربه دارد که سیاست های آمریکا در قبال افغانستان نیک و حسنه نیست بلکه بر اساس یک بازی با سرنوشت مردم افغانستان طراحی می شود.
به بهانه یازدهم سپتامبر که شانزده سال پیش امریکایی ها با شعار مبارزه با تروریزم وارد افغانستان شد، اعلام راهبرد جدید آمریکا در قبال افغانستان و نیز عملکردهای حکومت، از مواردی است که در این اواخر اتفاق افتاده است و به همین منظور برای کنکاش بیشتر روی این موضوعات مهم ملی، خبرنگار خبرگزاری جمهور گفتگوی مفصلی با آقای کریم خرم انجام داده است.
آقای خرم سپاس که وقت تان را در اختیار خبرگزاری جمهور قرار دادید، پس از یازدهم سپتامبر، ناتو به رهبری ایالات متحده امریکا در افغانستان چه دستآوردی دارد؟
در مورد خود یازدهم سپتامبر، دو نظر موجود است. یک نظر این است که واقعا شبکه القاعده این کار را کرد و حوادث به صورت طبیعی پیش رفت و امریکایی ها به افغانستان آمدند. نظر دومی این است که امریکایی ها قصداً حادثه یازدهم سپتامبر را به وجود آوردند تا به بهانه این حادثه در این نقطه ای از جهان که افغانستان است، حضور پیدا کنند. خب در این مورد بحث نمی کنیم.
اگر هدف امریکایی ها از بین بردن تروریزم و شبکه های تروریستی بود، در ماموریت خود در افغانستان ناکام شدند. به خاطر اینکه مسئولین دولتی افغانستان و حتی خود آمریکایی ها می گویند 22 گروه تروریستی در افغانستان فعال هستند، فعالیت های تروریستان در کل منطقه گسترش پیدا کرده است، حتی از افغانستان فراتر رفته اند. اگر هدف شان بهانه قرار دادن حادثه یازدهم سپتامبر و آمدن به افغانستان به خاطر اهداف استراتژیک بود، کامیاب هستند؛ و اگر هدف شان از بین بردن تروریزم بود ناکام هستند و اگر هدف شان استفاده کردن از تروریزم به حیث ابزار و وسیله برای به دست آوردن اهداف شان بود، در این صورت کامیاب هستند.
آمدن امریکا در افغانستان با هدف مبارزه با تروریزم، آیا اشتباه بود؟
اشتباه گفته نمی توانم اما من به نیت آمریکایی ها شک دارم. حوادثی که بعد از سال 2001 اینجا(افغانستان) به وقوع پیوست، این شک را پیدا می کند که امریکا هدف اصلی آن مبارزه با تروریزم نبود، امریکا، مبارزه با تروریزم را بهانه گرفت که به خاطر تعقیب اهداف استراتیژیک شان در افغانستان آمد. اشتباه نه بلکه سر مبارزه آمریکا در برابر تروریزم شک دارم.
در طول هفده سال از حضور آمریکا در افغانستان، در ماموریت آمریکایی ها در قبال افغانستان و مبارزه با تروریزم، چی تفاوت هایی را می بینید؟ شما بعنوان کسی که از همان آغاز شاهد حضور آمریکا بوده اید.
تا جایی که من تجربه کردم، دیده ام و مطالعه دارم، رییس جمهورهای امریکا بالای سیاستگذاری امریکا در این مسایل بزرگ، نقش تعیین کننده ندارند، آن ها مجری این سیاست ها هستند، شما دیده اید دونالد ترامپ پیش از این که رییس جمهور شود، میخواست جنگ افغانستان ختم شود، اما اکنون استراتیژی جدید و موجودیت غیر محدود شده امریکایی ها را در افغانستان پیشنهاد می کند. بنابراین شخص رییس جمهور و نظر آن ها در این جا موثر نیست، دولت آمریکا و دستگاهی که سیستم امریکا را مدیریت می کند، این خطوط را ترسیم و سیاستگذاری می کنند.
حضور آمریکا به سود حکومت وحدت ملی و مردم افغانستان نیست؟
قطعا نیست. پس مردم افغنستان راهی پیدا کنند، چیزی که به نام تروریزم است اما در اصل، استعمار امریکا و اهداف استراتیژیک امریکا است که مردم قربانی آن می شوند، در این راه قربانی می دهند، چی از یک طرف و از طرف دیگر، که از این حالت خود را رها کنند.
در حال حاضر حضور سربازان امریکایی در افغانستان افزایش می یابد، چیزی که فعلا به 14 هزار سرباز میرسد، پس با این وضعیت چگونه می توان برخورد کرد؟
گپ همین است.
وقتی که مردم از سیاست های آمریکا و حضور این کشور خشنود نیستند و ناراض اند، پس مردم افغانستان تصمیم گیرنده نیستند، درسته؟
شما می دانید که در قانون اساسی افغانستان ذکر شده است، حاکمیت ملی مربوط به ملت افغانستان است، انتخابات هم معنایش همین است که مردم اختیارات خود را به یک شخص می دهند، آن شخص رییس جمهور می شود، در همه دنیا همین است که مردم کسی را انتخاب می کنند، حکومت را تشکیل می دهند، چیزی که مردم میخواهند و رییس جمهور در پیش نگیرد و برخلاف خواسته های مردم عمل کند، باز آن وقت انتخابات قبل از وقت برگزار می شود، چون در افغانستان انتخابات قبل از وقت برگزار نمی شود، باید مردم به یک طریقه ای خواست و اراده خود را تمثیل کنند، یک چیزی که در تاریخ خود داریم لویه جرگه است، مردم می توانند در لویه جرگه خواست و اراده خود را به نمایش بگذارند.
حالا پرسش من مشخصا این است که راهبرد آمریکا در مرحله اجرا گذاشته شده شده است، مردم راضی باشند یا نباشند، این مسئله عملی شده است، آینده راهبرد را در قبال سرنوشت و آینده مردم افغانستان چگونه می بینید؟
این استراتیژی را مطالعه کنیم، استراتیژی که در زمان اوباما اعلام شد را هم مطالعه کنیم، در این میان، ما همان مسیری پیشرفت سیاست های امریکا را در منطقه و افغانستان میدانیم، فعلا پایگاه هایی را که توسط قرار داد امنیتی به وجود آورده است، در افغانستان در کنار گروه های تروریستی دیگر داعش شکل گرفت. گروه هایی که اهداف بیرون از مرزهای افغانستان را دارند، این ها، حالا در بعد منطقه ای اهداف خود را مشخص ساخته اند، این راهبرد این مسئله را منعکس می سازد که اگر استراتیژی را دقیق بخوانید در آن نسبت به افغانستان بعد منطقه ای منعکس شده است، پس این نشان می دهد امریکایی ها از افغانستان به حیث پیایگاه نظامی استفاده کرده، جنگ و ترویزم را گسترش داده از افغانستان صادر می کند و گروه هایی را وسیله می سازد که در آن ممالک، اهداف کلان خود را به دست آورند.
بر همگان معلوم است که رهبران حکومت وحدت ملی خود را تیکه دار سیاست های آمریکا میداند، تداوم حمایت آمریکا و قطع حمایت آمریکا از حکومت وحدت ملی، پیامدهای آن چی خواهد بود؟
قطع حمایت امریکا به صورت ناگهانی این خوب نیست، به خاطری که موجودیت آمریکا برای ما مصیبت های زیادی را به وجود آورده است، اگر امریکا به صورت تنظیم ناشده، غیر پلانی و ناگهانی جای را خالی کند، خلائی که به وجود می آید برای افغانستان بسیار مضر تمام می شود، چون این جنگ به نفع ملت امریکا، افغانستان و جهان نیست، راه خوب این است که مردم افغانستان، حکومت وحدت ملی و هم حکومت آمریکا به یک طریقه ای، و یاهم به شکل تدریجی که البته اگر کسی بخواهد که مشکل افغانستان حل شود، به صورت تدریجی حضور امریکا به صفر برسد، در این جا یک حکومتی که به خواسته های مردم پاسخ بدهد، یک راه سنجیده شود اما بعید میدانم که امریکا این کار را انجام دهد.
حکومت وحدت ملی با وجود حمایت های آمریکا پاسخگوی مردم افغانستان نیست؟
این حکومت قطعا پاسخگونیست، خدمات حکومتی روز به روز به مردم کم شده است، فشار مالیات و تکس ها بالای مردم زیاد می شود، حتی در قانون اساسی که در بخش صحی، تداوی مردم رایگان خوانده شده است، حکومت حتی او را از رایگان خارج کرده و در مقابل پول، انجام میدهد، امنیت و اقتصاد خوب نیست، حکومت کار خود را درست انجام نمی دهد.
آقای خرم، در کنار مسایلی که به آن پرداخته شد، در مورد حکمتیار و صف بندهای اخیر که در درون حکومت وحدت ملی به وجود آمده است، می پرسم که آمدن حکمتیار وضعیت درونی حکومت را چگونه می بینید؟
حتی پیش از آمدن حکمتیار، این حکومت کاری را که کرد که هماهنگی، تفاهم و وحدت مردم را صدمه زد، در سطح منطقه باور کشورهای منطقه ای را نسبت به افغانستان صدمه زد، بعضی تصامیمی که در افغانستان گرفته می شود، برای اعتماد ملی بسیار مضر است و نتایج آن برای مردم بسیار خطرناک است، این یکی از کارهای منفی است، وحدت ملی در شرایطی قرار دارد که ممکن بیشتر از این صدمه ببند و این مسایل از اشتباهات حکومت وحدت ملی است که این حالت را به وجود آورده است.
مشخصا در مورد حکمتیار بگویید؟
اصلا حزب اسلامی و جمعیت اسلامی اختلافات دیرینه دارند، چون ما در دوره جهاد سر وکار با این تنظیم های جهادی داشتیم، این ها اختلافات بسیار عمیق سابقه دارند، در مورد این اختلافات، اگر شکل قومی بگیرد، استفاده کردن از موضوع قومی نادرست است، اصلا اختلافات بین این تنظیم های جهادی، چیزهای دیگری است که از راه، روش و طریقه هایی از زمان داودخان و ظاهرخان، این اختلافات موجود بود، امیدوار هستم که آمدن حکمتیار باعث وحدت شود و نه دوری مردم.
تشکیل شورای ائتلاف برای نجات افغانستان را در این شرایط با توجه به این که، اعضای ارشد آن اعلام کردند برای حق خواهی مردم افغانستان برخواسته اند، آیا موضع گیری های شان منطقی است؟
در خصوص خواسته های ائتلاف نجات برای افغانستان بسیار نکات منطقی نهفته است، یعنی آدمی تصور کرده نمی تواند که معاون اول رییس جمهور کسی که معاون برحال است، خب حالا، بالایش یک اتهام وارد شده است، اگر این اتهام درست است به خاطر آن هم به کشور بیاید تا موضوع روشن شود، آدمی هیچ فهمیده نمی تواند که در دنیا به این شکل موضوع اصلا وجود ندارد که معاون رییس جمهور در یک کشور دیگری باشد و نتواند در کشور خود بیاید، و به دنبال این موضوع، خواسته های ائتلاف و خواسته های رهبری آن، برحق است، درست است.
گفتگو از وحید فرزان – خبرگزاری جمهور