معاون سابق اتحادیه اروپا در افغانستان با اشاره به بدبینی رهبر طالبان به روابط شبکه حقانی، دست داشتن اطرافیان هبتالله در ترور خلیل حقانی را بعید نمیداند.
مایکل سمپل گفت که هبتالله بهطور خاص از تماسهای شبکه حقانی با گروههای مخالف طالبان و قدرتهای خارجی نگران است.
سمپل تصریح کرد که از دست دادن خلیل حقانی ضربهای جدی به شبکه حقانی وارد کرده است.
او گفت: «حفظ وحدت در صفوف طالبان بسیار دشوار شده است. در نهایت، جناحهای مختلف طالبان برای انحصار قدرت به جان یکدیگر خواهند افتاد.»
مایکل سمپل از معدود دیپلماتهای خارجی است که طالبان را به خوبی میشناسد. او پیش از این متهم به برقراری روابط پنهانی با طالبان بوده و به نظر میرسد که در موقعیتی منحصر به فرد، درکی از درون نسبت به طالبان و صفبندیهای داخلی این گروه دارد.
مایکل سمپل در عین حال، شناختی دقیق و عمیق از ماهیت و هویت شبکه مخوف حقانی دارد؛ شبکهای که به نظر میرسد در تقابل جدی با جبهه قندهار در جنگ قدرت میان جناحهای تشکیل دهنده طالبان قرار دارد.
بنابراین وقتی شخصی مانند سمپل میگوید که ترور مرموز و مناقشه برانگیز خلیل الرحمان حقانی از با نفوذترین چهرههای این شبکه به احتمال قوی، کار حلقه قندهار بوده، تردیدها در این زمینه به طور قابل توجهی کاهش پیدا میکند و گمانه تشدید جنگ قدرت میان کابل و قندهار و برتری بلامنازع اطرافیان رهبر قندهار در این نبرد، تقویت میشود.
همانگونه که آقای سمپل نیز اشاره کرده، خلیل الرحمان حقانی فراتر از یک وزیر معمولی در ساختار کابینه طالبان بود. او برادر جلال الدین حقانی و از بنیانگذاران این شبکه مخوف محسوب میشد که نه تنها نفوذ و کاریزمای قابل توجهی در میان رهبران شبکه داشت؛ بلکه از قدرت لابیگری سیاسی با سایر طرفها و بازیگران داخلی و خارجی نیز برخوردار بود.
بنابراین، برخلاف ارزیابیهای اولیه، ترور خلیل الرحمان حقانی صرفاً یک زنگ هشدار برای سراج الدین حقانی؛ رهبر این شبکه از سوی حلقه قندهار نبود؛ بلکه به نظر میرسد که ملا هبت الله آخوندزاده با حذف مستقیم خلیل الرحمان حقانی به طور عمدی و آگاهانه تلاش کرد تا این شبکه را به گونهای بازگشت ناپذیر و غیرقابل ترمیم تخریب کند؛ زیرا خلیل الرحمان حقانی مهرهای بسیار پرنفوذ و کاریزماتیک و غیرقابل جایگزین برای شبکه حقانی به حساب میآمد و پس از مرگ جلال الدین حقانی او تنها کسی بود که از نفوذ و احترام فوقالعادهای در میان اعضای این شبکه برخوردار بود.
درست به همین دلیل است که با ترور خلیل الرحمان حقانی، شبکه حقانی به طور واضح و آشکاری تضعیف شده و مهمتر از همه اینکه سراج الدین حقانی؛ رهبر مرموز و پیچیده این شبکه نیز دیگر مانند گذشته توان بازیابی نیروهای از دست رفته، احیای کاریزمای منهدم شده و بازسازی اعتماد ویران شده شبکه حقانی را ندارد.
شاید یکی از دلایل تکذیب گمانه زنیها درباره دست داشتن ملا هبت الله آخوندزاده و اطرافیان او در ترور خلیل الرحمان حقانی از سوی شبکه حقانی نیز ناتوانی این شبکه در گسترش تشدید درگیریها و تقابلها با قندهار باشد.
نکته دیگر این است که علیرغم برخورداری سراج الدین حقانی از حربههای قدرتمندی مانند عوامل سرسپرده انتحاری و حتی در حادترین شرایط، بسیج قبایل وفادار به خود برای درهم شکستن قدرت، هیبت، هیمنه و هژمونی هبت الله، جای عنصری مانند خلیل الرحمان حقانی برای کمک به این هدف، کاملاً خالی خواهد بود؛ زیرا با ترور خونبار او در مقر وزارت تحت کنترلش در کابل حتی وفادارترین افراد و جریانها به شبکه حقانی نیز اکنون نسبت به توانایی این شبکه در تقابل با اقتدارگرایی قندهار دچار شک و تردید شدهاند.
در این میان اما دو پرسش جدی و اساسی وجود دارد که نیازمند پاسخ است: یکی اینکه حلقه قندهار به رهبری ملا هبت الله آخوندزاده، دامنه تقابل خود با شبکه حقانی را تا کجا گسترش میدهد و آیا با توجه به تضعیف ملموس و آشکار این شبکه با حذف خلیل الرحمان حقانی، پروژه تضعیف با حذفهای بیشتر، استمرار مییابد یا متوقف میشود؟
پرسش دوم این است که رویکرد محافظهکارانه سراج الدین حقانی و شبکه مخوف و قدرتمند تحت سلطه او تا چه زمانی ادامه مییابد؟ آیا او از این موضوع هراسان است که با توجه به جایگاه شبه مقدس «امیر» در قرائت ایدئولوژیک طالبان از اسلام سیاسی، یک «یاغی» و «بغاوتگر» به نظر برسد و رهبر طالبان با استفاده از این حربه به سادگی طالبان و جامعه پشتونهای حامی آنها را علیه سراج الدین حقانی و شبکه تحت رهبری او بشوراند؟
پاسخ این پرسشها هرچه باشد این واقعیت را نمیتوان نادیده گرفت که رهبر اقتدارگرای طالبان تاکنون نشان داده است که در پی تصاحب انحصاری قدرت است و در این زمینه هیچ رقیب و هماوردی را برنمیتابد، حتی اگر او سراج الدین حقانی باشد؛ کسی که با ارتکاب شنیعترین جنایتها و راهاندازی خونبارترین حملات، نقشی مهم و محوری در تثبیت قدرت طالبان و تحمیل سلطه آنان بر افغانستان ایفا کرد. بنابراین انتظار میرود تا زمانی که قندهار از تثبیت سیطره بیرقیب خود بر سرنوشت سیاسی و امنیتی افغانستان مطمئن نشده به پروژه تقابل و تضعیف شبکه حقانی ادامه دهد حتی اگر این تقابل در نهایت به جنگ تمام عیار منجر شود.
عبدالمتین فرهمند - جمهور