یو شیائو یونگ؛ نماینده ویژه چین برای افغانستان در مصاحبهای گفت که پکن به دنبال ایجاد حوزه نفوذ در افغانستان نیست. او افزود: «افغانستان باید به جای تبدیلشدن به عرصه [رقابت] ژئوپلیتیک، بستری برای همکاری همه طرفها شود.»
اظهارات فرستاده ویژه چین در امور افغانستان را میتوان تازهترین تلاش پکن برای پرهیز از تقابل در یک عرصه ژئوپلیتیک تازه با ایالات متحده امریکا پس از پیروزی دونالد ترامپ ارزیابی کرد.
این اظهارات نشان میدهد که چینیها به شدت نگران پیامدهای پرهزینه بازگشت دوباره ترامپ به قدرت هستند و از جمله نسبت به چشم انداز حضور خود در افغانستان پساامریکا تردید دارند.
اگرچه نماینده پکن در امور افغانستان در مصاحبه مورد اشاره به وضوح تلاش کرده است تا واشنگتن و به ویژه دولت به رهبری دونالد ترامپ را به همکاری در عرصه افغانستان فرابخواند - سیاستی که در سایر زمینهها نیز از سوی رهبران چین دنبال میشود - اما کارشناسان درباره عزم و اراده دونالد ترامپ و اطرافیان او برای همکاری با چین در حوزههای گوناگون به ویژه افغانستان عمیقاً تردید دارند.
مقامات امریکایی در سه سال گذشته بارها نگرانی خود را از نفوذ فزاینده چین در افغانستان ابراز کردهاند.
دونالد ترامپ، رئیس جمهور منتخب امریکا، در جریان مبارزات انتخاباتی گفته بود که با خروج نیروهای امریکایی از پایگاه بگرام، چین این پایگاه را تصرف کرده است.
این موضعگیریها نشان میدهد که حتی اگر امریکا ارادهای برای بازگشت به افغانستان نداشته باشد این احتمال وجود دارد که پروژههایی را برای تضعیف نفوذ چین و مقابله با سقوط افغانستان به کام سران پکن روی دست بگیرد.
برای دونالد ترامپ به عنوان رئیس جمهوری که بیشتر زندگی خود را صرف معاملات کلان تجاری کرده و به سیاست نیز از نگاه داد و ستد اقتصادی نگاه میکند بسیار دشوار است که علیرغم هزاران میلیارد دالر هزینه حضور ۲۰ ساله ایالات متحده در افغانستان، این کشور پس از خروج فاجعه بار نیروهای امریکایی و متحدان غربی آنها به تمامی به کام چین سقوط کند و چین اصلیترین بازیگر سیاسی، امنیتی و اقتصادی در افغانستان پساامریکا و تحت سلطه طالبان باشد.
پس از خروج نیروهای امریکایی و بازگشت طالبان به قدرت، چین تلاش کرده تا در پروژههای اقتصادی و قراردادهای معادن، نفت و گاز در افغانستان دخیل شود.
این در حالی است که به باور بسیاری از آگاهان، یکی از اهداف ایالات متحده برای لشکرکشی و اشغال افغانستان، دسترسی به منابع بکر و دست نخورده زیرزمینی این کشور بود؛ کاری که اکنون چین بدون استفاده از نیروی نظامی و صرف هزینههای هنگفت به سادگی آن را انجام میدهد و روز به روز بر دامنه و عمق سلطه و نفوذ خود بر بازارها و منابع و ذخایر ارزشمند افغانستان میافزاید.
چین همچنین روابط سیاسی و دیپلماتیک نزدیکی با طالبان ایجاد کرده و از معدود کشورهایی است که سفیر این گروه را پذیرفته است.
این نشان میدهد که برای رهبران پکن هیچ اهمیتی ندارد که چه گروهی با چه رویکردهای ایدئولوژیک و امنیتی و با چه سوابق سیاه تروریستی بر افغانستان حکومت میکند. آنچه از نظر آنها مهم است تامین منافع حداکثری چین بدون نیاز به هزینههای سنگین اقتصادی، امنیتی و نظامی است.
نماینده ویژه چین روز یکشنبه در گفتگو با مرکز گفتگوهای بینالمللی پکن، ادعا کرد که چین به استقلال، حاکمیت ملی و تمامیت ارضی افغانستان احترام میگذارد و هرگز در امور داخلی این کشور مداخله نخواهد کرد. او افزود که چین به دنبال منافع خودخواهانه در افغانستان نیست.
با وجود این موضعگیریهای ریاکارانه و دوگانه آنچه در عمل اتفاق میافتد این است که چینیها روز به روز بر سرنوشت افغانستان مسلط میشوند، منابع اقتصادی و ذخایر زیرزمینی کشور را تاراج میکنند و در قبال ارائه کمکهای اندک امنیتی و همکاریهای جاسوسی به رژیم طالبان، قراردادهای بلندمدت و سودآور اقتصادی را با این رژیم به امضا میرسانند.
اینکه نماینده ویژه چین در امور افغانستان ادعا میکند که پکن در صدد تامین منافع خودخواهانه در افغانستان نیست، یک دروغ آشکار است؛ زیرا چینیها بدون اعتنا به فقدان مشروعیت داخلی و بینالمللی رژیم طالبان با این رژیم وارد زد و بندهای گسترده سیاسی، امنیتی و اقتصادی شده تا منافع خودخواهانه خود را تامین کند.
یو شیائو یونگ اولویتهای افغانستان را تشکیل حکومت فراگیر و اتخاذ سیاست ملی و معتدل برشمرد. او همچنین از حضور گروههای تروریستی در افغانستان ابراز نگرانی کرد و گفت: «پیش از حضور ایالات متحده، یک یا دو گروه تروریستی در افغانستان فعال بودند، اما اکنون بیش از ۲۰ گروه تروریستی در این کشور حضور دارند.»
درخواست تشکیل دولت معتدل و فراگیر در افغانستان یکی دیگر از رویکردهای ریاکارانه دولت پکن در قبال رژیم طالبان محسوب میشود. این در حالی است که چین همواره در نشستهای بینالمللی، جای خالی طالبان را پر کرده و در برابر انتقادات و درخواستهای جامعه جهانی از این رژیم جانانه دفاع کرده است.
در زمینه حضور و فعالیت گروههای تروریستی در افغانستان زیر سلطه طالبان نیز با وجود اینکه این گروهها تهدیدی مستقیم علیه امنیت ملی چین نیز محسوب میشوند، چینیها مایل نیستند تا طالبان را متهم به حمایت از تروریزم کنند؛ بلکه به طور یکجانبه بار اصلی مسئولیت این رویداد را بر دوش ایالات متحده و متحدانش میگذارند و اشغال افغانستان توسط قدرتهای غربی را از عوامل رشد تروریزم در افغانستان و منطقه میدانند؛ این ارزیابی تا حدود زیادی درست است اما اینکه طالبان هیچ ربط و نسبتی با تروریستها ندارند و گروههای تروریستی فعال در افغانستان لزوماً از حمایت و پشتیبانی مستقیم طالبان برخوردار نیستند با واقعیتهای جاری و حاکم بر کشور ناسازگار است.
نماینده ویژه چین در پاسخ به سوالی درباره وضعیت زنان در افغانستان، اظهار داشت: «مساله زنان تنها بخش کوچکی از مشکلات افغانستان است و علت اصلی مشکلات این کشور نیست.»
کاملا واضح است که وضعیت رقت انگیز زنان و دختران افغانستان در سایه سیاستهای سرکوبگرانه رژیم مردسالار طالبان برای چینیها هیچ اهمیتی ندارد. همانگونه که آقای یو در مصاحبه مورد اشاره تاکید کرده از منظر پکن زندگی غم انگیز میلیونها زن و دختر افغان تحت حاکمیت رژیم سرکوبگر طالبان، مهم نیست و علت اصلی مشکلات افغانستان محسوب نمیشود؛ بنابراین به سادگی میتوان به آن کنار آمد رنجهای زنان و دختران افغان را نادیده گرفت و به طالبان برای سرکوبهای بیشتر مشروعیت داد.
یو شیائو یونگ تاکید کرد که آنها با کمک به افغانستان در این مدت، از فروپاشی این کشور جلوگیری کردهاند.
ادعای نماینده ویژه چین در زمینه کمک پکن به جلوگیری از فروپاشی افغانستان درست است؛ اما با این تفاوت که پکن اجازه فروپاشی رژیم طالبان را نداد نه کلیت کشور افغانستان؛ زیرا در حال حاضر بیش از ۲۳ میلیون نفر یعنی فراتر از نیمی از جمعیت کشور برای زنده ماندن به کمکهای فوری نیاز دارند و این هیچ معنای دیگری جز فروپاشی ندارد.
در مقابل اما رژیم طالبان قدرتمندتر، مستحکمتر، با ثباتتر و پایدارتر شده که یکی از عوامل اصلی آن کمکهای مالی و قراردادهای اقتصادی چین با این رژیم بوده است.
با اینهمه اکنون که دونالد ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری امریکا پیروز شده چین به شدت نگران دورنمای حضور و نفوذ خود در افغانستان زیر سلطه طالبان است. چینیها خواستار تقابل با ایالات متحده نیستند و این سیاستی است که می خواهند آن را در مورد افغانستان نیز به اجرا درآورند.
اما آیا امریکا نیز با این سیاست همراهی خواهد کرد؟ با توجه به موضعگیریهای ضد چینی دونالد ترامپ و هشدارهای صریح او درباره سلطه چین بر افغانستان پساامریکا هیچ پاسخ مثبت و قابل اطمینانی به پرسش مورد اشاره وجود ندارد. بنابراین خطر تقابل ژیوپلیتیکی امریکا و چین در زمین افغانستان کاملاً جدی است؛ چیزی که در گذشته تاریخی افغانستان نیز بارها ابرقدرتهای متخاصم را در افغانستان روبروی هم قرار داده و بزرگترین هزینههای این رویارویی ها و رقابتها را مردم افغانستان پرداخته اند.
عبدالمتین فرهمند - جمهور