چه کسانی شیعیان را می کشند؟

سید جواد حجت

1 قوس 1395 ساعت 22:28

یقیناً آنانکه عملیات های تروریستی و انتحاری را انجام می دهند از اهل سنت نیستند؛ هرچند که تروریستها و عناصر انتحاری، خود را از اهل سنت و جماعت می دانند اما همه مردم و اذهان بیدار جامعه می فهمند که آنان هیچ ارتباطی با پیروان امام اعظم و اسلام اعتدالی ندارند...



طی حادثه تروریستی در داخل مسجدی در غرب کابل، دهها نفر از عزاداران امام حسین(ع) شهید و زخمی شدند؛ این حادثه در اربعین شهادت امام حسین به وقوع پیوست. حادثه ای مشابه، در شب عاشورا در مسجد کارته سخی به وقوع پیوسته بود، حادثه ای دیگر در روز عاشورا در مزار شریف اتفاق افتاد، و نیز حادثه ای پیشتر از آن، جنبش روشنایی را به خاک و خون کشید.
همه این حوادث برضد شیعیان افغانستان اتفاق افتاده است. بدون تردید، مهمترین هدف چنین اعمال وحشیانه ای تحریک احساسات مذهبی و آغاز جرقه های یک جنگ مذهبی است. این نقشه شوم و خطرناک در زمانی اتفاق می افتد که حکومت وحدت ملی نیز غرق در سستی و بی کاره گی است و رئیس حکومت نیز بدون توجه به تهدیدهای موجود، راه استبداد و انحصارگرایی را در پیش گرفته و بذر بدگمانی و نارضایتی عمومی را در سطوح مختلف جامعه می پاشد و ناخواسته آب به آسیاب دشمن می اندازد.

یقیناً آنانکه عملیات های تروریستی و انتحاری را انجام می دهند از اهل سنت نیستند؛ هرچند که تروریستها و عناصر انتحاری، خود را از اهل سنت و جماعت می دانند اما همه مردم و اذهان بیدار جامعه می فهمند که آنان هیچ ارتباطی با پیروان امام ابوحنیفه و اسلام اعتدالی ندارند. انتحارگران، فریب خوردگانی هستند که توسط سلفیت وهابی، استخدام و شستشوی مغزی می شوند.
نیازی به اثبات جدایی راه و خط تروریست ها از اهل سنت نیست؛ پس از وقوع حادثه انتحاری ضد جنبش روشنایی در دهمزنگ، اهل سنت ما اعم از تاجیک و پشتون به زخمی های حادثه، خون اهدا کردند و با خانواده های داغدار، غمشریکی نمودند. حمله بر عزاداران در زیارت سخی را همه علما و مردم سنی مذهب افغانستان یکصدا محکوم کردند. در حادثه تروریستی مسجد باقرالعلوم نیز شیعه و سنی و پشتون و تاجیک افغانستان همه و همه از طرق مختلف، از شبکه های اجتماعی، مساجد، اعلامیه ها و ... تقبیح کردند و در کنار برادران و خواهران شیعه خود ایستاد شدند.

عملیات ضد شیعی کار کیست؟
معمولاً پس از هر عملیات تروریستی برضد مردم شیعه، طالبان اعلامیه ای صادر کرده و ضمن رد مسئولیت آن، این عمل را محکوم می کنند اما گروه داعش مسئولیت این اعمال نفرت انگیز را معمولاً می پذیرد؛ اما گزارش هایی وجود دارد که گروه حقانی با نام داعش این عملیات ها را انجام می دهد.
داعش در افغانستان عملیات نظامی قابل توجه ندارد؛ فعلاً حضور خود را با عملیات انتحاری در اماکن مزدحم و برضد مردم شیعه، نمایش می دهد.
این گروه شقی، در غرب افغانستان هسته گذاری شد اما توسط طالبان محلی، سرکوب شد. آنان ننگرهار را برای مرکزیت فعالیت خود برگزیدند. کم کم به سمت زابل، بخش هایی از غزنی، حوالی لوگر، بخش هایی از شمال افغانستان و اخیراً فعالیت خود را به سمت ولایات غور و نیمروز، گسترش داده اند. تاکنون غیر از ننگرهار، وارد جنگ رسمی با نیروهای دولتی نشده اند.
این گروه هنوز هم در مرحله هسته گذاری در مناطق مختلف هستند و از ضعف و گیجی مسئولین امنیتی و از خودخواهی و خودمحوریِ سران حکومت افغانستان نهایت بهره را می برند.
جای شگفتی است که تاکنون اقدام مهمی برضد تحرکات این گروه در افغانستان نشده است. گمان می رود که عملیات انتحاری و تروریستی بر ضد شیعیان افغانستان، مقدمه ای بر عملیات بزرگ آنان در آینده باشد.

قاتلان از کجا می آیند؟
داعش در عراق و سوریه در حال شکست و فروپاشی است. در صورتی که این گروه از موصل عراق بیرون رانده شود و در شهر حلب سوریه نیز زمینگیر شود، عرصه برای این جنایتکاران تنگتر می شود. بخش بزرگی از جنگجویان داعش و گروه حقانی تحت فرمان عربستان سعودی هستند. موفقیتهای داعش به معنی شکست ایران و روسیه و پیروزی عربستان سعودی و شکست داعش به معنی ناکامی سعودی ها در میدان جنگ برضد ایران و روسیه می باشد.
عربستان سعودی تاکنون برای شکست رقیب خود دست به هر کاری زده و از تمام زور خود استفاده کرده است. آنها در دوران ملک عبدالله، جنگ مذهبی را مطرح کردند و با تبلیغات فراوان و نیز رایزنی های گسترده با سران منطقه، ایران را متهم کردند که در صدد گسترش مذهب تشیع در منطقه و جهان است. در دوره ملک سلمان، وارد فاز جنگی شدند تا بخت خود را در این عرصه نیز بیازمایند. اما گویا بعد از سالها تفرقه افکنی و جنگ افروزی، اکنون بخت با سعودی ها یار نیست و جنگجویان تحت حمایتش نیز آنچه توقع می رفت نتوانستند انجام دهند.
عربستان سعودی اکنون در نظر دارد میدان جدیدی برای جنگ، بگشاید.
آنها بنا به دلایلی افغانستان را برای جنگ نیابتی خود انتخاب کرده اند؛ زیرا:

1- حکومت مرکزی مقتدر، مردمی و بقول شخص اشرف غنی "همه جانبه" در افغانستان وجود ندارد؛
2- سیاست های قومی و فساد گسترده، مانع تشکیل ادارات دفاعی و امنیتی قدرتمند و خودکفا در آن شده است؛
3- احساسات دینی مردم و نگرش های سنتی آنان در کنار گراف بالای بیسوادی، زمینه را برای تحریک احساسات دینی-مذهبی آماده می سازد؛
4- طالبان و گروه حقانی به عنوان نیروهای تحت الحمایه عربستان در زمان حاکمیت شان، هنوز در افغانستان زنده و فعال هستند و بخش بزرگی از آنان هنوز پیرو قرائت های وهابیت می باشند؛
5- افغانستان در همسایگی پاکستان بعنوان دوست سنتی و جیره خوار سعودی ها قرار دارد و پاکستان می تواند تسهیلات بزرگی برای سعودی ها در افغانستان فراهم آورد؛
6- افغانستان در مجاورت ایران، دشمن سیاسی و آیدیالوژیک اش واقع شده است؛ از طریق افغانستان می تواند انتقام شکست های خود در عراق و سوریه و حتی یمن را از ایران بگیرد؛
7- ....

زمینه نفوذ عربستان در افغانستان
مؤلفه های قومی، سمتی، زبانی، مذهبی و... می تواند باعث واگرایی مردم افغانستان شود.
ایجاد تفرقه با محوریت مسائل قومی، سمتی و زبانی در افغانستان بسیار خطرناک و مذموم است اما نمی تواند کلیّت اهداف سعودی ها و سلفی ها را فراهم آورد. در عراق، سوریه و ترکیه فاکتور قومیت نهایتاً می تواند منجر به ایجاد مناطق خودمختار شود. در افغانستان نیز ایجاد تنشهای قومی و سمتی نهایتاً می تواند منجر به ایجاد سیستمی مبتنی بر فدرالیزم و یا خودمختاری شود اما هرگز نمی تواند منافع ایدئولوژیک و حتی منافع سیاسی سعودی ها را تأمین نماید.
عربستان سعودی نظر به مواردی که در بخش پیشین ذکر شد، گزینه ایجاد شکاف و اختلافات مذهبی را مهمترین روزنه نفوذ خود در افغانستان می داند. بر همین اساس، از طریق عناصری مانند گروه حقانی و داعش، شیعیان افغانستان را هدف می گیرند تا در چند مرحله و طی زمان، بتوانند احساسات مذهبی را در سطح اجتماع، بکشانند. طبیعی است که شبکه های اجتماعی و فضای مجازی به همان میزان که عرصه ابراز همدردی است؛ می تواند میدانی برای نمایش احساسات خشک مذهبی نیز باشد. در مرحله اول، طرح نظرات احساسی و غیرمسئولانه مذهبی در فضای مجازی و شبکه های اجتماعی می تواند سرآغازی بر نفاق و عملی شدن ایده دشمن باشد. در مرحله دوم، تحریک دشمنی میان شیعه و سنی و نهایتاً رفتن به سمت دشمنی و برخوردهای انسانی ولو در سطح کوچک؛ می تواند زمینه ساز اجرای سناریوهای عربستان و حضور قدرتمند و سیستماتیک داعش در افغانستان باشد.
لذا با توجه به علاقه عربستان به ترویج سلفیت وهابی در جهان اسلام و با توجه به دشمنی شدید وهابیت با اسلام اعتدالی سنی و شیعه از یک طرف و از طرفی اهداف سیاسی عربستان که منتج به شعله ور ساختن جنگ در افغانستان می شود؛ می طلبد که مردم، سیاستمداران، علمای دینی و فرهنگیان در راستای تعمیق برادری دینی در افغانستان بکوشند و اجازه نفوذ و رسوخ تکفیر و افراط گرایی در افغانستان را ندهند.
تاریخ ما بیانگر عمق برادری میان مردم مان می باشد. خون شیعه و سنی این سرزمین با همدیگر مخلوط شده و نهال اخوت و برادری را در این کشور تبدیل به درخت تنومندی نموده است؛ اما باید مواظب تبر تیز دشمنان اتحاد مردم افغانستان بود...

سیدجواد حجت- خبرگزاری جمهور


کد مطلب: 87698

آدرس مطلب: https://www.jomhornews.com/fa/article/87698/

جمهور
  https://www.jomhornews.com