۰

کاریکاتور خلافت

دوشنبه ۱۷ سنبله ۱۳۹۳ ساعت ۱۹:۴۱
گروه داعش که امروزه در بخش‌های از عراق و سوریه «خلافت اسلامی» را اعلام نموده است، در حقیقت کاریکاتور جنبش خلافت‌خواهی بوده و عملاً چهره زشت و کریه آن را به نمایش می‌گذارد.
کاریکاتور خلافت

در مسیر شاهراه کابل – مزار هستم. در صندلی پهلویم یکی از اعضای حزب تحریر (شاخه ولایت افغانستان) نشسته است. وقتی در میان مسافران درِ صحبت بر سر مسأله انتخابات جنجالی کشور گشوده می‌شود، رفیقِ تحریری ما رشته سخن را به دست گرفته و در مذمت «دموکراسی» و در ستایش «خلافت» لب به گفتن وا می‌کند و اولی را «نظام کفری» و دومی را «نظام اسلامی» می‌خواند. او هرباری که با شور و اشتیاق ویژه از مزیت‌های دموکراسی یاد می‌کند، دلم تنگی کرده و در جلو چشمم جنایات داعش در عراق و سوریه مجسم می‌گردد و قصه سربریدن‌ها و نسل‌کُشی‌های آنان که از طریق مطبوعات شنیده‌ام به یادم می‌آید.
هرمکتبی در جهان، کاریکاتورِ خود را دارد: اگر کاریکاتور مکتب عقل‌گرایی، به قول لشک کولاکوفسکی فیلسوف لهستانی، کمونیسم بود، کاریکاتور جنبش خلافت‌خواهی، داعش است. یکی از مهم‌ترین ویژگی‌های کاریکاتور، به تعبیر لشک کولاکوفسکی، این است که ابعاد زشت و مضحک صورت اصلی را که اغلب در پشت ادعاهای پرطمطراق پنهان می‌گردند، به گونه بسیار برجسته نمایش داده و در معرض دید و داوری همگان قرار می‌دهد.
چهره زشت و سیمای مضحکِ عقل‌گرایی که در پُشت شعارهای اُمانیستی و بشردوستانه دوره روشن‌گری و لاف و گزافِ کتاب قطور «سرمایه» کارل مارکس پنهان شده بود، هنگامی به نمایش در آمد که کاریکاتور آن یعنی کمونیسم اردوگاه‌های کار اجباری ایجاد کرد و میلیون‌ها تن را به بهانه‌های گوناگون روانه زندان‌های مخوف رژیم استالینی نمود.
جنبش خلافت‌خواهی نیز یک چنین چیزی است. گروه داعش که امروزه در بخش‌های از عراق و سوریه «خلافت اسلامی» را اعلام نموده است، در حقیقت کاریکاتور جنبش خلافت‌خواهی بوده و عملاً چهره زشت و کریه آن را به نمایش می‌گذارد. جنایات داعش در عراق و سوریه نشان می‌دهد که جنبش خلافت‌خواهی اساساً یک جنبش سادیستی – مازوخیستی بوده و ریشه در اختلالات روحی – روانی ِ دارد که به دنبال فروپاشی خلافت عثمانی دامن‌گیر جوامع اسلامی گردید. فروپاشی خلافت عثمانی، امپراتوری که نماد یک‌پارچه‌گی و قدرت مسلمانان بود، ضربه روحی – روانی سهم‌گینی را بر پیکر جوامع اسلامی وارد کرد و با اضمحلال آن از نقشه سیاسی جهان، مسلمانان خود را تحقیرشده احساس کردند و در پی احیای خلافت برآمدند.
جنبش‌های خلافت‌خواهی، ریشه در همین عارضه روحی و روانی ناشی از احساس حقارت در میان مسلمانان دارد و همه جنبش‌های خلافت‌خواهی علت عمده انحطاط و عقب‌افتادگی مسلمانان را همان فروپاشی امپراتوری عثمانی می‌دانند. بنابراین، اگر امروز می‌بینیم که داعش و دیگر گروه‌های خلافت‌خواهی رفتارهای سادیستی – مازوخیستی از خود نشان می‌دهند و از درد و رنج «دیگران» لذت می‌برند، دقیقاً به دلیل همین ویژگی شان می‌باشد. گروه‌های خلافت‌خواه، قرائت سادیستی از دین دارند: آن‌ها کشتن، آزار و اذیت‌کردن و به بردگی‌کشاندن دیگران را وظیفه دینی و اسلامی شان دانسته و از آموزه‌های اسلامی بیش‌تر استنباط‌های سادیستی می‌کنند.
قرائت‌های سادیستی از اسلام تنها ویژگی داعش نیست، بل این امر ریشه در ماهیت جنبش خلافت‌خواهی دارد. امیدوارم جوانان مان چنین فکر نکنند که حزب تحریر شبیه داعش نه، بل انسانی می‌اندیشد. جوانان مان نباید فریب شعارهای چرب حزب تحریر را بخورند. من به جوانان سرزمین خود آینده‌یی را تصور می‌کنم که نه تنها به درد و رنج این‌جهانیان، بل به درد و رنج آن‌جهانیان نیز راضی نباشند. مقتضای انسانیت این است.
لشک کولاکوفسکی می‌گوید: من نمی‌توانم تصور کنم که انسان‌ها در آن دنیا بتوانند از رنج دیگران متأثر نشوند. آخر انسان نمی‌تواند از رنج دیگران آگاه نباشد! اگر آگاه باشد امکان دارد که از رنج دیگران تأثیر نپذیرد؟ او در حقیقت، این پرسش‌ها را در واکنش به سخن توماس آکوینی مطرح می‌کند که گفته است: «رستگاران از دیدن عذاب نفرین‌شدگان به وجد در می‌آیند»
لشک می‌گوید: امیدوارم که قضیه این طور نباشد و آن‌ها به رغم همه‌چیز شاد و مشعوف نشوند».
عبدالشهید ثاقب- خبرگزاری جمهور
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *


گلرانی
United States
تو هم فقط کولا کوفسکی یادگرفتی دیگه نه ادم هستی ونه انسان از تعصب وکوردلی نمیتوانی راه بروی بزغاله جوجه تیغی شورای نظار
پربازدیدترین