صبح روز پنجم اپریل راهی یکی از مراکز رایگیری خیالی شدیم. روز انتخابات ریاست جمهوری افغانستان بود و ما تصمیم گرفتیم به چک یکی از ولسوالیهای ولایت ناآرام میدان وردک برویم. راهنمای ما در این سفر فرمانده یک گروه شبه نظامی مورد حمایت امریکا به نام رقیب بود. پس از راندن در چندین جادهی دوردست درنهایت به یک محل بازرسی متعلق به افراد رقیب رسیدیم. همین که از یک خم دیگر جاده گذشتیم، رقیب توضیح دادکه طالبان تاچهار روز پیش در آنجا یک محل بازرسی داشتند و عملیات نظامی پیش از انتخابات آنها را مجبور به عقب نشینی به سوی تپهها کرد.
قرار بود در این منطقه یک مرکز رایدهی، در مکتب روستایی امبو خاک، وجود داشته باشد. به گفته کمیسیون مستقل انتخابات افغانستان، این مرکز باید بخشهای جداگانهای برای مردان و زنان داشته باشد، و تا ۱۲۰۰ نفر بتوانند در آنجا رای دهند. اما هنگامی که ما به آنجا رسیدم، مکتب را بسته یافتیم و خیابانهای اطراف را خالی.
به سوی دامنه کوهی که یک پاسگاه ارتش افغانستان قرار داشت راندیم. دو سرباز در پهلوی یک هموی زره پوش پهره میدادند. فردی به نام نسیم، یکی از ناظران عبدالرب رسول سیاف، با آنها بود. او گفت: "امروز صبح اینجا آمدم، بجز از صندوقهای خالی چیز دیگر را ندیدم. مرکز رایدهی بسته بود." وی به ساختمانی در نزدیکی مکتب اشاره کرد. چند مرد در نزدیکی در ورودی ساختمان به چشم میخوردند. نسیم گفت که پیشتر مردانی را در آنجا دیده که صندوقهای رأی را پر میکردند.
رقیب با پوزخند گفت: "متاسفم از این که نمیتوانم شما را به آنجا ببرم. من آنها را میشناسم. اگر روزنامهنگاران خارجی را آنجا ببرم عصبانی خواهند شد. " او و نسیم در مورد این که صندوقها به نفع چه کسی پر میشد، مبهم حرف میزدند. اما در نزدیکی ساختمان یک تویوتای هایلکس را دیدیم که پوستر یکی از برادران کلیمزی، عضو یک خانواده قدرتمند محلی که از زلمی رسول حمایت میکنند، بر آن نمایان بود.
تا آنگاه مشخص بود که دو روایت مختلف از انتخابات پدیدار خواهند شد. یکی در شهرها –که امنیت نسبی، مطبوعات پرجنب وجوش، ناظران بین المللی، و یک روند سیاسی توسعه یافته، همه روی شفافیت انتخابات اثرگذار بودند. و دیگر در مناطق روستایی ناامن، که در کشمکش بین دولت، طالبان و شبه نظامیان گیر افتاده اند. در این مناطق انتخابات تا حد زیادی بدون حضور روزنامهنگاران و ناظران برگزار شد.
این مناطق در انتخابات پارلمانی ۲۰۱۰ و ریاست جمهوری ۲۰۰۹، شاهد پر شدن صندوقهای رایگیری بودند، که در هر دو انتخابات نزدیک به یک میلیون رای باطل اعلام گردید. ارتباط قوی بین ناامنی و تقلب از تهدید شورشیان ریشه میگیرد، که مانع حضور دیدهبانان و ناظران انتخاباتی در محلات رایدهی میشوند. نبود ناظران، راه را برای زورمندان محلی باز میکند تا بر کارمندان انتخاباتی اعمال فشار کنند یا به آنها رشوه دهند.
باوجود این،کمیسیون مستقل انتخابات، برای باز کردن مراکز رایدهی در مناطق روستایی ناامن برنامه ریخت. هدف کمیسیون باز کردن ۶۸۴۵ مرکز رایگیری بود که نسبت به انتخابات ۲۰۱۰ افزایش نزدیک به ۱۰۰۰ مرکز را نشان میداد. به طور مثال، در انتخابات ۲۰۱۰ برای میدان وردک، ۳۹۹ مرکز رایدهی در نظر گرفته شده بود که بعدا آرای ۳۷ درصد این مراکز به دلیل تقلب باطل اعلام گردید.
قرار بود امسال ۳۸۹ مرکز در ولایت وردک باز شوند. اما یکی از مسئولان شعبه میدان وردک یک سازمان مستقل نظارت بر انتخابات به ما گفت که اعضای تیم او یا به دلیل نگرانیهای امنیتی نتوانسته اند به بسیاری از مراکز رای دهی بروند و یا این مراکز را خالی یافته اند. خالی بودن مراکز به معنای آن است که صندوقهای رای به جاهای دیگر منتقل و پر می شوند. به گفته او در چک و ولسوالی مجاور جغتو، جایی که دولت بر آن کنترل چندانی ندارد، تنها هشت مرکز از مجموع سی و پنج مرکز رای دهی در روز انتخابات باز بودند.
باشندگان این مناطق نیز از انتقال مراکز رای گیری به جاهای دیگر گزارش دادند. یکی از بزرگان قومی که نخواست نامش فاش شود گفت: "مرکز رای گیری بهادرخیل به منطقه لوره منتقل شده است. کسانی که این مرکز را انتقال داده اند، صندوق ها را به نفع نامزد مورد نظر خود پر می کنند."
چند مراکز رای دهی نسبتا امنی که در امتداد شاهراه کابل – قندهار، شاهد حضور شمار اندکی از رای دهندگان بودند. شماری از این مراکز در طول روز تنها رای ۳۰ نفر را به ثبت رساندند. یک کارمند انتخابات مرکز منزل عمادالدین به ما گفت: "طالبان با پخش شب نامه ها و تهدید مردم را از رای دادن بازداشتند. هیچ کس نمی خواهد با انگشت رنگ شده به چنگ طالبان بیفتد."
ما تنها در میدان شهر، مرکز میدان وردگ، و شهر دشت توپ،که یک پایگاه بزرگ ارتش افغانستان در آنجا قرار دارد، شاهد حضور قابل توجه مردم در مراکز رای گیری بودیم. مرکز رای دهی اینجا در یک مکتب قرار داشت، سی چهل نفر را دیدیم که سوار بس به اینجا آمدند. مسئول بخش زنان که با سه کارمند انتخابات در یک صنف کوچک جا گرفته بود، گفت که ۱۰۴ زن در آنجا رای دادند.
پسانتر، اما داکتر روشنک وردک، نماینده سابق مجلس را ملاقات کردیم، که به صورت خصوصی با کارمندان انتخاباتی زن سخن گفته بود، و آگاهی یافته بود که صبح، دو مرد با بوری های پر از برگه های رای آمدند و صندوق ها را پر کردند. روشنک اضافه کرد: "آنها باید رشوت داده باشند."
با توجه به تصمیم کمیسیون مستقل انتخابات برای بازکردن مراکز رای دهی در بسیاری از مناطق غیرقابل دسترس و ناامن روستایی، پر کردن صندوق های رای در وردک، که ما در مورد آن اطلاع حاصل کردیم، به احتمال زیاد مشت نمونه خروار بود. به عنوان مثال، کمیسیون مستقل انتخابات برنامه داشت در ولسوالی اندر ولایت غزنی، سی و یک مرکز رای گیری را باز نگهدارد اما زمانی که ما با یازده روستا، که هرکدام در نزدیکی یک مرکز رای دهی قرار داشت، تماس گرفتیم، تنها مراکز رای گیری سه روستا باز بودند. با وجود عدم دسترسی به بسیاری از ولسوالی های ولایات ناامن مانند خوست و پکتیکا، که در انتخابات ۲۰۱۰ شاهد تقلب گسترده بودند، کمیسیون انتخابات برای باز کردن تمام مراکز رای دهی برنامه ریزی کرده بود – شرایط مناسب برای مراکز خیالی و پر کردن صندوق های رای. در قندهار، که نزدیک به یک سوم آرای مراکز رای دهی آن در سال ۲۰۱۰ به دلیل تقلب باطل گردید، قرار بود ۹۸ درصد مراکز رای گیری باز باشند.
درکابل و دیگر شهرهای افغانستان، حضور گسترده مردم در مراکز رای گیری و سطح پایین خشونت مورد تمجید قرار گرفت. کمیسیون مستقل انتخابات شام همان روز اعلام کردکه حدود ۷ میلیون رای به صندوق ها ریخته شده بود، که افزایش ۲۰ درصدی را نسبت به انتخابات ۲۰۰۹ نشان می داد. در سال۲۰۱۰، آرای ولایت هایی که پنج شهر بزرگ افغانستان در آنها قرار دارند، یک سوم مجموع آرای کشور بود. سه چهارم مردم افغانستان در خارج از شهرها زندگی می کنند، که شاید نیمی از آنها باشنده مناطق ناامن مانند وردک، که در انتخابات ۲۰۱۰ و ۲۰۰۹ ما شاهد تقلب در آنجا بودیم، باشند. در این انتخابات روایت های شهرها و روستاهای افغانستان، مانند مسائل گسترده تر امنیت و توسعه، از هم جدا شدند. و این فقط یکی از این روایت ها بود.
نویسندگان: آنند گوپال و متیو ایتکینز
برگردان به فارسی: عماد عابدی
منبع:
http://harpers.org/blog/۲۰۱۴/۰۴/the-ghost-polls-of-afghanistan/