ساکنان ولسوالی «شهر بزرگ» بدخشان در واکنش به واگذاری استخراج معادن به افراد و شرکتهای خارجی توسط طالبان اعتراض کردند و خواستار سهم مردم محلی از منابع معدنی منطقه شدند.
این یکی از بزرگترین اعتراضات مردمی در بدخشان طی ماههای اخیر محسوب میشود؛ اعتراضاتی که بدون شک رهبران طالبان از کابل تا قندهار را به شدت نگران میکند و خطر خیزشهای مردمی علیه رژیم قومی طالبان به ویژه در بدخشان و سایر ولایتهای ناراضی را بار دیگر تشدید خواهد کرد.
معترضان میگویند که طالبان برخلاف تعهدات خود، مردم محلی را در استخراج معادن سهیم نکرده و آن را به افراد و شرکتهای خارج از منطقه واگذار کرده اند.
مساله حضور نیروهای خارج از منطقه چه در حوزه استخراج معادن و چه در زمینههایی مانند تامین امنیت یا مدیریت ادارات محلی، همواره در ولایتهای غیر پشتون نشین زیر سلطه طالبان مطرح بوده است. معنای این سخن آن است که ساکنان محلی حضور پشتونهای بیگانه جنوبی در زیست بوم خود را تحمل نمیکنند و آن را نوعی اشغال یا تجاوز ارزیابی میکنند که باید برچیده شود.
آنها میگویند که برخی معادن در زمینهای شخصی مردم قرار دارند و مقامات محلی طالبان آن را «غصب و به افراد بیرون از منطقه» واگذار کردهاند. اعتراض ساکنان ولسوالی شهر بزرگ بدخشان بر ضد طالبان از روز پنجشنبه آغاز شده است.
غصب زمینهای ساکنان بومی و واگذاری آن به مهاجران جنوبی یا وزیرستانی همواره یکی از مسائل و اتهاماتی بوده که علیه رژیم طالبان وجود داشته است. معترضان میگویند که رژیم طالبان یک پروژه تاریخی موسوم به «ناقلین» را دوباره احیا کرده که طی آن با انتقال پشتونها از جنوب افغانستان و حتی پاکستان به مناطق شمالی و مرکزی کشور در صدد تغییر ساختار جمعیتی منطقه و پشتونیزه کردن مناطق غیرپشتون نشین است.
به نظر میرسد که این پروژه به بهانه استخراج معادن اکنون در بدخشان نیز با قوت دنبال میشود و بربنیاد آن طالبان، پشتونهای وفادار به خود را بر زمینهای تاجیکان، ازبکها و سایر قومیتهای ساکن بدخشان مسلط میکنند و به این ترتیب، طی چند سال آینده، بدخشان که اصولاً یک ولایت غیرپشتون نشین محسوب میشود با جمعیت قابل توجه است پشتونها ظهور خواهد کرد.
بنابراین، اعتراضات اخیر صرفاً ناشی از استخراج غیرقانونی یا غصب املاک ساکنان بومی توسط طالبان در بدخشان نیست؛ بلکه یکی از عمدهترین انگیزههای آن، خطر تغییر ترکیب قومی و اجرای یک پروژه تاریخی از سوی طالبان است.
معترضان اظهار داشتند که «زورمندان و در رأس آن والی بدخشان زمینهای مردم را غصب و آن را با دیگران قرارداد میکنند.» معترضان گفتند که مقامات طالبان به جای پاسخگویی، معترضان را «شورشی و بیبندوبار» خواندهاند.
آنها افزودند که والی طالبان در بدخشان منطقه «کورکی» که معدن طلا در آن واقع شده را به چندین نفر واگذار کرده و خودش در این قراردادها سهیم است.
در این میان اما نباید فراموش کرد که رقابت بر سر تصاحب غیرقانونی معادن و ذخایر زیرزمینی بدخشان از گذشته تاکنون جریان داشته است و دولتهای مرکزی به دلیل فقدان اقتدار و سلطه قادر به رویارویی با زورمندان محلی و جنگسالاران غیر مسئول نبوده اند. به نظر میرسد که والی طالبان در بدخشان نیز با توجه به سود وسوسه انگیز حاصل از تاراج و استخراج معادن، همان کاری را انجام میدهد که فرماندهان فراقانونی، جنگ سالاران غیرمسئول و زورمندان محلی در گذشته انجام میدادند؛ یعنی غصب املاک و زمینهای ساکنان بومی منطقه، دستبرد به ذخایر زیرزمینی و استخراج غیرقانونی معادن در همکاری با باندهای تبهکار شبکههای مجرمانه.
صرف نظر از اینکه اعتراضات اخیر مردم بدخشان دیر یا زود توسط طالبان سرکوب یا مهار خواهد شد، تکرار و توالی این اعتراضات نشان میدهد که مردم محلی همچنان با سیطره طالبان بر سرنوشت خود مشکل دارند و به هر بهانهای علیه سلطه طالبان اعتراض میکنند و به پا میخیزند. این همان چیزی است که رهبران پشتون تبار طالبان را در کابل و قندهار به شدت نگران میکند.
بدخشان از نظر سیاسی و قومی به طور سنتی، پایگاه قدرت و خاستگاه اصلی جریانهای مخالف طالبان محسوب میشود. در دوره اول حاکمیت رژیم طالبان نیز بدخشان پایتخت دولت اسلامی به رهبری برهان الدین ربانی بود؛ بنابراین طالبان با وجود اینکه اکنون خود را حاکم بلامنازع افغانستان فرض میکنند با گذشت بیش از سه سال از حاکمیت دوباره شان هنوز نتوانسته اند سلطه تمام عیار خود را بر مناطقی مانند بدخشان و پنجشیر تحمیل کنند و اعتراضات مردمی و خیزشهای اجتماعی گاه به گاه ساکنان این ولایات نشان میدهد که رژیم طالبان همچنان با چالشهای جدی برای استمرار و استقرار حاکمیت خود در این مناطق روبهروست.
به این ترتیب، آیا خیزشهای اخیر مردمی در بدخشان نشان میدهد که آتش زیر خاکستر در این مناطق روزی فوران خواهد کرد و با راهاندازی قیامهای ملی، بساط حاکمیت طالبان بر سرنوشت مردم افغانستان را برخواهد چید؟
عبدالمتین فرهمند - جمهور