ارگ ریاست جمهوری از تحریم های تازه امریکا بر شماری از اعضای گروه طالبان و شبکه حقانی استقبال کرده است.
وزارت مالیه امریکا روز گذشته تحریمهای تازه بر چهار عضو طالبان و دو عضو شبکه حقانی را اعلام کرده است.
فهرست این افراد شامل عبدالقدیر بصیر، عنایت الله، حفیظ محمد پوپلزی و عبدالصمد ثانی از گروه طالبان و گلاخان حمیدی و فقیرمحمد از شبکه حقانی میباشند.
عبدالصمد ثانی و فقیرمحمد اتباع پاکستان و بقیه اتباع افغانستان هستند
.
شاهحسین مرتضوی؛ سخنگوی ریاست جمهوری میگوید شماری از این افراد در گذشته مسؤولیتهای بزرگی در این گروهها داشتند و اکنون مسؤولیتهای مالی را برعهده دارند. وی سپس مدعی شده:"بدون شک قطع منابع مالی میتواند فشار مهمی بر آنها وارد کند... اگر در بیرون کشور هم از مسیرهایی که آنها امکانات جذب میکنند مورد تحریم قرار بگیرند، میتواند اعمال فشار خوبی باشد."
علیرغم اسقبال ارگ ریاست جمهوری از تصمیم امریکا مبنی بر تحریم چند مهره گمنام، سطح پایین و غیر مهم گروه های تروریستی طالبان و شبکه حقانی، واقعیت این است که این تحریم ها، هیچ ضربه مهلک و کوبنده ای بر بدنه مالی و شریان های اقتصادی تروریزم، وارد نمی کند.
این چیزی است که بی تردید، وزارت مالیه امریکا بهتر از دیگران از آن آگاه است. امریکایی ها می دانند که این افراد، شاید هیچ حساب بانکی، ذخیره اقتصادی و زد و بند تجاری و مالی با جهان خارج نداشته باشند.
حتی اگر این برداشت نیز نادرست باشد، تصمیم امریکا نمی تواند شریان های مالی تروریزم را مسدود کند و سازوکار تأمین اقتصادی آن را مختل و منهدم سازد.
در این میان، تحریم اگرچه یکی از ابزارهای نیرومند امریکا برای زمینگیر کردن دشمنانش می باشد؛ اما همین ابزار نیز بسته به انگیزه ای که در عقب استفاده از آن قرار داشته باشد، می تواند به واقعی و غیر واقعی، تقسیم شود.
مثلا تحریم های فلج کننده امریکا علیه کشورهایی مانند کوریای شمالی در برخی موارد می تواند ملتی را با خطر قحطی رو به رو کند؛ اما این رویکرد، در باره گروه های «تروریستی» دقیقا نتیجه عکس داشته است.
به عنوان نمونه، امریکا پیش از این نیز اقدام به وضع مجازات های سختگیرانه مالی و اقتصادی بر تروریست ها کرده است؛ اما در هیچیک از آن موارد، این امر، روی کار تروریست ها اثر منفی نگذاشته است.
در این زمینه، دلایل متعددی می تواند مطرح باشد؛ اما عمده ترین آنها یکی این است که این تحریم ها، واقعی و صادقانه نیستند.
داعش در سوریه و عراق، برای چندین سال، از منابع عظیم نفتی این دو کشور، تغذیه مالی می کرد، رژيم هایی مانند ترکیه و اسراییل، از خریداران اصلی نفت تولیدی داعش بودند. امریکا هم بی تردید از این موضوع خبر داشت؛ اما هیچ کاری برای مهار آن نکرد.
همین اکنون، مواد مخدر تولیدی در افغانستان، یک منبع عمده تأمین مالی تروریزم به حساب می آید و این دقیقا همان بهانه ای است که برای توجیه عملکرد غیر قابل دفاع و شرم آور و پرسش برانگیز غرب در مبارزه با مواد مخدر، مطرح می شود؛ اما در واقع، هردو سوی جنگ، از این تجارت سیاه و مرگبار اما سودآور و پولساز، منتفع می شوند که امریکا و دولت افغانستان هم بخشی از آن هستند.
این در حالی است که اگر اراده ای واقعی وجود داشته باشد، امریکا با امکانات و قدرتی که در اختیار دارد، به آسانی می تواند این منبع مالی تروریزم در افغانستان را بخشکاند و به این ترتیب، ستون فقرات حیات اقتصادی تروریست ها را درهم بشکند؛ اما این اتفاق، به دو دلیل، هرگز نخواهد افتاد: یکی اینکه امریکا نمی خواهد سازوکار مالی تروریزم از کار بیفتد و گروه های تروریستی، فلج شوند و دوم آنکه امریکا و هم پیمانانش خود از طرف های ذینفع در تجارت پرسود مواد مخدر افغانستان هستند.
در زمینه تحریم مهره های طالبان و شبکه حقانی هم امریکا صادقانه عمل نکرده است؛ زیرا به جای آنکه مهره های کلیدی این گروه ها را آماج قرار دهد، به سراغ چند مهره سوخته و گمنام رفته است.
با توجه به این مسایل، این یک بازی مزورانه است که نه می تواند دوستان امریکا را فریب دهد و نه قادر است دشمنانش را تنبیه کند.
حتی در موضع ارگ نیز سخنگوی غنی با تأکید بر اینکه افغانستان انتظار دارد اعمال فشارها در محدودههای کوچک باقی نماند و وسیع تر شود تا مبارزه علیه گروههای تروریستی و حامیان آنها جدیتر شود، مشخص است که کابل علیرغم استقبال به ظاهر گرم از این تصمیم، از ابعاد آن، راضی نیست و معتقد است که این یک بازی در ابعاد بسیار کوچک است و لزوما تأثیر مورد انتظار را نخواهد داشت.
عبدالمتین فرهمند-
خبرگزاری جمهور