خلیل الرحمان حقانی؛ سرپرست وزارت امور مهاجرین رژیم طالبان و کاکای سراج الدین حقانی؛ سرپرست وزارت داخله و رهبر شبکه حقانی، روز گذشته در یک حمله انتحاری در مقر این وزارت در کابل کشته شد.
بلافاصله پس از این رویداد، ذبیح الله مجاهد؛ سخنگوی طالبان که در دفتر رهبر این گروه در قندهار مستقر است ادعا کرد که این ترور از سوی گروه تروریستی داعش صورت گرفته است.
این در حالی است که داعش ساعتها پس از ادعای سخنگوی طالبان، مسئولیت این حمله را به عهده گرفت و سرعت ذبیح الله مجاهد در انداختن مسئولیت این حمله بر دوش داعش، پرسشهای فراوانی را به وجود آورد.
از جانب دیگر، ترور خلیل الرحمان حقانی در شرایطی به داعش نسبت داده شد که پیش از این گفته میشد که داعش از حمایت حلقات قدرتمندی در درون رژیم طالبان برخوردار است و در این زمینه به طور مشخص از سراج الدین حقانی و سایر رهبران شبکه حقانی نام برده میشد.
همچنین خلیل الرحمان حقانی در شرایطی ترور شد که پیش از این، سراج الدین حقانی؛ برادرزاده او در اظهاراتی کم سابقه مشروعیت و اقتدار رهبر طالبان را زیر سوال برده و به طور غیرمستقیم گفته بود که هر چیزی که از سوی رهبر طالبان صادر میشود لزوماً درست نیست و نمیتواند قابل اجرا باشد.
تنها چند روز پس از این اظهارات بود که خلیل الرحمان حقانی؛ عضو مقتدر کابینه رژیم طالبان و از اعضای ارشد شبکه حقانی و برادر جلال الدین حقانی؛ بنیانگذار این شبکه در کابل ترور شد.
سابقه ترورهای درون سازمانی طالبان بسیار طولانی است و به ویژه در دوران پس از به قدرت رسیدن این رژیم به طور ملموسی اوج گرفته است.
کارشناسان میگویند که استفاده از عوامل انتحاری برای پیشبرد جنگ قدرت و تقابل قبایل در درون رژیم طالبان و متحدان آن، کار سختی نیست؛ زیرا آنها همانگونه که قادر اند تروریستهای دست آموز خود را برای انجام عملیات جنایتکارانه و حملات تروریستی انتحاری علیه دشمنان شأن ترغیب کنند میتوانند خود اعضای طالبان و رقبای درون سازمانیشان را نیز با استفاده از عوامل انتحاری از میان بردارند و این چیزی است که پیش از این بارها رخ داده است.
اگرچه رسانه رسمی داعش، مسئولیت این حمله را به عهده گرفته و این میتواند انگیزههای سیاسی و تبلیغاتی برای گروه داشته باشد به ویژه در زمانی که رژیم طالبان بارها ادعا کردهاند که داعش در افغانستان حضور ندارد و قادر به انجام عملیات مرگبار نیست؛ بنابراین پیشبینی میشود که رهبران و فرماندهان داعش با استفاده از موضعگیری ذبیح الله مجاهد، مسئولیت این حمله را به عهده گرفتند تا نشان دهند که علیرغم انکار طالبان آنها در افغانستان حضور دارند، قدرت دارند و به سادگی میتوانند اهداف مورد نظر خود را از میان بردارند.
اما از همان نخستین لحظات پس از ترور خلیل الرحمان حقانی بسیاری از کارشناسان، منابع امنیتی و آگاهان مستقل، انگشت اتهام را به سمت قندهار نشانه رفتند و اختلافات عمیق و شدید سراج الدین حقانی با ملا هبت الله آخوندزاده را برجسته کردند؛ اختلافاتی که به نظر میرسد با موضعگیریهای بیسابقه اخیر سراج الدین حقانی از زیر به سطح آمده و وارد فاز و فضای تازهای شده است.
بنابراین به نظر میرسد که حلقه قندهار با ترور خلیل الرحمان حقانی، این پیام هشدارآمیز را به سراج الدین حقانی ارسال کرده که اگر به تقابل خود با ملا هبت الله آخوندزاده و محور قندهار ادامه دهد، هزینههای این تقابل به شدت بالا خواهد رفت و قندهار هیچ ملاحظه و مماشاتی برای درهم شکستن قدرت و هژمونی شبکه حقانی نخواهد کرد.
بر بنیاد همین ارزیابیهاست که کارشناسان میگویند که ترور خلیل الرحمان حقانی بخشی از جنگ قدرت میان شبکه حقانی و هبر طالبان در قندهار است و نشان میدهد که ملا هبت الله آخوندزاده تا چه اندازه مصمم، مقتدر و مسلط بر اوضاع است و برای تثبیت حاکمیت اقتدارگرایانه خود حتی حاضر است با خشنترین و خونینترین شیوههای ممکن رقبای خود را از سر راه بردارد و به روی متحدان دیروزش شمشیر بکشد.
بنابراین با ترور خلیل الرحمان حقانی؛ وزیر مقتدر امور مهاجرین رژیم طالبان و از ارکان قدرتمند شبکه حقانی که همیشه با یک تفنگ دوربیندار امریکایی در مراسم رسمی و همایشهای عمومی حضور پیدا میکرد، زنگهای خطر در وزارت داخله طالبان به صدا درآمده و به نظر میرسد که با انجام این ترور اکنون توپ در زمین سراج الدین حقانی است و این اوست که تصمیم خواهد گرفت که چگونه پاسخ رهبر طالبان را بدهد از کاکای قدرتمندش خونخواهی کند و با توجه به هزینههایی که در پیروزی طالبان و به قدرت رساندن هبت الله آخوندزاده پرداخته تا کجا حاضر است که به جنگ قدرت با رهبر خودکامه طالبان ادامه داده و در این مسیر قربانی بدهد.
در این میان، انتساب حمله انتحاری در وزارت امور مهاجرین طالبان و ترور خلیل الرحمان حقانی به داعش اگرچه شاید به لحاظ روانی و تبلیغاتی در کوتاه مدت بر اختلافات عمیق رهبران طالبان و شبکه حقانی سرپوش بگذارد و همچنان این رژیم را متحد و منسجم وانمود کند؛ اما به عقیده ناظران این انتساب، تاکتیکی ساده و کلیشهای است که از زمان جمهوریت تاکنون مورد استفاده قرار میگیرد؛ اما هیچکس آن را باور نمیکند؛ بنابراین تروری که از طالبان پاکستانی که خود از متحدان قدرتمند داعش محسوب میشوند تا اتحادیه اروپا که تظاهر به دفاع از حقوق بشر و حمایت از قربانیان تروریزم میکند آن را محکوم کردند تنها یک متهم دارد و آن رهبر اقتدارگرای طالبان در قندهار است.
عبدالمتین فرهمند - جمهور