دورنمای ائتلاف چین و پاکستان علیه تروریزم فعال در افغانستان

30 عقرب 1403 ساعت 14:18

ناظران درباره چشم‌انداز موفقیت رزمایش‌های نظامی مشترک چین و پاکستان برای سرکوب تروریست‌های فعال در افغانستان عمیقاً تردید دارند و یکی از عوامل این تردید ناشی از زدوبندهای پیچیده رهبران پکن با رژیم طالبان مسلط بر افغانستان است.


وزارت دفاع چین اعلام کرد که نیروهای این کشور به پاکستان اعزام می‌شوند تا با نیروهای پاکستانی رزمایش مشترک نظامی ضد تروریزم کنند.
 
رزمایش امسال با موضوع «عملیات ضربتی و نابودی مشترک تروریزم» برگزار می‌شود که در آن دوطرف قصد دارند در سطوح مختلف آموزش‌های مختلط مشترک انجام دهند.
 
این رزمایش برنامه‌ریزی و تمرینات نظامی را بر اساس روش‌های رزمی واقعی سازماندهی می‌کند.
 
این هشتمین رزمایش مشترک چین و پاکستان است. پس لزوماً نباید رویدادی شگفت انگیز و غافلگیرکننده به ویژه برای تروریست‌هایی که هدف این رزمایش هستند باشد؛ اما به باور بسیاری از کارشناسان، این رزمایش با موارد مشابه در گذشته متفاوت خواهد بود؛ زیرا مهندسان و متخصصان چینی در پاکستان و حتی تاجیکستان در این اواخر هدف حملات تروریستی هدفمند قرار گرفته‌اند؛ حملاتی مرگبار که تاکنون به کشته و زخمی شدن چندین مهندس چینی منجر شده است.
 
پیام سیاسی و پیامد اقتصادی این حملات اما بسیار فراتر از هزینه‌های نظامی و تلفات انسانی آن است. چینی‌ها و شرکای اقتصادی منطقه‌ای آنها از جمله پاکستان و تاجیکستان به خوبی می‌دانند که هدف تروریست‌ها و حامیان اصلی آنها در منطقه و فرامنطقه از راه‌اندازی این حملات چیست. بر بنیاد همین ارزیابی است که آنها نتیجه می‌گیرند که حذف فیزیکی مهندسان و شهروندان چینی در کشورهای منطقه شاید اولویت درجه چندم مهاجمان باشد؛ هدف اصلی مهم‌تر است و آن برچیدن هژمون و سیطره اقتصادی چین بر کشورهای منطقه است.
 
تروریست‌ها و حامیان آنها اهداف خود را به درستی و به صورت هوشمندانه انتخاب می‌کنند. آن‌ها می‌دانند که ناامنی، بزرگترین عامل بازدارنده برای توسعه طلبی اقتصادی چین در جهان محسوب می‌شود؛ عاملی که در موارد مشابه ممکن است از سوی چینی‌ها و متحدان آنها علیه رقبا و دشمنان شان نیز به عنوان یک عامل بازدارنده به کار گرفته شود.
 
هیچ ثروتمندی حاضر نیست که در زمین و زمینه‌ای سرمایه‌گذاری کند که به اندازه کافی امن نیست؛ زیرا ناامنی نه تنها دشمن نیروهای متخصص و مهندسان نخبه و کارآزموده است؛ بلکه تهدیدی علیه ثروت و فعالیت اقتصادی نیز محسوب می‌شود.
 
بنابراین مهاجمانی که در پاکستان و تاجیکستان، مهندسان چینی را هدف قرار می‌دهند در واقعیت امر علیه امپراتوری اقتصادی چین می‌جنگند. آنها با حضور شرکت‌های چینی در کشورهای منطقه و تصاحب فرصت‌های اقتصادی، سرمایه‌گذاری و تاراج و استخراج معادن در سرزمین‌های هدف به شدت مخالف هستند.
 
در برابر این اقدامات اما چینی‌ها و متحدان منطقه‌ای آنها مصمم هستند تا با راه‌اندازی رزمایش‌های نظامی و تشکیل ائتلاف‌های جنگی به مصاف تروریست‌ها بروند تا از منافع اقتصادی بسیار سودآور خود در سایه همکاری‌های گسترده اقتصادی و تجاری حفاظت کنند.
 
راه اندازی رزمایش‌های نظامی چین و پاکستان نیز به همین هدف صورت می‌گیرد؛ درست همانگونه که ارتش پاکستان به دستور چینی‌ها برای سرکوب تروریست‌های معارض در مناطق قبایلی نزدیک مرزهای افغانستان به عملیات نظامی بسیار پرهزینه، به شدت واکنش برانگیز و با دورنمای ناروشن از پیروزی متوسل شده است.
 
ناظران اما درباره چشم‌انداز موفقیت رزمایش‌های نظامی مشترک چین و پاکستان برای سرکوب تروریست‌های فعال در افغانستان عمیقاً تردید دارند و یکی از عوامل این تردید ناشی از زدوبندهای پیچیده رهبران پکن با رژیم طالبان مسلط بر افغانستان است.
 
چین در یک سیاست دوگانه از یک سو بر حمایت از پاکستان در مبارزه با تروریزم تاکید می‌کند و از جانب دیگر، سرگرم توسعه بی‌سابقه روابط خود با رژیم طالبان در افغانستان است. این در حالی است که از نظر رهبران سیاسی و جنرال‌های نظامی پاکستان، ریشه ناامنی‌های جاری در این کشور در خاک افغانستان قرار دارد و این تروریست‌های مورد حمایت رژیم طالبان هستند که در پاکستان دست به ناامنی و کشتار و ترور می‌زنند. 
 
پاکستانی‌ها به طور مشخص عوامل تروریستی حمله بر مهندسان چینی در خاک این کشور را به افغانستان نسبت می‌دهند و ادعا می‌کنند که آنها یا اتباع افغانستان هستند و یا تروریست‌های فراملیتی اند که در خاک افغانستان آموزش دیده و برای انجام عملیات تروریستی وارد پاکستان شده‌اند.
 
پاسخ‌های کلیشه‌ای طالبان به اتهامات مکرر پاکستان را می‌دانیم؛ اما آنچه بر دامنه ابهام و تردید درباره چشم انداز موفقیت ائتلاف نظامی چین و پاکستان برای مقابله با تروریست‌های فعال در افغانستان می‌افزاید، تناقض در گفتار و رفتار طالبان حاکم بر کشور نیست؛ بلکه دوگانگی چین در حمایت از مواضع دولت پاکستان علیه طالبان از یک سو و تقویت و توسعه روابط پکن با رژیم طالبان از جانب دیگر است.
 
از دید صاحب نظران، چینی‌ها تاکنون نتوانسته اند میان منافع اقتصادی وسوسه انگیز در افغانستان زیر سلطه طالبان و پیامدهای امنیتی اتحاد سنتی و ایدئولوژیک بسیار عمیق و ناگسستنی میان این رژیم و گروه‌های تروریستی فرامرزی، توازن منطقی برقرار کنند. آنچه در حال حاضر جریان دارد این است که رهبران پکن، سود سرشار حاصل از قراردادهای اقتصادی با طالبان را بر ماهیت ایدئولوژیک و سوابق تروریستی این گروه و پیوندهای عمیق و مستحکم آن با سایر گروه‌های تروریستی ترجیح داده‌اند و این همان چیزی است که تلاش‌های مذبوحانه چینی‌ها برای مقابله نظامی با تهدیدهای تروریستی علیه پروژه‌های منطقه‌ای چین در پاکستان و تاجیکستان را بی ‌اثر می‌سازد.
 
عبدالمتین فرهمند - جمهور 


کد مطلب: 177879

آدرس مطلب: https://www.jomhornews.com/fa/note/177879/

جمهور
  https://www.jomhornews.com