پس از جنایت وحشتناک اسرائیل در بمباران شفاخانه المعمدی غزه و کشتار بیش از 1000 اطفال و زنان و بیماران؛ موج عظیم ضد اسرائیلی در مناطق مختلف جهان به راه افتاده است.
وطنداران با احساس و مسئولیت‌پذیر ما نیز همگام با مردم دردمند جهان، نفرت خود از اسرائیل را نشان داده اند.
مضامین ذیل، نمونه‌هایی از دیدگاه فعالان افغانستانی در مورد این حوادث تلخ می‌باشد:

سیدعلی حسینی سولج:
ننگ بر دولتمردان مسلمانان!! که به اندازه ی دولتمردان آمریکا و انگلیس و فرانسه هم نیستند... آنها تمام قد از غاصب و متجاوز پشتیبانی میکنند. اما مسلمانان در قیل و قال احمقانه ی خود هستند. چه مقدار باید بمب بر سر مسلمانان ریخته شود تا شما بخودتان بیائید؟!

همایون تندر:
غزه دوزخ روی زمین شده است. همان دوزخی که در قرآن یاد شده است. دود است و آتش. انسانها میسوزند. زن، مرد، پیر، جوان، کودک.
شماری از هم میهنان که خود را تاجک توصیف میکنند در برگه فیسبوک مینویسند که تاجک را به غزه چه رابطه؟ ظلم، شکنجه، کشتار، حق تلفی تو در افغانستان است. غم خود را بخور!
من هویت تباری ندارم. هویت فرهنگی من  "فارسیوان " است. در این هویت آنانی که خود را تاجک میگویند شریک میدانم.
عزیزان!
در فرهنگ فارسیوان ارزشهایی نهفته است. بیش از هزار سال میشود که شمار بیشمار شاعران، صوفیان، فیلسوفان ، حکیمان، دانشمندان ...  این ارزشها را عاشقانه آبیاری میکنند. پرستاری میکنند. نگهبانی میکنند. فارسیوان امروزی وارث این ارزشها است. این ارزشها سخاوت است، عیاری، ازادمنشی، معرفت، انساندوستی، عشق، محبت، همبستگی انسانی، غمخواری دیگران، در غم دیگران خود را شریک پنداشتن، تساهل ، همپزیری، دیگر پذیری، ادب، اخلاق، احترام، تواضع ....
در هویت فرهنگی من انسان مقدس است. انسانها بزرگ اند. فرا قومی، فرا زبانی، فرا مذهبی، فرا دینی.
در اقیانوس بیکران هویت و فرهنگ خود شنا کنید. به سلام رودکی بروید. در کنار سنایی بنشینید. تاریخ بیهقی بخوانید. ابوریحان بیرونی را بخوانید. ابن سینا بلخی، ناصر قبادیانی، رازی، خوارزمی، فارانی، خواجه انصار، عطار، حضرت مولانای بلخ، خیام، حافظ، جامی، علیشیر نوایی ... بیدل... سری به طریقه ها بزنید. 
اگر در زندگی تان وقت باقی ماند ادامه بدهید. صد ها نامور دیگر را بخوانید.  تا امروز.
عزیزان!
اگر هویت من از این ارزشها تهی شد از من چه ماند؟ از شخصیتم، از هویتم، از زبانم؟ من با این ارزشها زنده ام.
زبان من تنها واژه های بی جان و خشک نیست. رقص سماع است. از زمین به آسمانها میبرد. سفر ملکوتی است. انسان ساز است.
این هویت، این پیام انسانی، این زبان فارسی است که من را " من " ساخته است. نمیخواهم که مسخ شوم. بی روح.
روح و قلب من در کنار باشندگان غزه است. نه اینکه مسلمان اند. نه اینکه  قبله دوم مسلمانان است. در ماتم شان شریکم، در آتش شان میسوزم چون انسان اند. 
چند بار نوشتیم؟ چند بار زمزمه کردیم آنچه حضرت سعدی نوشت:
بنی آدم اعضای یکدیگرند....
اینجا مسئله‌ انسان است. با این ارزشها از دیگران که همنوع من اند، متفاوت هستم.

سید راحل موسوی: 
حمله رژیم کودک‌کش اسراییل به بیمارستان المعمدانی در غزه، بزرگ‌ترین جنایت جنگی این رژیم تاکنون دانسته شده است. این بزرگ‌ترین جنایت، بزرگ‌تر هم خواهد شد تا زمانی که بی‌غیرتی، بزرگ‌ترین خصیصه مدعیان مسلمانی در دنیای امروز است.
وقت آن است که بپذیریم جز خشم و غیرت عاشورایی، هیچ نیروی دیگری قادر به مهار اسراییل نیست، اما کجا هستند مردان مردی که خون حسین بن علی در رگ‌های شان جاری است؟!

محمدصالح مصلح: 
مشاهده تصاویر شفاخانه‌ای در غزه، بدن انسان را می لرزاند، من نتوانستم ببینم و چیزی هم نمی توانم بیشتر از این بنویسم:
این یک جنایت صریح جنگی و از جرایم ضدبشری و نسل‌کشی است و اسرائیل عملا هلوکاست را درباره فلسطینیان اجرا می کند.
به هیچ کسی هم صدا نمی زنم، چون دردمندانه‌تر از صدای کودکان فلسطینی وجود ندارد. اگر گوشی برای شنوایی وجود داشته باشد، آن‌ها را می شنود.

احمد کاوان:
ذهن و روان هر انسان سالمی از دیدن صحنه های غم انگیز و رقت‌آور جاری در نوار غزه ملول و مکدر می‌شود. این روزها چشمِ جهان‌بین بشر به تماشای بربادی و به خاک و خون کشیده شدن کودکان بی‌پناهِ فلسطینی عادت کرده است. تنها کاری که از دست آدمی بر می‌آید زل زدن به این صحنه ها و سر جنباندن و چق چق کردن است. جنایت‌پیشگان جهانی هرچه بخواهند می‌کنند؛ آنجا در غزه نسل‌کشی و کودک کشی راه انداخته اند و این سو میلیونها انسان را شکنجهٔ روحی می‌دهند. آنچه واضح است همین است که باید به هر قیمتی بر دیگران سلطه پیدا کنی و  قدرت غالب باشی تا از تو حساب ببرند و در برابرت چه با زور نظامی و چه نیرنگ سیاسی تمکین کنند. جهان مدرن همین است و انسان مدرن همین. تا وقتی افسار این تمدن در دست کسانی باشد که هوش اقتصادی دارند و درد سیاست، روزگار جهان چنین تیره و تار است.

احمد آرمان:
گاهی حادثه‌های عظیم و بزرگی از گرد راه می‌رسند و با پیام‌ها و شاهدهای راستینی که در آستین دارند، در کنار ذهنیت‌های وقاد و روشنگران و روشنفکران‌ راست‌کیش و راست‌اندیش قرار می‌گیرند و به‌ تایید و تصدیق از سخنان و مواضع درست و انسانی آنان بین حق و باطل، خیر و شر، سیاه و سفید و چاه و راه خط‌کشی می‌کنند.
قبل از جنگ فلسطین و اسرائیل اگر هر قدر داد می‌زدید و فریاد بیدارگرایانه می‌کشیدید که های مردم! شماها که به  شعارهای کاذبانه و منحرف‌کننده سازمان‌ها و نهادهای برساخته و مجعول حقوق بشری ایمان آورده‌اید، این‌ها در واقع پرده‌ها و زرورق‌های دروغینی است که قدرت‌های شیطانی و مدعیان رهبری در کره ارضی، جرم و جنایات غیرانسانی خود را بوسیله‌ی آنان لاپوشانی می‌کنند، کسی از شما نمی‌پذیرفت، و اگر می‌گفتید که متوجه باشید و چشمان بصیرت‌تان را خوب باز کنید که حرکت‌ها، جریان‌ها و سازمان‌های اسلامی برای فریفتن ذهنیت توده‌های ساده و خوش‌باور مردمی و به‌دام انداختن و مکیدن خون هزاران جوان نارس و ناپخته به میدان آمده و در واقع بااین‌ نیرنگ‌ها می‌خواهند روزی شما را قطع کنند و خود به قدرت و پول و ثروت برسند، باز هم جز عده‌ای معدودی کسی از شما این سخنان را قبول نمی‌کرد.

اتفاق فلسطین و اسرائیل پرده‌های پرقطر و ضخیم را از روی چهره زشت این نهاد‌ها، جریان‌ها و سازمان‌های به ظاهر ضدهم کنار زد و هزار برابر تبلیغات‌ سهمگین رسانه‌های غول‌پیکر جهان و برابر هزاران کتاب و تقریر و سخنرانی هزاران مبلغ، این موضوعات را حتی برای نابالغ‌ترین و نارشیدترین و غبی‌ترین‌ انسان‌ها توضیح داد و فهماند که هشیار باشند و بدانند که قضیه از چه قرار است!

محمداکرام اندیشمند:
بایدن مانند یک شیطان رجیم برای اعلان حمایت بیشتر از کُشتار فلسطینی ها توسط نتانیاهو به پایتخت اسرائیل آمد. این شیطان رجیم به گونه ای و با صمیمت و نگاه های عاشقانه، حاکم اسرائیل را در آغوش گرفته است که گویی از سلاخی صدها کودک، زن و مرد بیمار و زخمی فلسطینی در شفاخانۀ فسلطنیان در غزه به او شادباش و آفرین می گوید.

احمدضیا رفعت:
گیریم که اسراییل، خود مسوُولیت حمله بر شفاخانه‌ی غزه را رسمی برعهده بگیرد، افغانستان‌اینترنشنل و ایران‌اینترنشنال را کی بتواند قناعت دهد که حمله بر شفاخانه کار اسراییل بوده!
ادامه دارد...
خبرگزاری جمهور