عنایتالله خوارزمی؛ سخنگوی وزارت دفاع طالبان میگوید که این گروه خیبرپختونخوا را جزو خاک پاکستان نمیداند. این وزارت روز شنبه در بیانیهای اعلام کرد که نقاطی را در آنسوی «خط فرضی دیورند» مورد حمله قرار داده است.
خوارزمی گفت: «ما آن را خاک پاکستان نمیدانیم؛ بنابراین نمیتوانیم تایید کنیم که در خاک پاکستان بوده است؛ اما این حمله در آن سوی خط فرضی انجام شده است.»
طالبان روز شنبه در حملاتی از ولایت خوست و پکتیکا اهدافی در مناطق وزیرستان شمالی و کرم ایالت خیبرپختونخوا را هدف قرار دادند.
طالبان در گذشته نیز بارهای ادعا کرده اند که خط دیورند را به رسمیت نمی شناسند و تصمیم گیری در این زمینه به عهده مردم افغانستان است؛ مردمی که هیچ سهم و نقشی در سیاست طالبان ندارند و اراده آنان از جانب رهبران رژیم حاکم به رسمیت شناخته نمیشود.
با این حال، رویکرد سیاست خارجی طالبان در قبال خط دیورند از همان آغاز مبتنی بر همان روایت تاریخی بوده که از جانب تمام رژیمهای گذشته افغانستان دنبال شده است. به بیان روشنتر، طالبان نیز به مثابه یک جریان پشتونی همانند همه رژیم های پشتونوالی حاکم بر افغانستان در گذشته دیورند را به رسمیت نمی شناسند و این اقدام را همسنگ خیانت ملی، فروختن خاک و مهمتر از همه تقسیم پشتون های دو سوی دیورند می دانند.
البته رژیم طالبان که خود با حمایت های گسترده و بی دریغ پاکستان به قدرت رسید شاید یک انگیزه دیگر نیز درباره عدم شناسایی رسمی دیورند به مثابه مرز بین المللی میان افغانستان و پاکستان داشته باشد و آن نگرانی از فوران خشم و انزجار عمومی به ویژه از سوی قبایل قدرتمند پشتون علیه رژیم طالبان به مثابه دولت دست نشانده پاکستان است؛ اتفاقی که اگر رخ دهد رژیم طالبان تنها پشتوانه اجتماعی خود یعنی جامعه قبیلهای پشتون را از دست خواهد داد و به سادگی ساقط خواهد شد.
در مقابل، دولت های حاکم بر اسلام آباد و نیز ارتش قدرتمند پاکستان همواره دیورند را مرز بین المللی میان دو کشور دانسته و با استناد به مواضع رسمی سازمان های جهانی و قدرت های برتر بین المللی تاکید کرده است که دیورند نه تنها خط فرضی نیست؛ بلکه خط مرزی رسمی میان افغانستان و پاکستان محسوب می شود و سرزمینهای آن سوی دیورند متعلق به پاکستان است.
به این ترتیب حتی اگر مساله تی تی پی حل شود؛ اما معضل دیورند همچنان لاینحل و بلاتکلیف باقی بماند خطر بروز تنش در روابط طالبان و پاکستان همیشه پابرجا خواهد بود؛ زیرا مادامی که طالبان آنگونه که در بیانیه اخیر وزارت دفاع این رژیم نیز بازتاب یافته خط دیورند را «فرضی» بنامند و بر سرزمینهای آن سوی آن ادعای ارضی داشته باشند تنش در روابط دو کشور به مثابه آتش زیر خاکستر همچنان باقی خواهد بود که با یک جرقه کوچک شعله ور میشود.
اینکه طالبان پس از بازگشت به قدرت بیشترین درگیری نظامی را با مرزبانان پاکستانی داشته اند نیز تعجب برانگیز نیست؛ زیرا عمدهترین عامل این رویداد، اختلافات ارضی و مرزی بوده است. به عنوان مثال در چند مورد، هنگامی که مرزبانان پاکستانی تلاش کرده اند تاسیساتی را در مناطق مرزی احداث کنند با واکنش نظامی طالبان روبرو شده اند و درگیری رخ داده است. یا در نمونههای دیگر مادامی که مرزبانان پاکستانی با برافراشتن سیمهای خاردار و موانع مرزی، سعی کرده اند تا سرزمینهای دو سوی خط را از همدیگر جدا کنند طالبان واکنش نشان داده و در نتیجه تقابل نظامی به وجود آمده است.
به این ترتیب، دیورند همچنان به مثابه یک زخم چرکین و خونچکان در روابط دردناک دو کشور همسایه وجود دارد و با توجه به بی ثباتیهای سیاسی چند ده ساله در افغانستان و فقدان نهادهای ملی و سازوکارهای قانونی و دموکراتیک برای برگزاری همه پرسی یا لویه جرگه مشروع درباره تعیین سرنوشت خط دیورند، انتظار بهبود روابط افغانستان و پاکستان صرف نظر از اینکه چه رژیمی بر کابل حکومت میکند ساده انگارانه خواهد بود.
به همین دلایل است که درگیریهای اخیر میان طالبان و پاکستان اگر از یک سو انگیزه اعاده حیثیت طالبان به دلیل نقض حریم هوایی و حاکمیت ملی افغانستان توسط جنگندههای متجاوز پاکستانی بود، از جانب دیگر با توجه به بیانیه صریح وزارت دفاع طالبان نوعی تاکید مجدد بر یک مطالبه تاریخی مبنی بر ادعای مالکیت و حاکمیت بر سرزمینهای آنسوی خط نیز به شمار میآید و این نشان میدهد که حتی اگر طالبان و پاکستان بتوانند بر تنشهای جاری غلبه کنند و از برافروختن آتش جنگهای بیشتر جلوگیری به عمل آورند، معضل لاینحل دیورند و سرنوشت مبهم مرزهای مشترک، به طور بالقوه امکان بروز تنشهای تازه و زمینه ایجاد صف بندیهای خصمانه میان دو کشور همسایه را خواهد داشت.
نرگس اعتماد - جمهور