اگر اهل تماشای برنامههای تلویزیونی باشید، خواهید دید که هرشب، از برخی شبکه های تلویزیونی کشورمان یک سریال ترکی نشر میشود.
در کنار تبلیغات کالاهای ترکی، هدف مهم دیگری را که این سریالها تعقیب میکنند، تبلیغات نژادباورانه پانترکیستی در جغرافیای محبوب حکیم ابوالقاسم فردوسی است.
به گونه نمونه: به سریال «وادی گرگها» نگاه کنید. این سریال ترکی که از چندین شبکه تلویزیونی کشور پخش میگردد، در پی تبلیغ دو عنصر ایدئولوژی نژادباورانه پانترکیسم در افغانستان است: قهرمانسازی ترکیه و بدنامسازی ایران.
ترکیه و ایران دوکشوری هستند که عملاً درگیر منازعات دیپلماتیک در مسایل خاورمیانه هستند. حمایتهای ترکیه از داعش و گروههای تکفیری در خاورمیانه باعث گردیده است وجهه این کشور شدیداً در سطح بینالمللی صدمه دیده و دنیا رجب طیب اردوغان را به عنوان حامی تروریسم و مسئول همه جنایتهای داعش در عراق و شام بدانند. ترکیه با حمایت خود از داعش و گروههای تکفیری، در برابر رقیب خود شکست اخلاقی خورده است.
دولتمردان ترکیه برای آنکه در برابر گسترش روزافزون احساسات ضدترکی در میان مسلمانان بایستد، تلاش میکنند از طریق صنعت سینما افکار عمومی را به نفع ترکیه در کشورهای اسلامی تغییر دهند.
به همین دلیل، در سریال «وادی گرگها»، چهرهیی که از ترکیه ترسیم میگردد، چهره اهورایی و در نقش قهرمان جهان اسلام است، و اما ایران به عنوان موجود شریر و اهریمنی تعریف میگردد که در پی داغسازی آتش نفاق مذهبی در خاورمیانه بوده و حامی رژیم سرکوبگر بشار اسد در سوریه میباشد.
عمدهترین علت آنکه کشور ترکیه با استفاده از صنعت سینما در پی ترمیم وجهه خود در افغانستان بر آمده است، اهمیت استراتژیک این کشور برای دولتمردان ترکیه است.
ترکیه، جبهه تازهای را در افغانستان گشوده است. گفته میشود که تیم تحول و تداوم از حمایت ترکیه برخوردار بود و اکنون نیز حامی جدی حکومت اشرف غنی است. گمانههایی وجود دارد که دولت ترکیه حتا در ایجاد تیم تحول و تداوم و ایستادگی جنرال دوستم در کنار اشرفغنی و مقاطعهاش با تیم اصلاحات و همگرایی نقش داشته است. برخیها حتا سفر رجب طیب اردوغان به کابل را نیز در این راستا ارزیابی کردند.
یکی از موارد مهم نگرانی از فعالیت های تخریبی ترکیه، دامن زدن عوامل این کشور به مسائل مذهبی و نژادی است. این مسئله باتوجه به حمایت علنی این کشور از داعش ممکن است در افغانستان چالش بزرگی را ایجاد کند.
تلویزیونها و رسانهها رکن مهم نظامهای دموکراتیک را تشکیل میدهند. یک رسانه وقتی میتواند جایگاه خوبی در میان مخاطبان خود پیدا کند که مورد استفاده ابزاری ایدئولوژیهای نفرت و نژادباورانه قرار نگیرند. تلویزیونهای افغانستان نیز از این امر مستثنی نیستند. رسانههای کشور اگر میخواهند جایگاه خوبی در میان مخاطبان داشته باشند، باید اصل بیطرفی شان را حفظ کنند. ایدئولوژی پانترکیسم، ایدئولوژی نفرت است و هرگونه تبلیغ و ترویج آن در افغانستان، کشور را به سوی بحران خواهد برد.
عبدالشهید ثاقب-
خبرگزاری جمهور
خوب شما گفتید که رسانههای کشور اگر میخواهند جایگاه خوبی در میان مخاطبان داشته باشند، باید اصل بیطرفی شان را حفظ کنند/اما شما در اینجا خود از کشوری طرفداری کردیده وترکیه را متهم کردیده وفرمودیدکه/چهرهیی که از ترکیه ترسیم میگردد، چهره اهورایی و در نقش قهرمان جهان اسلام است، و اما ایران به عنوان موجود شریر و اهریمنی تعریف میگردد که در پی داغسازی آتش نفاق مذهبی در خاورمیانه بوده و حامی رژیم سرکوبگر بشار اسد در سوریه میباشد./اما من این سریال را تعقیب میکنم در این سریال از دست اندازی های کشور های چون ایران ،سوریه،روسیه ،امریکا ،اسرائیل واردن در مسائل داخلی کشور ترکیه را به نمایش میگزارد ؟
پس چرا شما به جز از ایران وسوریه از کشور های دیگری یاد نکردید .در این سریال چندین بار نام از کشور عزیز ما افغانستان نیز یاد آوری شده که اتباع این کشور را هامی تروریزم معرفی کرده است . پس چرا از کشور خود مان دفاع نکردی که از ایران وسوریه دفاع کردیده ؟
این کاری شما ذهن بنده را به یاد یک مثل معروف کشاند (توبه فرمایان که جلوه در منبرمیکند ///چون به خلوط رفت آن کاردیگر میکند)شمادر متن تان گفته اید که /تلویزیونها و رسانهها رکن مهم نظامهای دموکراتیک را تشکیل میدهند. یک رسانه وقتی میتواند جایگاه خوبی در میان مخاطبان خود پیدا کند که مورد استفاده ابزاری ایدئولوژیهای نفرت و نژادباورانه قرار نگیرند./پس نوشته شمابا گفته های تان در مغایرت قرار دارد با این نوشته های تان رسانه شما جز هواخواهان اندکی طرفدار اندیشه نشراتی تان دیگر کسی را نخواهد داشت .
من به عنوان یکتن از هواداران سایت خبری شما وپسر نوبال مطبوعات کشور با چنین نوشته ها هرکز موافق نیستم.