عبدالله عارفاف؛ نخست وزیر ازبکستان در رأس یک هیات اقتصادی بلندپایه راهی کابل شد و با مقامات مختلف طالبان از جمله مولوی عبدالکبیر، امیرخان متقی و عبدالسلام حنفی دیدار کرد
در این دیدارها نخست وزیر ازبکستان به طور ویژه بر اهمیت روابط با طالبان تاکید کرد و گفت که ازبکستان نخستین کشوری بود که روابط رسمی خود را با رژیم طالبان آغاز کرد.
او در عین حال از آمادگی تاشکند برای پذیرش سفیر رسمی طالبان خبر داد؛ اقدامی که اگر صورت بگیرد ازبکستان دومین کشور پس از چین خواهد بود که سفیر رسمی رژیم طالبان را میپذیرد؛ اما هنوز این رژیم را به رسمیت نمیشناسد.
گزارشها همچنین حاکی است که هیات ازبکستانی با طالبان به ارزش دو و نیم میلیارد دالر تفاهمنامههای اقتصادی امضا کرده است.
این نشان میدهد که نگاه ازبکستان نسبت به روابط با افغانستان به رهبری طالبان عمیقاً اقتصادی و منفعت محور است و در این زمینه تاشکند نگرانیهای امنیتی، ماهیت قومی رژیم طالبان و تضادهای اجتماعی موجود در حاکمیت طالبان در افغانستان را نادیده گرفته است.
این در حالی است که میلیونها نفر از جمعیت افغانستان را ازبکها تشکیل میدهند که عمدتاً در مناطق شمالی کشور زندگی میکنند؛ در ولایت هایی که با ازبکستان مرکز مشترک دارند.
ازبکها نیز مانند بسیاری از اقوام دیگر در پی تسلط طالبان بر افغانستان در حاشیه قرار گرفتهاند، هدف تبعیض و سرکوب واقع شده اند و حتی گزارشهایی درباره کوچ اجباری شماری از ساکنان ازبک تبار شمال افغانستان و جایگزین کردن اقوام پشتون در مناطق بومی آنها منتشر شده است.
از جانب دیگر، رهبران ازبک تبار افغانستان در گذشته به طور سنتی با دولت تاشکند روابط نیکو داشتند و در همین راستا دولت ازبکستان در دوره اول حاکمیت طالبان یکی از حامیان اصلی بخشی از گروههای مقاومت ضد طالبان محسوب میشد که عمدتاً توسط جنرال دوستم و جنرال ملک رهبری میشدند.
دولت ازبکستان در آن زمان همچنین تسهیلات فراوانی را برای نقل و انتقال کمکهای خارجی برای جبهه مقاومت ضد طالبان فراهم میکرد و به عقیده ناظران، یکی از عوامل اصلی این نقش آفرینی، دغدغه ازبکستان درباره سرنوشت قومیت ازبک در داخل افغانستان بود؛ دغدغهای که به نظر میرسد در پی حاکمیت دوباره طالبان بر افغانستان از جانب رهبران کنونی دولت تاشکند عمداً نادیده گرفته شده و آنها ترجیح میدهند که منافع ملی و موقعیت اقتصادی خود در زد و بند با رژیم طالبان را نسبت به سرنوشت ازبکها در داخل افغانستان در اولویت دهند.
از جانب دیگر، طالبان نیز تلاش میکنند که با استفاده از عناصر ازبک تبار عضو این گروه روابط خود با تاشکند را گسترش دهند و از این طریق، منافع اقتصادی خود را محقق سازند. بربنیاد همین سیاست بود که با سفر عبدالله عارفاف؛ نخست وزیر ازبکستان به کابل، عبدالسلام حنفی؛ معاون ازبک تبار نخست وزیر طالبان به استقبال او رفت که احتمالاً یکی از اهداف مهم این حرکت نشان دادن نقش ازبکها در حکومت طالبان به شرکای ازبکستانی این رژیم بود.
با این حال اما ازبکستان با تسلط دوباره طالبان بر افغانستان با وجود اینکه مقصد ابتدایی اشرف غنی؛ رئیس جمهوری فراری و همراهان او محسوب میشد از پناه دادن به رهبران ضد طالبان امتناع ورزید تا از همان ابتدا نشان دهد که حاضر نیست منافع ملی و سهم اقتصادی خود از پروژههای منطقهای و استخراج معادن ارزان افغانستان را قربانی مواضع سیاسی، دغدغههای قومی و حمایت از گروههای ضد طالبان کند.
به این ترتیب، اگر ازبکستان سفیر رسمی طالبان را بپذیرد و تفاهمنامههای امضا شده میان تاشکند و رژیم طالبان عملیاتی گردد به معنای آن است که برای دولت کنونی ازبکستان نه قومیت اهمیت دارد و نه مشروعیت سیاسی رژیم حاکم بر افغانستان؛ بلکه آنچه اهمیت دارد منافع و زد بندهای سودآور اقتصادی است و دولت ازبکستان برای دستیابی به این هدف حتی حاضر است با یک رژیم بدنام سرکوبگر حامی تروریزم، به شدت قومگرا و آشکارا فاقد مشروعیت ملی و بینالمللی در کابل کار کند.
محمدرضا امینی - جمهور