۰

اهداف پنهان شیعه‌ستیزی طالبان در هرات

سه شنبه ۱۵ عقرب ۱۴۰۳ ساعت ۰۸:۰۸
رژیم طالبان و تروریست‌های تکفیری متحد آن با ترور و کشتار و انفجار و آدم‌ربایی و بازداشت و شکنجه کنشگران سرشناس و شخصیت‌های شاخص شیعه در سراسر افغانستان از جمله ولایت هرات درصدد هستند تا آخرین خاکریزهای مقاومت مردمی در برابر سیاست‌های سرکوبگرانه خود علیه اقلیت‌های قومی و مذهبی را از میان بردارند.
اهداف پنهان شیعه‌ستیزی طالبان در هرات
طالبان دو روحانی با نفوذ شیعه را در شهرک جبرئیل هرات ربوده و به جایی نامعلوم منتقل کرده‌اند. به گفته منابع، محمد اکبری؛ رئیس پیشین شورای علمای شهرک المهدی جبرئیل و مسئول حوزه علمیه آل یاسین و حسین عظیمی؛ مسئول پیشین روابط شورای علمای جبرییل و ملا امام مسجد سیدالشهداء، پیشتر به محدودیت‌های طالبان علیه مراسم عاشورا اعتراض کرده بودند.
 
شماری از علمای شیعه روز یکشنبه به دفتر والی طالبان را رفتند تا خواستار رهایی این دو روحانی شوند؛ اما والی طالبان در پاسخ گفته که اداره امر به معروف این گروه از محمد اکبری و حسین عظیمی، به‌خاطر «سرپیچی» از دستورات این اداره، شکایت کرده است؛ اما مقام‌های طالبان در این اداره گفته‌اند که شکایتی علیه این دو روحانی ثبت نکرده‌اند.
 
از همان آغاز مشخص بود که طالبان تندروترین، تکفیری‌ترین و ضد شیعه ترین عناصر خود را به ولایت هرات گسیل داشته اند؛ ولایتی که در طول ۲۰ سال حاکمیت نظام جمهوری هم بارها از سوی عناصر تندرو ضد شیعی به دلیل آزادی عمل شیعیان ساکن ولایت، مورد هجمه های شدید قرار داشت.
 
برای بسیاری از تکفیری‌ها جمعیت شیعیان هرات یک تهدید محسوب می‌شود. آنها می‌گویند که شیعیان در هرات ترکیب جمعیتی، قومی و مذهبی این ولایت را تغییر داده و این امر تهدیدی برای ساکنان سنی این ولایت محسوب می‌شود.
 
این در حالی است که زیست مسالمت آمیز شیعیان و سنی‌ها در هرات، نمونه ای قابل تعمیم به سایر مناطق افغانستان به حساب می‌آید. هرات به یک معنا پایتخت فرهنگی افغانستان شمرده می‌شود که یکی از شاخصه‌های آن، همزیستی مسالمت آمیز مذاهب بزرگ اسلامی، اقوام مختلف کشور و گرایش‌های گوناگون فکری و فرقه‌ای می‌باشد. این اما چیزی نیست که مورد پسند و پذیرش افراط گرایان، تکفیری‌ها و مولویی‌های تندرو آموزش دیده در مکتب دیوبندی باشد.
 
یکی از بزرگترین فجایع فرهنگی ناشی از تسلط دوباره رژیم طالبان بر افغانستان، تغییر هویت تاریخی شهرهایی مانند هرات است که در حال حاضر به بهشت امن افراط‌گرایان و تکفیری‌ها تبدیل شده و شیعیان این ولایت در نوک پیکان حملات تروریستی، سرکوب، اعمال محدودیت‌های شدید بر مناسک و آیین‌های مذهبی و کشتار و بازداشت و شکنجه منتقدان از جانب عوامل رژیم حاکم قرار گرفته‌اند.
 
انجام چندین حمله تروریستی به نام داعش و سایر گروه‌های تکفیری علیه نمازگزاران، روحانیون و شهروندان عادی شیعه در هرات، وضع محدودیت‌های شدید بر آیین‌های عزاداری حسینی در ایام عاشورا و سایر مناسبت‌های مذهبی شیعی، ترور، انفجار، آدم‌ربایی، بازداشت، تهدید و ارعاب علمای سرشناس، چهره‌های با نفوذ و شخصیت‌های شاخص در کنار انتشار محتواهای تکفیری، شرک آلود و کفرآمیز علیه شیعیان از سوی حکام محلی از جمله شخص اسلام‌جار؛ والی رژیم طالبان در این ولایت از عمده‌ترین اقداماتی بوده که پس از سلطه رژیم طالبان بر افغانستان در ولایت هرات علیه شیعیان اعمال شده است.
 
یکی از عمده‌ترین دلایل این اقدامات، مقابله با حضور شیعیان در ولایت هرات و سهم چشمگیر آنان در ترکیب اجتماعی، فرهنگی، قومی و مذهبی این ولایت است؛ این همان چیزی است که در دوره جمهوریت نیز از سوی برخی عناصر و حلقات رادیکال و افراطی وابسته به جریان‌های تکفیری و رژیم‌های حامی تروریزم در منطقه پیگیری می‌شد که برجسته‌ترین نمونه آن، تمویل و تجهیز مجیب الرحمان انصاری؛ ملای تندرو ضد شیعی آموزش دیده در عربستان سعودی بود که حتی بدون اعتنا به حاکمیت دولت مرکزی بر شهروندان عادی هرات، حد جاری می‌کرد، رسانه اختصاصی خود را داشت و یک نیروی شبه نظامی افراطی که دستورات و فرامین او را ‌پروا به اجرا می‌گذاشت.
 
موضوع دوم، همسایگی هرات با جمهوری اسلامی ایران به عنوان کشوری شیعی است که حسادت و رقابت برخی از بازیگران منطقه‌ای مخالف جمهوری اسلامی را برانگیخته و آنان را به سرمایه‌گذاری روی حلقات و عوامل تکفیری در هرات وادار کرده است. از نظر آنان، جمعیت قابل توجه شیعیان هرات یک چالش ژئوپلیتیکی محسوب می‌شود و اگر قدرت و تاثیرگذاری آنان از طریق گروه‌های تکفیری سنی مهار نشود، چه بسا موازنه قومی و ایدئولوژیک را در غرب افغانستان تغییر خواهند داد. آنها به سادگی اعمال و رفتارهای خود را زیر عنوان مقابله با نفوذ ایران در افغانستان توجیه می‌کنند و از این منظر، اعمال فشار بر شیعیان هرات را موجه و ضروری می‌دانند؛ چیزی که بدون شک برای گروه‌های افراطی و تروریستی مانند طالبان، داعش و همفکران آنان مقبولیت دارد و مورد استقبال قرار می‌گیرد.
 
مساله دیگر این است که شیعه‌ستیزی در دستور کار رژیم طالبان قرار دارد و در سایر ولایت‌های افغانستان نیز با قدرت اعمال می‌شود. به عنوان نمونه در دو ولایت کاملاً شیعه نشین بامیان و دایکندی، ساکنان بومی این ولایت‌ها هیچ سهمی در سیاست قدرت ندارند. طالبان افراطی و عمدتاً پشتون تبار بر سرنوشت میلیون‌ها شیعه ساکن این ولایات حکمرانی می‌کنند. به این ترتیب فشار بر شیعیان هرات نیز در راستای سیاست کلی رژیم طالبان مبنی بر سرکوب شیعیان در سراسر افغانستان صورت می‌گیرد.
 
و نکته آخر اینکه رژیم طالبان و تروریست‌های تکفیری متحد آن با ترور و کشتار و انفجار و آدم‌ربایی و بازداشت و شکنجه کنشگران سرشناس و شخصیت‌های شاخص شیعه در سراسر افغانستان از جمله ولایت هرات درصدد هستند تا آخرین خاکریزهای مقاومت مردمی در برابر سیاست‌های سرکوبگرانه خود علیه اقلیت‌های قومی و مذهبی را از میان بردارند و راه را برای اجرای بی دردسر پروژه‌های بزرگتر در راستای یکدست سازی ایدئولوژیک افغانستان بر اساس خوانش افراطی و منحصر به فرد طالبان از اسلام هموار کنند.
 
عبدالمتین فرهمند - جمهور 
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *

پربازدیدترین