ویس احمد برمک؛ سرپرست وزارت داخله در دیدار با خانوادههای سربازانی که در جنگ کشته شدهاند، درباره سوء استفاده جنسی از بیوه های این سربازان توسط مقام های دولتی، گفت:"شاید امریکاییهایی هستند که تحقیق میکنند. خواهران و برادران و وارثان شهدا شاید این حرف را به ما نگویند. به خاطری که فکر میکنند این زنجیره فساد از پایین تا بالا، همه در آن شریک هستند. و فکر میکنند اگر بگوییم شاید به ما کسی ضرر برساند."
آقای برمک گفت: "با تاسف برای تان بگویم که نمیتوانم احساسات خود را بیان کنم. پولیس افغانستان بیاید از [بیوه سرباز] بخواهد که بیا با من این کار نامشروع را بکن، این بسیار تکاندهنده است."
او افزود: "لعنت به این پولیس، لعنت به آن انسانی که یک عضو خانواده شهید میآید؛ اما او میگوید بیا با من این کار را بکن، بسیار تکاندهنده است".
او بخش منابع بشری وزارت کشور افغانستان را هشدار داد و گفت: "یادتان باشد، پیژنتون (ریاست منابع بشری و ریاست شهدا) خودتان را اصلاح کنید، تغییر بدهید، عادات تان را، فکرتان را، از خدا بترسید!"
اما علیرغم وعده های دلگرم کننده وزیر امور داخله، به نظر می رسد عمق و ابعاد این فاجعه فراتر از آن چیزی است که تصور می شود. مسأله این است که افشای استفاده جنسی از بیوه های جوان و بی پناه شهدای گلگون کفن راه آزادی، امنیت و سربلندی وطن، یک زلزله مدهش و ویرانگر سیاسی و اخلاقی در دولتی است که از آغاز، اساس آن لرزان و آسیب پذیر و به شدت شکننده و بی پشتوانه بوده است.
عوامل این جنایت بزرگ، کاری نکرده اند که صرفا با توصیه های اخلاقی و هشدارهای بی پشتوانه و فاقد قدرت اجرایی و پیگیری لازم، قابل جبران باشد. آنها به حقوق و حدود شخصی و خصوصی جوانان ایثارگری وقیحانه تعدی و تجاوز کرده اند که خانواده و زندگی و زن و فرزند را ترک کردند تا با جان سپردن در راه دفاع از میهن، آنها آینده بهتری داشته باشند و از تعدی و تجاوز مزدوران بیگانه در امان باشند؛ اما اکنون چه اتفاقی در حال وقوع است که در غیاب آنها، بیوه های شان، ابزار کامجویی های حیوانی عناصر پست و خیانت پیشه ای می شوند که بدون کمترین اعتنا و احترام به خون پاک شهدای امنیتی، صرفا به اشباع غرایز شهوانی و التذاذ حیوان منشانه خود، توجه می کنند؟
این خیانت است؛ خیانتی بزرگ و نابخشودنی به آرمان های پاک و مقدسی که هزاران نیروی امنیتی برای نیل به آن، عاشقانه و مشتاقانه مرگ را به آغوش کشیدند و بر حظ و لذت زندگی آرام و آسوده در کنار زن و فرزند، چشم پوشیدند.
وزیر امور داخله، رییس جمهوری و رییس اجرایی چگونه توانسته اند با این جنایت عظیم و خیانت بزرگ در حق شهدای پاکباز راه آزادی و سرافرازی افغانستان، سکوت کنند و به سادگی از کنار آن بگذرند؟
عوامل این جنایت، سزاوار شدیدترین مجازات ها هستند و اگر آنها همچنان در حاشیه امن و عیش قرار بگیرند، هیچکس این جفای عظیم را از سوی سران نابکار دولت وحدت ملی نخواهد بخشید.
این خیانتی است که در حق تعهد پاک و مقدس میهنی هزاران شهید امنیتی می شود. همه این ملت و سراسر این دولت با تمام عرض و طول آن، تا ابد مرهون خون پاک یکایک شهیدانی است که جان های عزیز شان را در کف دست گرفتند و در سنگرهای گرم مبارزه و جهاد علیه تروریزم، به خون خود غلتیدند.
هیچ اجر و مزدی نمی تواند این پایمردی، ایثار و فداکاری را جبران کند؛ اما دولت در کمال وقاحت و دریده چشمی، نه تنها هیچ اقدامی در راستای تکریم و بزرگداشت این شهدای عزیز و والا مقام و رسیدگی عزتمندانه، پرشکوه و آبرومندانه به بازماندگان مظلوم آنها صورت نمی دهد؛ بلکه وقیح تر و تکان دهنده تر از آن، از بیوه های شان سوء استفاده جنسی می کند و سیستم سراسر فساد و تباهی و افول اخلاق و انسانیت حاکم بر تمامی سازوکارهای دولت از صدر تا ذیل، این امنیت و مصونیت را به جنایتکاران و مفسدان حیوان منش می دهد که بی هراس از تبعات سنگین این جنایت عظیم، به کار وقیح و ضد انسانی شان ادامه دهند.
این است که شهادت در راه وطن و آرمان های ملی، با این پاداشی که به شهدا و بازماندگان شهدا می دهند، به غمی بدل می شود که هرگز پایان ندارد.
از این پس چه کسی حاضر خواهد شد که در جبهه های جنگ گرم با دشمن تروریستی، جانش را فدا کند تا دولتی فاسد و فاقد اخلاق و عاری از انسانیت، بر پای بماند که به بیوهگان شهدای امنیتی، به مثابه غنایم بادآورده جنگی نگاه می کند و از آنها چون بردگان، سوء استفاده جنسی می نماید؟!
نرگس اعتماد-
خبرگزاری جمهور