>> جمهور - برای ریاست،بیشترین تکیه روی صلاح الدین ربانی است
 
۰

برای ریاست،بیشترین تکیه روی صلاح الدین ربانی است

دوشنبه ۱۹ جدی ۱۳۹۰ ساعت ۱۷:۳۳
آقای قاسمیار- رییس روابط خارجی شورای عالی صلح
جهت بررسی دقیق اوضاع موجود پیرامون برنامه دولت در مورد مصالحه با طالبان و همچنین تحرکات جهانی که در این عرصه صورت پذیرفته است، خبرگزاری جمهور را به این واداشت که مصاحبه ای اختصاصی با محمد اسماعیل قاسمیار رییس روابط خارجی شورای عالی صلح انجام دهد. متن ذیل، گفتگویی کوتاه با ایشان است:

با تشکر از شما آقای قاسمیار؛ وضعیت فعلی شورای عالی صلح را چگونه ارزیابی می کنید؟
پس از شهادت استاد ربانی صدمه ای بزرگ به شورای عالی صلح و حتی به پروسه مصالحه ملی رسید. از همین نقطه بود که تا به حال جای این شخصیت پر نشده است و هنوز ما رئیسی برای شورای عالی صلح نداریم. با وجود آن که با شخص رییس جمهور ملاقاتهایی داشتیم و به صورت مشورت گونه، روی مواصفات و مشخصات و حتی روی یک عده نامها مذاکراتی داشتیم، اما هنوز هم شخص رییس جمهور که صلاحیت تعیین ریاست این شورا را دارد،  این گزینش از سوی وی صورت نگرفته است. در کنار این، ما برخی سفارشات جرگه عنعنوی اخیر را نیز داریم که البته در آن سفارشات، نقاط نظری درباره تحکیم شورای عالی صلح وجود دارد. اینها عبارت از این است؛ یک عده شخصیت هایی که دارای مقامات عالی دولتی هستند ــ مثلا وزرا و وزیرمشاورها و سایر مقامات دولتی ذی نفوذ، نظر بر این بود که اگر اینها در ترکیب شورای عالی صلح نباشند شاید به مصلحت باشد. اما باید تصریح نمایم که تا هنوز به طورمشخص در جریان نیستم که آیا شورای عالی صلح یکبار دیگر ترکیب آن از نو ریخته می شود و یا با همین ترکیبی که دارد به پیش خواهد رفت. در این قسمت ناگفته نباید گذاشت که ساختار اجتماعی که در شورای عالی صلح رعایت شده، ایجاد تعادل در سهم دهی اقوام مختلف، جوامع مدنی، زنها و رجال سیاسی به چشم می خورد که از این لحاظ بسیار حایز اهمیت است.
به هرحال باید تلاش شود که نظرات جرگه مد نظرگرفته شود و همچنین یک بازنگری در این قبال انجام گیرد و نیز با گردآوری انتقاداتی که در این قبال شده است در روشنی اینها می شود تصمیماتی اساسی را اتخاذ نمود. اما متاسفانه تمام مسایل ما فعلا سیاسی شده است. به نظر من باید اشخاصی که این مجموعه را تشکیل می دهند کسانی باشند باورمند به وحدت ملی و همچنین برنامه های عملی خویش را نیز به سمت وحدت ملی ببرند. اگر ما وحدت ملی را رعایت نکنیم و ترکیب طوری باشد که به نظر برسد موضوع به صورت تک قومی درحال پیشروی است کار به جایی نخواهد رسید؛ اگرصلح هم بیاید این صلح پایدارنخواهد بود.
چه کسانی شانس بیشتری برای احراز پست ریاست را در این شورا دارند؟
واقعیت این است برداشتی که ما از جلسات مشترک داشته ایم، شخصیتی که بتواند وحدت ملی را هم تمثیل کند و هم تعمیل کند و گامهایی بردارد که به نفع مصالح کشور باشد، بیشترین تکیه و نظر روی صلاح الدین ربانی است. تقریباً به صورت مجموع، ایشان این طور ارزیابی شده اند که خوب می تواند راهی که پدرش، شهید راه صلح استاد ربانی داشته را در پیش بگیرد.
روی چه ارزیابی آقای صلاح الدین ربانی مناسب این مسئولیت دانسته شده اند؟
تکیه گاه این بود که راه و برنامه ای که استاد مرحوم داشت، پسر ارشدشان در جریان بود و از آن به خوبی آگاهی داشتند و به همین خاطر، نظرکلی این بود که ایشان اخلاصمندانه می تواند این راه را بپیماید. دوم اینکه وی در رأس یک حزب جهادی قوی، مثل حزب جمعیت اسلامی قرار دارد و به نظر می رسد که اقوام دیگر هم دور او جمع خواهند شد. من واضح بگویم که اگر از برادران پشتون کسی در این میان بیاید؛ شاید گفته شود دو طرفی که قرار است با هم مذاکره نمایند ــ چون عمدتاً از برادران پشتون هستندــ  این روند یک پروسه پشتونیستی است؛ به همین جهت اگر این پروسه به این شکل پیش برود، به تک قومی بودن متهم می گردد و این امر ذهنیت منفی خلق خواهد کرد. بدین جهت جامع بودن این پروسه زیرسئوال می رود و وحدت ملی هم می تواند زیر سئوال برود؛ خصوصاً در این مرحله شکننده و حساس که ما کاملاً محتاج این هستیم که تمام اقدامات مان بر اساس تحکیم وحدت ملی و ایجاد زمینه صلح باشد؛ من خاطرنشان می کنم که رمز پیروزی ما وحدت ملی است.
 به نظر شما چه کسانی مخالف ادامه کار شورای صلح می باشد؟
من به عنوان یک عضو جامعه افغانی و شخصی موسفید که عمری را در راستای منافع کشور کارکرده ام ابراز نظر اولیه خود را می کنم سپس به عنوان یک عضو شورای عالی صلح؛ قطعاً صلح، نیاز اساسی ماست.  مردم ما طی سه دهه کفاره گناهانی را می پردازند که آن را خودشان مرتکب نشده اند و بر مردم مظلوم ما این ستمها تحمیل شده است. بازی هایی که در کشور ما به راه انداخته شده است ــ این تجاوزها ومداخلاتی که شده ــ متاسفانه از چپ و راست همه دسایس بیگانگان بوده است.
ما مخالفت ها را به دو بخش تقسیم می کنیم: نخست مخالفت با اصل مصالحه و پروسه صلح است  و دوم مخالفت با ترکیب موجود شورای عالی صلح، در مورد گزینه اول باید گفت، این مخالفت به هیچوجه معقول نیست و مخالفت وطن پرستانه به شمار نمی رود؛ چرا که شما جلو کاروان صلح را سد کرده و سنگ اندازی می کنید؛ این قضیه  دوام شرایط بحرانی موجود است که قطعاً به نفع ما نمی باشد.
اما در این میان کسانی انتقاد می کنند که در ترکیب این شورا کسانی هستند که قبلاً با طالبان جنگ کرده اند و طالبان ذاتاً با آنها مشکل دارند. ما باید مصلحت ها را فراموش نکنیم. به باور من، مصالحی که فعلا موجود است،  گردش دارد بر محور یک تعداد ذی نفوذها و قدرتمندان؛ این درست است که این زیاد مطمح نظر نیست، اما اینها را شما نادیده گرفته نمی توانید. مثلاً ما چهره های شاخصی را می توانیم نام ببریم که فعلا در این پروسه هستند، اما باید به خاطرداشته باشیم که این پروسه اگرتمام شمول نباشد ما به مشکلی اساسی رو به رو خواهیم شد. مخالفتهایی که در قسمت ترکیب هست ما بحثی روی آن نداریم،  زیرا این به آزادی بیان وعقاید آزاد مردم تعلق دارد که می توانند دگرگونه هم بیاندیشند.
چرا زمانی که بحث ایجاد دفتر طالبان در قطر پیش آمد همه سردرگم شدند؟ به نظر نمی رسد در این بین امریکا دولت افغانستان را دور زده باشد؟
افغانستان را کسی نمی تواند از اول تا آخر این پروسه دور بزند؛ زیرا تمام موافقاتی که در این زمینه صورت می گیرد؛ بالای خاک افغانستان اعمال می شود و این افغانها هستند که با آن درگیر می باشند. ما دولت قانونی داریم، قانون اساسی داریم، حاکمیت ملی ما هم از آنِ مردم است و قابل تقسیم نیست. به این لحاظ، به حاشیه راندن افغانها نه از نگاه حقوقی و نه سیاسی و نه از نگاه واقعیت می تواند عملی شود. ممکن است در مراحل مقدماتی ما شاهد برخی مسایل باشیم؛ برخی گپهایی هست که در خواسته هر دو طرف دیده می شود؛ اما چه کسی موافقت می کند؟ من این را می گویم: اگر قطر، آلمان، امریکا و سایرین خواسته باشند که طالبان را ببرند به کره مهتاب جای بدهند؛ ما شاید بتوانیم بگوییم که آنقدر به دولت افغانستان و مردم ما تعلق نمی گیرد؛ اما هر تصمیمی که قرار است در مورد افغانستان باشد بدون شک باید با درنظرداشت خواست مردم افغانستان لحاظ گردد؛ باید گفت که کسی اصولاً نمی تواند خارج از این چوکات پا بگذارد.
گفته می شود چهره هایی که برای رفتن به قطر در نظرگرفته شده اند از نظر ملاعمر فاقد صلاحیت لازم دانسته شده اند؛ نظرشما دراین قبال چیست؟
بنا به گفته سخنگوی طالبان ـ ملا مجاهدـ  ملاعمر با این موضوع موافقت کرده است که به قطر برود و اصولاً با موجودیت این دفتر نیز موافقت داشته است و بخش دیگر آن این است که گفته است ما می خواهیم ارتباطات خویش را با امریکا وجهان داشته باشیم. مساله دوم اینکه،کسانی که به قطر رفته اند از دفتر سیاسی تحریک طالبان هستند و طیب آغا رییس دفتر ملاعمر می باشد؛ اما کسانی که قرار است از گوانتانامو رها شده و به قطر بروند؛ هنوز کنگره امریکا با رهایی آنان موافقه نکرده است؛ پس این موضوع هنوز جای بحث دارد. به هر ترتیب این را نباید از نظر انداخت، شخصیتهایی که قرار است در دور جریان صلح قرارگیرند، کسانی هستند که قومندانان برجسته و متنفذین سیاسی دوره طالبان بوده اند؛ بنابراین اینها بدون شک نفوذ خود را دارند. اما دولت افغانستان و شورای عالی صلح هم در راستای زندانیان نیز سخن دارد. از جمله سوابق جنایی این اشخاص و به مخاطره افتادن منافع ملی افغانهاست که باید مد نظرگرفته شوند و اینکه رهایی این اشخاص چه مقدار می تواند در عرصه دستیابی به صلح مؤثر تمام شود؛ تمامی این مسایل، نکاتی است که ما تاکید داریم نباید آنرا از نظر دور نگاه داشت.
نکته:
خبرگزاری جمهور، پیرامون حضور نمایندگان حزب اسلامی درکابل و جریان مذاکراتی که با این نهاد داشته و نیز تحکیم ارتباط این نهاد با امریکاییها سئوالاتی داشت؛ اما متاسفانه آقای قاسمیار به دلیل کمبود وقت، نتوانست نظر خویش را در این موارد با ما در میان بگذارند.
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *

پربازدیدترین