۰

آیا نازیسم اسلامی در راه است؟

دوشنبه ۳۱ سنبله ۱۳۹۳ ساعت ۱۳:۴۱
فرضیه‌ای که می‌تواند از عهده تبیین شرارت‌های داعش برآید، احیای مجدد توتالیتاریسم در قالب نهضت‌های تکفیری است. توتالیتاریسم، یکی از عارضه‌های دنیای مدرن است که در نخست دامن‌گیر اروپا گردید و بعد به سایر تمدن‌ها سرایت کرد.
آیا نازیسم اسلامی در راه است؟

برخی‌ها می‌کوشند داعشی‌های امروز را از تبار خوارج دیروز معرفی کنند و بدین طریق آن‌ها را نماد توحش و بربریت بخوانند، اما آن‌چه که این حدس و گمان‌ها را در معرض شک و تردید قرار می‌دهد سربازگیری آن‌ها از میان مسلمانان اروپا و امریکا و کشورهای پیشرفته غربی است. در گزارشی که خبرگزاری آلمانی بیلد منتشر کرده، آمده است که حدود یک سوم از ۱۷۰۰۰ مبارز مسلح داعش، تابعیت خارجی دارند.
گفته می‌شود که در میان این هفده هزار، حدود ۳۰۰ الی ۴۰۰ آلمانی، ۴۰۰ انگلیسی، ۶۰۰ فرانسوی، ۵۰۰ بلژیکی، ۱۰۰ چینی، ۲۰۰ آسترالیایی و حدود ۵۰ اندونزیایی نیز عضو داعش هستند.
اگر آن‌چه در گزارش خبرگزاری بیلد آمده است صحت داشته باشد، فرضیه‌ای که می‌تواند از عهده تبیین شرارت‌های داعش برآید، احیای مجدد توتالیتاریسم در قالب نهضت‌های تکفیری است. توتالیتاریسم، یکی از عارضه‌های دنیای مدرن است که در نخست دامن‌گیر اروپا گردید و بعد به سایر تمدن‌ها سرایت کرد. توتالیتاریسم تفاوت‌های بنیادینی با استبداد و خودکامگی دارد که در جوامع سنتی و پیشاسیاسی حاکم بود. مهم‌ترین تفاوت توتالیتاریسم با استبداد سنتی در این است که اولی به دنبال چیرگی تام بوده و می‎کوشد تا انسان‎ها را به صورتی سازمان دهد که تکثر و تمایز نامحددشان از بین برود و کل انسانیت، به صورت فرد واحد درآید. فاشیسم، نازیسم، و استالینیسم که روزگاری آشویتس آفریدند و گولاک بر پا کردند و اردوگاه‌های کار اجباری ایجاد نمودند، از نمونه‌های شناخته‌شده جریان‌های توتالیتر در جهان مدرن می‌باشد.
با فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و گرایش کشورهای امریکای لاتین و اروپای شرقی به دموکراسی و مردم‌سالاری اگرچه برخی‌ها بانگ «پایان تاریخ» را سر دادند و موفقیت دموکراسی و شکست توتالیتاریسم را جشن گرفتند، اما ظهور نهضت‌های تکفیری در جهان اسلام نشان می‌دهد که توتالیتاریسم هنوز نمرده و باید برخورد ساده‌انگارانه و سهل‌گیرانه را کنار گذاشت و مواظب خودمان بود.
گروه‌های تکفیری جهان اسلام، از بقایای خوارج قرون اولیه نه، بل گروه‌های توتالیتری هستند که با ایدئولوژی بنیادگرایی در پی مقابله با آزادی‌های فردی بوده و با ابزار تکفیر به دنبال سرکوب تکثر، تنوع و غیریت می‌باشند. اساساً تکفیر، حربه‌ای است شبیه اتهام تجدیدنظرطلبی در اتحاد جماهیر شوروی، در راستای چیره‌گی تام، تحکیم تک‌گویی و خفه‌سازی صداهای مخالف. همان‌گونه‌ای که در اتحاد جماهیر شوروی مخالفان سیاسی به اتهام تجدیدنظرطلبی سرکوب می‌شدند، گروه‌های تکفیری نیز با حربه تکفیر در پی خفه‌سازی سازهای مخالف هستند. دوتن از فلاسفه معروف اتحاد جماهیر شوروی که اخیراً پژوهش‌های شان را منتشر کرده‌اند، بدین عقیده هستند که پیوند تنگاتنگی میان تک‌گویی و توتالیتاریسم وجود دارد. دوستداران تک‌گویی و کسانی که می‌کوشند با استفاده از حربه برچسپ‌زنی، برچسپ‌هایی شبیه خیانت به حزب، تجدیدنظرطلبی و تکفیر، صداهای مخالف را خفه سازند، اهداف توتالیتر دارند.
بنابراین، من گفته می‌توانم که پدیده تکفیر، بیش‌تر از آن‌که ریشه دینی داشته باشد، اساساً یک حربه سیاسی است. در جهان اسلام پیش از ظهور گروه‌های تکفیری نیز جنبش‌های اسلامی بوده که دغدغه دینداری مردم را داشته‌اند، اما تکفیری نبوده اند. ظهور گروه‌های تکفیری نشان می‌دهد که جهان اسلام آبستن گروه‌های توتالیتری است که اگر در نطفه خنثا نشوند، جنایات فاشیسم و نازیسم و استالینیسم را در خاطره‌ها زنده خواهند کرد. جهان اسلام تاهنوز درگیر مصیبت‌های فراوانی بوده، اما توتالیتاریسم را به گونه عریان‌اش تجربه نکرده‌است. گروه‌های تکفیری اگر به قدرت دست یابند، چنین چیزی نیز اتفاق خواهد افتاد. بنابراین، به باور من مبارزه علیه این گروه‌ها به اندازه‌ مبارزه علیه هیتلر و اتحاد جماهیر شوروی با اهمیت و سودمند بوده و مسوولیت همگانی مان را تشکیل می‌دهد.
عبدالشهید ثاقب- خبرگزاری جمهور


نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *


شاه ولي
Europe
از اعمال اینگروپ های جنایتکار به خوبی معلوم است که آنها فقط برای تباهی و کشتار مردم کمر بسته اند. زیرا در ولایت غزنی ما شاهد آن هستیم که در سه ولسوالی آن یعنی در زنخان، خوگیانی و واعظ منافقان طالب پرچم های سیاه آدمکشان داعش را برافراشته اند. این چه منافقت است، آیا آنها به امیر جدید یعنی (ابوبکر البغدادی) بیعت کرده اند، و اگر چنان نیست پس چرا یک بام و دو هوا؟
علی رسالتی
باسلام_بنظربنده پیدایش گروه تکفیری داعش.حاکی ازیک سرخوردگی دینی اجتماعی کهنه وناسوراست. که بی بندوباریهاوخلاف شرع واخلاق عمل کردن این گروه.تقریباشباهتهائی بانئونازیسم اروپادارد.ولی این یکی بنام اسلام است.وان دیگری هیچ محتوائی ندارد.ودراین برهه زمانی میتوان نتیجه گرفت.که جوامع شیعی وسنی ازگذشته ای دوربخصوص علمای هردوفرقه اشتباهات فاحشی رامرتکب شده اند.که درحال حاضرجامعه امروزی تاوان انرامیپردازد./نمونه.سب ولعن های دوفرقه نسبت به ائمه ع وسحابه رسول ا...ص .توام بابی اطلاعی.ازمنویات دینی.چنین معضلاتی راشامل میشود.ناگفته نماند که نوع بشر.چه فقیروچه غنی.یکنوع غرورودیکتاتوری رادروجودخود.نهفته.دارد.که دین مبین اسلام.انرانفس اماره میداند.//والسلام
علی رسالتی
برادرعزیزودلسوزومسلمانم.جناب شاه ولی.شماخودتان جواب رادریک جمله داده اید.وان جمله.این چه منافقت است.یعنی تمام وهلبیون وپیروانشان دشمن خونی مسلمین.اعم ازشیعه وسنی ومسیحی وغیره.بوده وهستند.انهاخودشان رادرجهان نماینده خدامیدانند.وبقیه باید یامثل خودشان شوند یاجزیه بدهند.یاکشته شوند.اری بقول شما.انهافقط برای تباهی وکشتارمردم کمربسته اند./ازکسی پرسیدندکه مارتخم میگذارد.یابچه می اورد؟ان کس گفت.ازاین حرامی هرچه بگوئی برمی اید//والسلام
پربازدیدترین