وزیر دفاع پاکستان در مصاحبهای اعتراف کرد که حکومتهای این کشور در سه دهه گذشته از گروههای تروریستی حمایت کردهاند. خواجه آصف به اسکاینیوز گفت: «ما سه دهه است که این کار کثیف را برای ایالات متحده، بریتانیا و غرب انجام میدهیم.»
او افزود: این اشتباهی بود که انجام دادیم و به همین دلیل است که اکنون این مسائل به ما نسبت داده میشود.»
خواجه آصف تأکید کرد که اگر پاکستان در جنگ علیه اتحاد شوروی در دهه ۱۹۸۰ و پس از آن در جنگ موسوم به مبارزه با تروریزم بعد از حملات ۱۱ سپتامبر شرکت نکرده بود، «سوابق این کشور بیعیب و نقص» باقی میماند.
او گفت: «ما بهای سنگینی پرداختیم. جامعه ما متأثر شد و امنیت ما آسیب دید.»
البته حتی اگر وزیر دفاع پاکستان به مشارکت این کشور در پروژههای تروریستی غرب نیز اعتراف نمیکرد، کارنامه پاکستان به وضوح نشان میدهد که در دهههای گذشته، رژیمهای حاکم بر اسلام آباد همواره ابزار غرب برای پیشبرد پروژه ترور در افغانستان و جهان بوده اند و پاکستان از این مسیر به حیات کژدار و مریز خود ادامه داده است.
به عبارت دیگر، پاکستان هیچگاه یک کشور مستقل و متکی به یک استراتژی امنیت ملی بومی نبوده است؛ بلکه این سیاستهای امنیتی قدرتهای بزرگ بوده که این کشور را سرپا نگه داشته و دولتمردان پاکستانی که هیچ کدام مستقل و برآمده از آرای مردم پاکستان نبودهاند با اجرای پروژههای امنیتی بیگانگان، سلطه و سیطره خود بر مردم پاکستان و کشورهای منطقه را تأمین و ادامه حیات این دولت تروریستی را تضمین کردهاند.
همانگونه که خواجه آصف اعتراف کرده، مشارکت پاکستان در جنگ علیه شوروی در افغانستان و به دنبال آن، حضور پاکستان در ائتلاف به اصطلاح ضد تروریستی به رهبری امریکا دو تصمیم متضاد محسوب میشود؛ زیرا پاکستان با این اقدامات از یک سو پروژه طالبان را استارت زد و از جانب دیگر، دهها سال بعد علیه همان پروژه و به منظور براندازی رژیم طالبان که پیشتر در جریان مبارزات ضد اشغال مردم افغانستان علیه شوروی ایجاد شده بود در یک ائتلاف نظامی غربی مشارکت کرد و به این ترتیب، علیه میراث برساخته خودش به پا خاست.
این نشان میدهد که دولتمردان و جنرالهای پاکستانی هرگز به طور مستقل قادر به تصمیم گیری در زمینه امنیت منطقهای نیستند. آنها برای ادامه حیات خود و تضمین سلطه نامشروع شان بر سرنوشت مردم پاکستان، همواره نیازمند حمایت قدرتهای خارجی و غربی هستند؛ حمایتی که هیچگاه رایگان نبوده و پاکستانیها در قبال دریافت آن مجبور بوده اند که پروژههای مورد نظر غرب در افغانستان و سایر کشورهای منطقه را به اجرا درآورند.
پاکستانیها شاید تصور میکردند که این پروژهها برای همیشه استمرار دارد و آنها میتوانند با حمایت و همراهی غرب در پیشبرد پروژههای ضد امنیتی شان در افغانستان و سایر کشورها از حمایت همه جانبه قدرتهای غربی برخوردار باشند و مهمتر از همه اینکه گمان میبردند که مشارکت پاکستان در پروژههای تروریستی به معنای آن است که تروریستها هرگز نوک پیکان حملات شان را به سمت خود پاکستان نشانه نخواهند رفت و با وجود استفاده بیرحمانه از ابزار تروریزم برای تحمیل سلطه و هژمون پاکستان و حامیان غربی آن بر سایر کشورها و ملتها، هیچگاه زمانی فرانخواهد رسید که تروریستها با تسلط بر کشورهای همسایه و الهام از متحدان منطقهایشان، سودای استقرار یک رژیم به اصطلاح اسلامی در پاکستان را در سر بپروراند و پروژههای جهادی شان را در داخل پاکستان عملیاتی کنند.
با این حال، اکنون که اولویتهای غرب و شرق در افغانستان تغییر کرده، رژیم مبتنی بر پروژههای امنیتی غرب در پاکستان نیز دچار استیصال و فروماندگی شده است.
به عبارت واضحتر، پاکستان اکنون باید با میراث سالها حمایت بیپروای خود از پروژههای تروریستی غرب مواجه شود و به تنهایی به نابودی آن اقدام کند؛ کاری که هرگز به سادگی امکانپذیر نیست.
در این میان، پشیمانی دیرهنگام خواجه آصف؛ وزیر دفاع پاکستان نیز وضعیت رقت انگیز کنونی این کشور در مواجهه با تروریستهای دست پرورده خود را تغییر نخواهد داد؛ زیرا با این اعترافات تلخ نه سابقه سیاه پاکستان در حمایت بیپروا از پروژههای تروریستی غرب تغییر میکند و نه بحران ناشی از کنشگری تروریستهای جهادی برای استقرار نظام به اصطلاح اسلامی در پاکستان، در حالی که تمام متحدان این کشور آن را به حال خود رها کردهاند به آسانی فروکش خواهد کرد.
بنابراین، پاکستان همچنان باید طعم تلخ شرکت جنایتکارانه خود در پروژههای تروریستی قدرتهای بزرگ غربی در افغانستان و سایر ملتهای منطقه را بچشد و حتی اگر برای مدت محدود هم شده در جایگاه قربانی تروریزم قرار بگیرد تا بداند که در طول دهها سال گذشته مرتکب چه جنایتهای شنیع و شرم آوری علیه ملتهای مظلوم منطقه به ویژه مردم بیدفاع افغانستان شده و حمایت آن از گروههای تروریستی و پروژههای امنیتی غرب در کشورهای هدف چه قربانیهای بزرگی را بر ملتهای بیپناه تحمیل کرده است.
عبدالمتین فرهمند - جمهور