۰

فاروق، فرد اول داعش در ولایت غور که بود؟

چهارشنبه ۵ عقرب ۱۳۹۵ ساعت ۲۲:۲۲
فاروق و قاری رحمت الله همراه با یک گروه شش نفره عازم ولایت فراه و سپس ننگرهار شدند و دست بیعت به سوی حلقه داعش دراز کردند. داعش ننگرهار در ابتدا از فاروق و همراهانش خواستند تا خودی نشان داده و به قتل مردم هزاره بپردازند...
فاروق، فرد اول داعش در ولایت غور که بود؟

فاروق، فرمانده جنگی داعش در غور است که در تاریخ ۴ میزان ۱۳۹۵، در منطقه "غلمین" واقع در شمال شهر فیروزکوه، مرکز ولایت غور کشته شد. او در زمان مرگش حدودا ۳۵ سال سن داشت.
فاروق پس از آن کشته شد که نزدیک به ۱۵۰۰ رأس گوسفند را از چوپان‌های نزدیک به منطقه تحت تسلط خود در شمال شهر فیروزکوه ربوده و قصد انتقال آن را به مرغاب داشت. مرغاب هم منطقه‌ای در شمال شهر فیروزکوه است.
این اقدام، خشم مردم را برانگیخت و پس از رویارویی شان با فاروق، او را با دو تن دیگر از همراهانش کشتند.
پس از کشته شدن وی، نیروهای وفادار به فاروق، به خانه‌های مردم ملکی ریختند و به شمول کودکان و کهن‌سالان، ۳۳ تن را تیرباران کردند.

فاروق چه گذشته‌ای داشته است؟
این فرد بومی غور، حدوداً در سن ۲۵ سالگی به نیروهای پلیس ولایت غور می‌پیوندد و مدتی را در جاهای مختلف این منطقه فعالیت می‌کند.
این سرباز پلیس جوان دارای عقاید افراطی بود که ریشه‌های اصلی این تندروی‌ها در خانواده وی وجود داشت.
از جمله تندروی‌های وی در عقاید مذهبی و قومیتی‌اش به شدت به چشم می‌خورد.
علاوه براین، خویشاوندی وی با "قوماندان احمد" یکی از فرماندهان طالبان در ولایت غور، سبب شده بود تا برای افکار افراطی خود پشتیبان خوبی هم پیدا کرده باشد.
قوماندان احمد، حدود سه سال پیش در منطقه مرغاب به دست حلقه‌ای دیگر از طالبان کشته شد.
فاروق به دلیل همین اندیشه‌ها در سال ۲۰۱۳، بالای یک موتر حامل نیروهای کشور لیتوانی، بمب دستی پرتاب کرد که در این ماجرا دو نظامی این کشور در مرکز ولایت غور زخمی شدند.
این سرباز جوان پس از این قضیه به منطقه آباء و اجدادی خود برگشته و دستش را در دست قوماندان احمد می‌گذارد.
قوماندان احمد، فرمانده کهنسال طالبان شمال شهر فیروزکوه، به چنین نیرویی نیاز داشت تا برنامه هایش را بهتر پیش ببرد؛ نیرویی که سرکش است و دیگر راهی برای برگشت ندارد.
درگیری‌های درون گروهی طالبان در شمال فیروزکوه اجازه نمی داد تا فاروق بتواند بیشتر به قوماندان احمد، خودش را نشان دهد. قوماندان احمد، در این نبرد به دست هم مسلکانش کشته شد.
سران باقی مانده از گروه فرمانده کشته شده طالبان را فاروق و قاری رحمت الله تشکیل می‌دادند.
آنان به خونخواهی از فرمانده خود به گروه طالبان مهاجم حمله ور شدند و قتل و غارت زیادی انجام دادند.

شکست فاروق در بیعت با طالبان
پس از اینکه قوماندان احمد کشته شد، نیاز بود تا فاروق و قاری رحمت الله، با طالبان در پاکستان وارد رابطه شده و بقای خود را تضمین کنند. آنان با طالبان ارتباط برقرار کردند ولی با درهای بسته روبرو شدند. رهبری طالبان آنان را به رسمیت نشناخت و دست همکاری‌شان را قبول نکرد.
برخی از منابع می‌گویند دلیل اصلی عدم رغبت طالبان در این همکاری، عقاید تند و آسیب رسانی فاروق و همراهانش به مردم بود.
این برای فاروق و دیگر بازماندگان قوماندان احمد، به معنی پایان راه بود؛ به این دلیل که گروهشان حالا دو دشمن داشت: یکی دولت و دیگری طالبان مرغاب.
این یعنی بودن در یک برزخ؛ یعنی باید بدون حمایت مالی و تسلیحاتی، یک جمع حدوداً ۲۰۰ نفره را اداره کنند.

پیوستن فاروق به داعش
پس از اینکه فاروق، شاه ولی فرزند قوماندان احمد و قاری رحمت الله از ادامه راه با طالبان مأیوس شدند، مدتی را برای امرار معاش و نگهداشتن نیروهای خود که اکثراً از اقوامشان بودند، دست به هرگونه غارت اموال مردم، گروگانگیری و باجگیری زدند. این کارها برابر بود با اوایل سال ۲۰۱۵ – ۱۳۹۴. ده‌ها مورد غارت گاو و گوسفندان مردم و ربودن دانشجویان، دانش آموزان و آموزگاران در کارنامه این حلقه به ثبت رسیده است.
این روند نمی‌توانست تا برای این گروه بی‌فرمانده و بی‌هدف دوامدار باشد. این اتفاقات دقیقا همزمان بود با بال و پر گرفتن گروه داعش در شرق افغانستان. داعش در ننگرهار توانسته بود که جای پایی را باز کند و به صورت رسمی موجودیت خود را علنی بسازد.
بنابر ادعای یک مقام امنیتی در ولایت غور، فاروق و قاری رحمت الله همراه با یک گروه شش نفره عازم ولایت فراه و سپس ننگرهار شدند و دست بیعت به سوی حلقه داعش دراز کردند.
داعش ننگرهار در ابتدا از فاروق و همراهانش خواستند تا خودی نشان داده و به قتل مردم هزاره بپردازند.
این دستور بلافاصله پس از برگشت فاروق به غور به اجرا در آمد و در چندین نوبت، مردم هزاره در ولسوالی دولتیار غور، شهر فیروزکوه مرکز ولایت غور و ولسوالی‌‌های هم مرز ولایت سرپل با غور، هدف غارت و قتل قرار گرفتند.
گروه داعش ننگرهار پیش از این هم از سابقه جنایت های دسته فاروق و قاری رحمت الله مطلع بودند.
یکی از این جنایات، تیرباران ۱۴ تن از مردم هزاره در مسیر راه ولسوالی دولتیار به مرکز ولایت غور بود که توسط یک عضو این گروه به نام مزمل صورت گرفته بود.
مزمل چند ماه بعد توسط نیروهای امنیتی غور دستگیر شد.
حلقه نوپای داعش در غور حالا پرچم‌های سیاه رنگ خود را هم در منطقه مرغاب برافراشته بودند و زیر این نام به موفقیت‌هایی هم رسیده بودند.
عمده‌ترین دلیل اینکه فاروق توانسته بود تا با آسانی بیشتری مردم ملکی را آسیب برساند، استفاده از نام وحشتناک داعش بود.
پرچم سیاهان حالا خود را یک حلقه نظامی با پشتیبانی‌های مالی قوی می‌دانستند؛ البته این بیشتر در حد یک رؤیا بود تا حقیقت. گروه داعش هنوز هم به فاروق و نیروهایش بی باور بودند و از آغاز بیعت تا زمان کشته شدنش در نهایت یک میلیون افغانی (۱۰ لک)، تمویل مالی انجام داده بودند.
با این همه در چندین نوبت، که یک نوبت آن به صورت مستند از جانب برخی از آگاهان منطقه‌ای در غور تائید شده، هیئتی از گروه داعش ننگرهار به شمال شهر فیروزکوه سفر داشته و با فاروق دیدار کرده بودند.
در این سفر هیئت داعشی به هر فرد گروه فاروق، دو هزار افغانی "بخششی" داده بود.
القاب ملافاروق و ملا رحمت الله از همین جا به این افراد داده شده است.

آیا دولت و داعش در غور با هم می جنگند؟
به صورت دقیق هیچگونه سندی به دست نیامده که نیروهای نظامی دولت افغانستان با گروه داعش غور وارد درگیری مستقیم و نتیجه بخش شده باشند.
این مسئله، نارضایتی خیلی‌ها را به همراه داشته است و حتی عده‌ای می‌اندیشند که مسبب اصلی جنایت‌های داعش در غور، بی تفاوتی دولت بوده است. پیش چشم دولت چندین بار مردم به گروگان گرفته شده بودند و اموالشان هم به سرقت برده می‌شد.
در برابر این ادعاها مسئولان نظامی بارها، نبود امکانات، نیرو، دشوار گذر بودن راه‌ها و یا عدم دستور صریح از مقامات مرکزی را بهانه قرار می‌دادند.
عده‌ای معتقدند که دست‌های مقتدر سیاسی پشت این جریانات هستند که لانه های‌شان در مرکز کشور است. ادعایی که نام و نشان و آدرسی درست از آن ارائه نشده است.
با این همه به نظر می‌رسد که دستگاه نظامی – امنیتی ولایت غور تاکنون نخواسته تا پیش از وقوع یک حادثه وارد عملکرد شود و هر گروه تروریستی را تا زمانی که خطری برایشان نداشته باشد، جدی نمی‌گیرند؛ حال این گروه تروریستی در این سایه، هر کاری را که خواسته باشد، می‌تواند با مردم انجام دهد.

سهم اشتباه کرزی در جنایات امروز غور
قاری رحمت الله دیروز و ملا رحمت الله امروز، حدود چهارسال پیش توسط نیروهای امنیتی وقت دستگیر و به زندان غور فرستاده شد.
این دستگیری همزمان بود با ماموریت سید انور اعلا رحمتی به عنوان والی غور و ریاست جمهوری حامد کرزی.
ملا رحمت الله بلافاصله پس از گذراندن چندین ماه حبس، در یکی از فرمان‌های عفو حامد کرزی، از بند رها و به دیگر اعضای خود در شمال شهر فیروزکوه پیوست.
این روند خشم و نفرت زیادی از کسانی که از قضایا و پیشینه قاری رحمت الله آگاه بودند را برانگیخت. آزادی رحمت الله دقیقا با آزادی ده‌ها فرمانده مشهور طالبان در زندان بگرام رخ داد.
اشتباهی که معلوم نیست دولت افغانستان دوباره کی بتواند آن را جبران کند.

سرنوشت داعش غور پس از کشته شدن فاروق
با اینکه فاروق به عنوان مطرح ترین فرد جنگی داعش غور شناخته می‌شد، اما پس از کشته شدن وی، هنوز هم کسانی هستند که می‌توانند تا حدودی جایش را پر کنند.
این مقطع هوشیاری دولت را می‌طلبد تا برای ریشه کن سازی داعش در غور، وارد عمل شود.
دولت حالا در کنار خود، انگیزه های ضد داعشی شدید مردم را هم دارا است.
همان انگیزه‌ای که در تاریخ ۴ میزان ۱۳۹۵، تیر و تبر مردم را وادار ساخت تا فاروق را به سینه قبرستان بفرستد.

منابع:

مصاحبه با:
ناصر خاضع، والی غور
مصطفی محسنی، فرمانده پلیس غور
مرحوم امان عظیمی، آمر امنیت پیشین پلیس غور (او درجنگ با طالبان شهید شد)
حسن حکیمی، فعال مدنی در غور
غلام ربانی هدفمند، فعال فرهنگی در غور
یاسین آژند، خبرنگار در غور

گزارشگر: یحیی فولادی- خبرگزاری جمهور
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *

پربازدیدترین