متن ذیل پیام استاد حاجی محمد محقق رهبر حزب وحدت اسلامی مردم افغانستان بمناسبت سومین سالروز سقوط کابل به دست طالبان است:
۲۴ اسد ۱۴۰۰ هجری شمسی روز نکبت برای مردم افغانستان است که نظام جمهوری اسلامی افغانستان در یک معامله نامبارک و توطئه داخلی و بین المللی بین امریکا و گروه طالبان در دوحه، سقوط داده شد و حاکمیت به یک گروه انحصارطلب و قرون وسطائی منتقل گردید و در نتیجه آن، نظام حکومتی از هم پاشید، اردو و نیروهای امنیتی و پولیس متلاشی شد، میلیون نفر آواره و رهسپار کشورهای همسایه و قاره های مختلف جهان گردید، فقر عمومی بر کشور چیره گشت، دروازه های تحصیل در مکاتب و دانشگاه ها و نیز سیاست و کار و همه چیز بر روی زنان بعنوان نیمی از پیکر جامعه افغانی بسته شد و حقوق سیاسی احزاب سیاسی، اقوام و مذاهب پایمال گردید، کشتار هدفمند هزاران نفر از نظامیان و فعالین پولیس و امنیت سابق تا هنوز دوام دارد.
قتلعامها و نسلکشی اقوام مختلف کشور خصوصاً جامعه هزاره و شیعه به جرم طلب کردن حقوق سیاسی مذهبی و قومی شان؛ کشتار مردم در جریان مقاومت پنجشیر و انداراب و بلخاب و دره صوف و ولایات شمال و شمال شرق کشور و برخی مناطق مرکزی بخش دیگری از پیامدهای فاجعهبار ۲۴ اسد بوده که هنوز هم این سریال مظالم دوام دارد.
این یک حقیقت غیرقابل انکار است که نظام جمهوری اسلامی افغانستان با رأی نمایندگان اکثریت مردم افغانستان در لویه جرگه قانون اساسی پایهگذاری شد و قانون اساسی برخواسته از اراده مردم تصویب گردید و مردم در بسیاری از موارد ارکان نظام را با اراده خودشان رقم میزدند. اگرچه حضور نیروهای خارجی که با فیصله شورای امنیت سازمان برای مبارزه با تروریزم در کشور ما هجوم کرده بودند یکی از موانع اصلی تحقق اراده واقعی مردم در مراحل اجرائی بحساب میرفت که رأس نظام همیشه با دخالت خارجی مشخص میشد که این نقیصه اساسی بود ولی دموکراسی و مردمسالاری ناقص هزار مرتبه ترجیح دارد بر دیکتاتوری سرکوبگر ، حقکش و زنستیز
امروز سومین سالگرد فاجعه است و درباره علل سقوط و اینکه تقصیر این تحول نامطلوب بدوش چه کسانی هست، جهتهای داخلی یا خارجی و کدام شخصیتها، رئیس جمهور تقلبی و تیمش یا ارگانهای امنیتی در این باره بسیار سخن گفته شده است که من در این باره اطاله کلام نمیدهم که اظهر من الشمس میباشد بلکه میخواهم دیدگاه خودم و شورای عالی مقاومت ملی برای نجات افغانستان را تا حدی انعکاس دهم که با توجه به موضع غیرمنطقی گروه طالبان، راهکار آینده چگونه باشد و چه چیز عملی است و دورنمای آینده چگونه است.
تا هنوز که سه سال از حاکمیت یک گروه انحصارطلب در کشور میگذرد، این گروه به هیچ یک از خواسته های مردم و احزاب سیاسی افغانستان، سازمان ملل متحد و کشورهای همسایه و دور دنیا مبنی بر مذاکرات بین الافغانی و مشارکت سیاسی و حکومت همه شمول و رعایت حقوق اقوام و مذاهب و رعایت حقوق زنان در عرصه تحصیل، کار و بیان احترام نگذاشته و دورنمای آینده نیز روزنه امیدی را در این عرصهها نشان نمیدهد. بناءا بخاطر بیرون رفت از این بحران، عملی شدن موارد آتی را ضروری دانسته و اقدام جمعی را مناسب میدانم:
(۱) کمکهای سرسام آور امریکا به طالبان که بنا بر اعلان مؤسسه نظارت بر کمکهای امریکا در افغانستان(سیگار) بالغ بر ۲۱ میلیارد دالر ظرف سه سال است به هیچوجه به حل بحران سیاسی افغانستان کمک نمیکند؛ لذا باید این کمکها که از پول مالیه دهندگان امریکا برای سرکوب و قتل عام مردم افغانستان استفاده میگردد متوقف شود.
(۲) چون حکومت طالبان برخاسته از اراده مردم نمی باشد هرگونه اجراءات مالی و سیاسی شان در داخل و خارج از افغانستان مشروعیت نداشته و باید جهانیان با آن برخورد مقتضی نمایند
(۳) از جامعه جهانی سازمان ملل متحد، کشورهای منطقه و جهان میطلبم که با توجه به بحران فعلی و تبدیل شدن کشور به لانه امن تروریست های بین المللی، احزاب و جریان های سیاسی مخالف طالبان را بحیث طرف اصلی قضیه افغانستان شناخته و بر طالبان فشار وارد کنند که با آنان به مذاکره بین الافغانی بنشینند تا یک راه حل جامع و همه شمول به دست بیاید
(۴) ما طالبان را نه تمام افغانستان و نه بیرون از معادله افغانستان میدانیم بلکه آن را بخشی از حل قضیه کشور تلقی نموده از آنان میخواهیم که راه سرکوب و خشونت را کنار گذاشته و برای یافتن یک نقشه راه مطمئن با سیاسیون کشور به مذاکره حاضر شوند
(۵) در پایان در صورت عدم تمکین طالبان به خواسته های مردم افغانستان و جامعه جهانی، پرداختن به رویکرد میدانی، اجتناب ناپذیر بوده و در این راستا تشریک مساعی همه احزاب و جریان های سیاسی و جهانیان ضرورت امنیت کشور و منطقه جهان می باشد.
ومن الله التوفیق
حاجی محمد محقق رهبر حزب وحدت اسلامی و رییس کمیته سیاسی شورای عالی مقاومت ملی برای نجات افغانستان
٢۴ آگوست ٢٠٢۴