شیرمحمد عباس استانکزی؛ معاون سیاسی وزارت خارجه طالبان از رفتار ایران و پاکستان با افغانها انتقاد و این دو کشور را به «نقض» قوانین و مراودات دوجانبه متهم کرده است.
او گفت: «برخی از روزنامهها و سیاسیون ایران در رابطه با مهاجرین افغان سخنان تحریکآمیز میزنند و تلاش میکنند فضا را برای افغانها در این کشور تنگتر کنند.»
او از حکومت و رهبری ایران خواست که با مهاجران افغان با «شفقت اسلامی و حقوق همسایگی» رفتار کنند.
او از سیاستهای اسلامآباد در قبال افغانها هم انتقاد کرد و گفت: «پاکستان حدود ۷۰ سال پیش متعهد شده بود که به افغانستان اجازه ترانزیت کالاهای تجاری را از طریق بندر کراچی بدهد؛ اما به تعهدات خود عمل نکرده است.»
در این شکی نیست که جریانهای رادیکال و مهاجرستیز در ایران و پاکستان در سالهای اخیر به طور فعالانه علیه مهاجران افغان کار میکنند و با انتشار اخبار کذب، آمارهای واهی، گزارشهای دروغین و نسبتهای ناروا در صدد ایجاد هراس از مهاجران در جامعه میزبان و تشدید تنش و نفرت میان آنان هستند.
در این زمینه، شماری از رسانههای جریان اصلی و چهرههای مطرح رسانهای، سیاسی و دولتی نیز نقش دارند یا تحت تاثیر افواهات شایع در فضای مجازی، مواضع مهاجرهراسانه و افغان ستیزانه جریانهای ضد مهاجرت را تبلیغ میکنند و به این ترتیب به دشواریهای زندگی برای مهاجران افغان در کشورهای همسایه دامن میزنند.
البته در این میان غیرمنصفانه خواهد بود اگر واکنشها و کارزارهای متقابل شماری دیگر از فعالان رسانهای، چهرههای سیاسی و مقامات دولتی کشورهای میزبان در مخالفت با مهاجرستیزان و افغان هراسان را نادیده بگیریم و از مهرورزی و شفقت آنها نسبت به پناهجویان و مهاجران یادی نکنیم.
با این حال، مقامات طالبان حق ندارند از آنچه در کشورهای میزبان درباره مهاجران جریان دارد انتقاد کنند؛ زیرا این سرنوشتی است که آنها بر مردم افغانستان تحمیل کردهاند.
به عبارت دیگر، بخشی بزرگ از سیل مهاجرت افغانها به کشورهای همسایه در سالهای اخیر ناشی از ظهور طالبان و اقدامات وحشیانه این گروه در دامن زدن به جنگ و ناامنی و خونریزی و خشونت و جنون و جنایت علیه مردم افغانستان بوده است. تنها در سه سال گذشته که از حاکمیت دوباره طالبان بر افغانستان میگذرد صدها هزار نفر دیگر بر انبوه میلیونها مهاجر و پناهجویی اضافه شدهاند که از بیم سیطره مجدد طالبان یا پیامدهای فاجعه بار اقتصادی ناشی از سقوط نظام جمهوری و تسلط رژیم طالبان از کشور گریخته و بخش عمده آنها به کشورهای همسایه به ویژه ایران و پاکستان پناه بردهاند.
از جانب دیگر، هرگز نباید انتظار داشت که کشورهای میزبان مهاجران و پناهجویان افغان بر بنیاد آنچه طالبان از آن به عنوان «شفقت اسلامی و حقوق همسایگی» یاد میکنند به میلیونها پناهنده افغان اقامت دائمی بدهند و از آنان همانند شهروندان خودشان پذیرایی کنند. این انتظار نه تنها از ایران و پاکستان؛ بلکه از هر کشور دیگری غیرواقع بینانه است و هرگز عملی نمیشود.
این نکته را نیز باید در نظر داشته باشیم که کشورهای میزبان پناهجویان و پناهندگان افغان خود با چالشهای بزرگ سیاسی، امنیتی و اقتصادی روبرو هستند و به همین دلیل، حضور میلیونها مهاجر از کشور همسایه این چالشها را چندبرابر میکند؛ موضوعی که جریانهای مهاجرستیز، نژادپرست و ملیگرایان افراطی به سادگی بر آن سرمایهگذاری و از آن بهرهبرداری میکنند تا هزینههای زندگی ایمن و مصون برای مهاجران در کشورهای میزبان را بالا ببرند و جوامع میزبان را به واکنشهای افراطی و اقدامات ضد انسانی علیه مهاجران برانگیزند.
افزون بر این، هیچ کشور دیگری مانند افغانستان زیر سلطه طالبان حاضر نیست به اتباع خارجی به دلیل مسائل قومی و ایدئولوژیک شناسنامه بدهد و آنان را برای تغییر بافت فرهنگی و جمعیتی مناطق خاص با استفاده از امکانات و سرمایههای ملی، تحت پوشش قرار دهد و با فراهم کردن خانه، زمین و زمینه مالکیت شان بر سرزمین، پروژههای ایدئولوژیک، امنیتی و قومی خود را تحقق بخشد؛ کاری که گفته میشود گروه طالبان با صدور تذکره برای تروریستهای فراملیتی و پشتونهای وزیرستانی در مناطق شمالی و مرکزی افغانستان به شدت سرگرم انجام آن هستند.
بنابراین، مقامات طالبان به جای انتقادات تند و گزنده از کشورهای همسایه باید از آنان به دلیل دهها سال میزبانی از میلیونها پناهنده افغان قدردانی کنند و مهمتر از آن اینکه با تدوین و عملیاتی کردن سیاستهای راهبردی، برنامههای اجرایی، ارائه تضمینهای امنیتی، استقرار عدالت واقعی و فراهم کردن زمینه کار و تحصیل برای آنان، امکان بازگشت آبرومندانه پناهجویان و پناهندگان به کشور را مساعد سازند. در غیر این صورت، تحقیر و توهین، سوء استفاده سیاسی و امنیتی و راه اندازی کارزارهای مهاجرستیزانه و افغان هراسانه در کشورهای همسایه همچنان استمرار خواهد داشت.
نرگس اعتماد - جمهور