دیمیتری پسکوف؛ سخنگوی کاخ کرملین اعلام کرده که ولادیمیر پوتین شخصا تصمیم اعطای پناهندگی به بشار اسد؛ رییس جمهور پیشین سوریه را اتخاذ کرده؛ اما برنامهای برای دیدار با او ندارد.
او گفته: «پس از ثبات اوضاع در سوریه برای بررسی آینده وجود پایگاههای روسیه در آنجا با مقامات جدید برنامهریزی میکنیم... ما در حال ارتباط دائم با آنکارا و بازیگران منطقهای دیگر درباره اوضاع سوریه هستیم.»
سخنگوی کرملین درباره حفظ حضور نظامی روسیه در سوریه گفت: «هنوز زود است بگوییم آینده پایگاههای نظامی ما در سوریه چه خواهد شد.»
از همان ابتدای انتشار خبرها درباره سقوط سریع دولت به رهبری بشار اسد، یکی از مقاصد احتمالی او روسیه بود؛ چیزی که در نهایت اتفاق افتاد و رئیس جمهور فراری سوریه به همراه خانوادهاش به روسیه پناهنده شد و نماینده مسکو در سازمان ملل نیز با افتخار اعلام کرد که روسیه به متحدان خود خیانت نمیکند و به طعنه گفت که این تفاوت روسیه با امریکاست.
با این حال، عدم دیدار ولادیمیر پوتین با بشار اسد نشان میدهد که از نظر روسیه، رئیس جمهور فراری سوریه یک مهره سوخته است که شایسته ستایش نیست و شاید به دلیل سقوط سریع و ناگهانی حاکمیت ۲۴ ساله او که از حمایتهای گسترده روسیه برخوردار بود، کرملین به شدت خشمگین باشد؛ همان رفتار تحقیرآمیزی که پیش از این درباره ویکتور یانوکویچ؛ رئیس جمهور پیشین اوکراین در پی فرار او به روسیه نیز از جانب ولادیمیر پوتین اعمال شده بود.
در این میان اما هیچکس درباره این واقعیت تردید ندارد که یکی از بزرگترین بازندگان فروپاشی دولت سوریه و سقوط حاکمیت خاندان اسد در دمشق، روسیه است؛ کشوری که تنها پایگاههای نظامی آن در خاورمیانه در ساحل طرطوس و پایگاه راهبردی حمیمیم قرار دارد و از سال ۲۰۱۱ تاکنون که شورشهای داخلی سوریه با حمایتها و دخالتهای خارجی آغاز شد، هزینههای هنگفتی را برای بقای دولت اسد پرداخت کرد.
اکنون همانگونه که دیمیتری پسکوف؛ سخنگوی پوتین اذعان کرده، سرنوشت پایگاههای نظامی روسیه در خاک سوریه با ابهام روبرو شده و بعید است که تروریستهای حاکم بر سوریه که از حمایتهای قوی امریکا، ترکیه، اسرائیل و سایر متحدان غربی و عربی واشنگتن برخوردار هستند به حضور نظامی روسیه در سوریه چراغ سبز نشان دهند. ضمن اینکه با توجه به نقش مستقیم ارتش روسیه در جنگ سوریه علیه تروریستها در طول سالهای گذشته، خطر حملات انتقام جویانه بر نظامیان و پایگاههای روسی مستقر در خاک سوریه نیز وجود دارد.
بنابراین اگر روسیه به حضور نظامی خود در سوریه پایان دهد و نظامیان روسی مجبور شوند که خاک این کشور را ترک کنند، قوس شکست برای روسیه کامل خواهد شد و این شکست میتواند چشم انداز حضور موثر مسکو در معادلات خاورمیانهای را به شدت تحت تاثیر قرار دهد.
نکته مهم این است که دیپلماسی نتوانست حضور و هژمونی روسیه در سوریه و سایر کانونهای بحران و درگیری در خاورمیانه را تضمین کند. روسیه از سال ۲۰۱۷ با حضور ایران و ترکیه «روند آستانه» را به منظور استقرار صلح و ثبات در سوریه پایه گذاری کرد؛ اما با برگزاری ۲۱ نشست ناکام از سوی اعضای این روند در نهایت تنها یک طرف برنده شد و آن ترکیه بود؛ زیرا به نظر میرسد که روس ها و ایرانیها بیش از آنچه لازم بود و انتظار میرفت به وعدههای ترکیه به رهبری اردوغان اعتماد کردند و حمایتهای پیدا و پنهان او از تروریستهای سوری را نادیده گرفتند.
یکی دیگر از اشتباهات بزرگ و راهبردی روسیه در تحولات سوریه و خاورمیانه این بود که چشم خود را بر تلاشهای تجاوزکارانه رژیم اسرائیل در قبال سوریه، ایران و حزب الله بست و تصور کرد که اسرائیل با وجود اینکه متحد استراتژیک و رژیم دست نشانده امریکا در خاورمیانه محسوب میشود همچنان برای روسیه یک دوست باقی خواهد ماند و خصومتهای آشکار رژیم تلآویو با متحدان سنتی روسیه در منطقه از جمله ایران و حزب الله و دولت سوریه ارتباطی با مسکو ندارد!
این در حالی است که به باور بسیاری از آگاهان، یکی از بزرگترین برندگان تحولات اخیر در سوریه رژیم اسرائیل است؛ رژیمی که بلافاصله پس از فروپاشی دولت بشار اسد، دامنه اشغالگری خود را گسترش داد، بخشهایی از خاک سوریه و شهرهای مرزی آن را اشغال کرد و با راه اندازی بمبارانهای هدفمند هوایی، آخرین بقایای قدرت نظامی این کشور را منهدم ساخت تا تروریستهای مسلح به تسلیحات سبک و کوتاه برد که از حمایت رژیم اسرائیل برخوردار هستند صرفاً بر تسلط و کنترل خود بر خاک سوریه تمرکز کنند و در آینده به تهدیدی علیه اسرائیل تبدیل نشوند.
به این ترتیب، روسیه در معادلات سوریه، شکست سنگینی را متحمل شد؛ زیرا به رژیمهای متحد امریکا از جمله اسرائیل و ترکیه اعتماد کرد و برای تقویت این اعتماد یکجانبه و ساده لوحانه به شرکای سنتی و استراتژیک خود مانند ایران و حزب الله پشت کرد. این شکست بدون شک میتواند به موقعیت و جایگاه مسکو در سایر معادلات خاورمیانهای نیز آسیبهای جبرانناپذیری وارد کند و نقش هژمونیک امریکا در مناسبات منطقه را بیش از پیش تثبیت و تحکیم سازد.
محمدرضا امینی - جمهور