در آستانه مذاکرات امریکا و روسیه در مورد جنگ اوکراین، کییر استارمر؛ نخستوزیر انگلیس به دونالد ترامپ؛ رییسجمهور امریکا هشدار داده است که نباید اجازه دهد فاجعه افغانستان در اوکراین تکرار شود.
پیشتر نخستوزیر مجارستان نیز هشدار داد که اگر ترامپ نتواند راه حلی برای اوکراین بیابد، این جنگ میتواند برای اتحادیه اروپا به افغانستانی دیگر تبدیل شود.
ویکتور اوربان در توضیح مقایسه اوکراین و افغانستان گفت: یعنی جنگ بیپایان، جنگی که هیچ راهی برای خروج از آن نیست، جان انسانها گرفته میشود، پول میرود و همهچیز ویران میشود.
با فاصله گرفتن ترامپ از اروپا و نزدیک شدن به روسیه به ویژه در ماجرای جنگ اوکراین، چشمانداز امنیت اروپا با تهدیدهای جدی روبرو شده است.
کاملا واضح است که رهبران اروپایی تنها نگران وضعیت اوکراین و پیروزی روسیه بر اروپا در جنگ جهانی کوچک که در اوکراین جریان داشت نیستند. از نظر آنها شکست در جبهه اوکراین، شکست در جبهه اروپاست و راه روسیه به سمت قاره سبز را باز میکند.
اینکه رهبران اروپایی در واکنش به اقدامات و تصمیمات دونالد ترامپ برای گفتگو با روسیه درباره سرنوشت جنگ اوکراین، نشست اضطراری تشکیل میدهند، ابراز نگرانی میکنند و درباره پیامدهای آن هشدار میدهند پیش از آنکه به خاطر اوکراین باشد به خاطر خود اروپاست؛ زیرا امنیت این قاره پس از جنگ جهانی دوم هرگز به اندازه امروز شکننده و در معرض خطر نبوده است.
واقعیت این است که کشورهای اروپایی در حال از دست دادن یکی از پایدارترین حامیان امنیتی خود هستند. ایالات متحده دیگر حاضر نیست به نیابت از کشورهای اروپایی در برابر قدرت روزافزون روسیه و چین مقاومت کند.
این پیامی است که فرستادگان ترامپ از کنفرانس امنیتی مونیخ تا دیدارهای دوجانبه با رهبران اروپایی، گفتگوهای تلفنی و دیدارهای مستقیم با مقامات روسیه و رهبران خاورمیانه به وضوح بر آن تاکید کردهاند.
بنابراین از دید بسیاری از آگاهان در بدترین حالت، زمان فروپاشی ائتلاف نظامی دو سوی آتلانتیک فرارسیده است قدرتهای اروپایی دیگر نمیتوانند بر امریکا به عنوان یک متحد استراتژیک برای مقابله با روسیه حساب کنند.
موضوع دیگری که به این نگرانی دامن میزند و آن را تقویت میکند این است که اروپا به تنهایی قادر به مقابله با توسعه طلبی نظامی روسیه نیست.
به بیان دقیقتر، اگر سد اکراین بشکند و روسیه پیروز شود و از جانب دیگر امریکا نیز به حمایتهای نظامی خود از کشورهای اروپایی بر اساس سنت امنیتی پس از جنگ جهانی دوم پایان دهد، امتیازات مسکو برای گسترش دامنه هژمون خود بر قاره سبز به طور قابل توجهی افزایش خواهد یافت.
رهبران اروپایی پیش از این تصور میکردند که ناتو یک سد بازدارنده قوی در برابر توسعه طلبی مسکو است. به همین دلیل حتی با پذیرش عضویت اعضای تازه مانند فنلند و سویدن که در نزدیکی مرزهای روسیه قرار دارند و پیش از این بیطرف محسوب میشدند، گامهای بی پروایی را برای الحاق اوکراین به ناتو نیز برداشتند تا حلقه محاصره روسیه در قالب استراتژی توسعه طلبانه معطوف به شرق این پیمان نظامی را تنگتر کنند؛ اما نکتهای که به نگرانیهای رهبران اروپایی دامن میزند این است که ترامپ نه تنها مصمم به قطع حمایتهای واشنگتن از اوکراین در جنگ علیه روسیه است؛ بلکه وضعیت کنونی ناتو را نیز تحمل نمیکند و معتقد است که کشورهای اروپایی به اندازه کافی در تامین هزینههای هنگفت این پیمان نظامی سهم نمیگیرند.
بنابراین ناتو نه تنها دیگر به مثابه یک سد بازدارنده و قدرتمند علیه امپریالیزم روسی عمل نمیکند؛ بلکه در شعاع سیاستهای مبتنی بر شعار اول امریکای دونالد ترامپ و مشاوران ملی گرا و راست افراطی او، خطر اضمحلال، فروپاشی یا دست کم تضعیف این پیمان نظامی کاملاً جدی است.
در چنین شرایطی اوکراین میرود تا به افغانستانی دیگر تبدیل شود؛ کشوری بحران زده، کانون بیثباتیهای پایدار و عرصه جولان روسیه و چه بسا دروازه ورود مسکو به اروپا از طریق انتشار ناامنی، عادی سازی تجاوز و تضعیف عامدانه امنیت شکننده کشورهای اروپایی در غیاب متحد دیرینه شان امریکا.
موضوع قابل تامل این است که رهبران اروپایی از تجربه جنگ افغانستان و چگونگی معامله امریکا با طالبان بدون سهم و نقش اروپا و شرکای به اصطلاح راهبردی واشنگتن در این معامله درس نگرفتند.
این در حالی است که واشنگتن در پرونده جنگ افغانستان نیز اروپا را پشت سر گذاشت و به طور تحقیرآمیزی، متحدان به اصطلاح استراتژیک خود را نادیده گرفت و درست همانگونه که اکنون در زمینه پایان دادن به جنگ اوکراین عمل میکند، در افغانستان نیز به نگرانیها، دغدغهها و هشدارهای شرکای اروپاییاش بیاعتنایی کرد و در نهایت به توافقی عمل کرد که بدون حضور و مشارکت معنیدار اروپاییها به دست آمده بود.
بنابراین آنچه امروز ترامپ در مورد اوکراین انجام میدهد دیروز درباره افغانستان انجام شد؛ اما این کشورهای اروپایی بودند که چشم خود را بر واقعیتها بستند، به اعتماد خدشه ناپذیر خود به شراکت راهبردی با امریکا ادامه دادند و تصور کردند که نظم جهانی پس از جنگ جهانی دوم همچنان برقرار است که بر پایه آن اروپا بدون نیاز به ایجاد یک قدرت بازدارنده داخلی از حمایت پایان ناپذیر واشنگتن در مواجهه با روسیه و سایر تهدیدهای خارجی برخوردار خواهد بود.
مذاکرات روسیه با امریکا در ریاض و گردهمایی اضطراری رهبران اروپایی در پاریس اما در نهایت نشان خواهد داد که نظم امنیتی پس از جنگ جهانی دوم عملاً متلاشی شده، معادلات جدیدی در حال شکل گیری است و اروپا باید خود را برای روزهای سختی آماده کند که یک روسیه قدرتمند، تحریک شده و تشنه توسعه طلبی با تصرف بخشهای وسیعی از خاک اوکراین، خود را برای درنوردیدن مرزهای اروپایی و بازتعریف جغرافیای تحت هژمون خود آماده میکند.
محمدرضا امینی - جمهور