سرگئی ورشینین؛ معاون وزیر خارجه روسیه میگوید که اولویت سازمان همکاری شانگهای مبارزه با تهدیدات ناشی از افغانستان است.
آقای ورشینین در نشست شورای امنیت درباره همکاری میان سازمان ملل متحد و سازمانهای منطقهای گفته: «یکی دیگر از اولویتهای ثابت سازمان همکاری شانگهای مبارزه با تهدیدات تروریزم، جداییطلبی، افراطگرایی، قاچاق مواد مخدر و جرایم سازمان یافته فراملی بهویژه تهدیدات ناشی از افغانستان است».
در بیانیه معاون وزیر خارجه روسیه آمده: «ما برای تقویت هماهنگی در مورد مسائل منطقهای با تمرکز بر افغانستان اهمیت ویژهای قایل هستیم».
او افزود که به منظور حل این چالشها (تهدیدات ناشی از افغانستان)، کشورهای عضو سازمان پیمان امنیت جمعی در نشست آستانه، برنامه همکاری در مبارزه با تروریزم، جداییطلبی و افراطگرایی را برای سالهای ۲۰۲۵ تا ۲۰۲۷ و همچنین راهبرد مبارزه با مواد مخدر را برای سالهای ۲۰۲۴ تا ۲۰۲۹ تصویب کردهاند.
این یکی از تازهترین موضعگیریهای دستگاه دیپلماسی روسیه درباره وضعیت امنیتی افغانستان است. این در حالی است که دیپلماتهای روس از جمله ولادیمیر پوتین؛ رئیس جمهوری این کشور، ضمیر کابلوف؛ نماینده ویژه او در امور افغانستان و دمیتری ژیرنوف؛ سفیر روسیه در کابل در هفتههای اخیر سیگنالهای مثبتی را برای گسترش تعامل با طالبان، حذف این گروه از فهرست گروههای تروریستی در روسیه و حتی برداشتن گامهای اولیه برای شناسایی رسمی رژیم بروز داده اند.
کارشناسان اما میگویند که روس ها درباره طالبان همچنان دچار سردرگمی و فقدان یک راهبرد مدون و تعریف شده هستند.
به باور آنها یک شکاف عمیق میان بخشهای امنیتی و سیاسی دولت روسیه در قبال طالبان در حال شکلگیری است.
در حالی که مقامات امنیتی روسیه پیوسته درباره پیامدهای ناشی از حاکمیت طالبان بر افغانستان هشدار میدهند، بخش سیاسی دولت روسیه همچنان در حال تعامل با طالبان است، آنها را متحد خود در مبارزه با داعش معرفی میکند و با تاکید بر اینکه طالبان یک واقعیت غیرقابل انکار افغانستان است، زمینه و ذهنیت لازم برای شناسایی رسمی این رژیم را فراهم میسازد.
بخش امنیتی و استخباراتی دولت روسیه همچنین به نظر میرسد که درباره ماهیت رژیم طالبان دچار تردیدهای جدی است. اینکه طالبان در نتیجه توافق و تبانی با امریکا به قدرت بازگشتهاند، اینکه امریکاییها همچنان با ارسال پول، مانع فروپاشی دولت طالبان میشوند، اینکه غربیها هیچ تمایلی به حمایت از گروههای ضد طالبان نشان نمیدهند، اینکه حتی تحریمها و محدودیتهایی که از سوی شورای امنیت سازمان ملل متحد علیه برخی مقامات بحث برانگیز طالبان مانند سراج الدین حقانی وضع شده از سوی قدرتهای غربی و متحدان منطقهای آنها نادیده گرفته میشود، اینکه سازمانهای اطلاعاتی غربی عمداً چشم خود را بر پروژههای ایدئولوژیک و تروریستی طالبان و حمایت آشکار و پنهان آنها از گروههای تروریستی در افغانستان بستهاند، همگی از نشانههای نگران کنندهای هستند که اطمینان سرویسهای امنیتی و اطلاعاتی روسیه بر طالبان را دشوار کرده است.
از جانب دیگر اما عناصری مانند ضمیر کابلوف، نماینده ویژه رئیس جمهور روسیه در امور افغانستان پیوسته در تلاش اند تا روسیه نیز همانند چین گامهای متهورانهتری برای مشروعیت بخشیدن به طالبان بردارد و روابط سیاسی خود را با این گروه توسعه دهد.
کابلوف چندی پیش خبر داد که وزارتخانههای امور خارجه و دادگستری روسیه طرح خود برای حذف نام طالبان از فهرست گروههای تروریستی را به ولادیمیر پوتین؛ رئیس جمهوری این کشور ارائه کردهاند.
آقای پوتین نیز در نشست اخیر سران کشورهای عضو سازمان همکاری شانگهای در آستانه پایتخت قزاقستان از طالبان به عنوان «واقعیت افغانستان» و «متحد» روسیه در مبارزه با تروریزم یاد کرد. او همچنین شناسایی رسمی رژیم طالبان را منوط به روند رویدادها دانست.
با این وجود اما طالبان به طور تلویحی ادعای پوتین درباره اتحاد با روسیه در مقابله با تروریزم را رد کردند و مدعی شدند که آنها در این زمینه مستقل عمل میکنند؛ موضعی که از نظر کارشناسان مبتنی بر ملاحظات سیاسی صورت گرفت تا گروههای رادیکال مخالف طالبان با استفاده از آن، طالبان را به همدستی با «کفار» برای سرکوب «برادران جهادی» خود متهم نکنند و مشروعیت و مرجعیت ایدئولوژیک آنها در نزد گروههای افراطگرا را به چالش نکشند.
علیرغم رد موضع پوتین از سوی طالبان اما دمیتری ژیرنوف؛ سفیر روسیه در کابل در تازهترین مصاحبه خود ادعا کرده که طالبان داعش را شکست خواهند داد؛ چیزی که اگر محقق شود بدون شک برای مسکو یک رویداد ایده آل خواهد بود.
صاحب نظران اما میگویند که طالبان به دلایل متعدد، فاصله معنیدار خود از روسیه را حفظ خواهند کرد. اول اینکه آنها نمیخواهند به بهای نزدیک شدن به روسیه، روابط راهبردی خود با امریکا را مختل کنند. این چیزی است که ایالات متحده نیز از طالبان انتظار دارد و آنان بدون شک به آن عمل خواهند کرد.
مساله بعدی سابقه منفی حضور روسیه در معادلات افغانستان است. طالبان که خود را یک گروه «جهادی و اسلامی» مینامد در صورت اتحاد با روسیه برای مقابله با یک گروه مدعی «اسلام و جهاد» یعنی داعش نه تنها سوابق ادعایی خود در این زمینه را با پرسشهای جدی روبرو میکند؛ بلکه بدتر از آن زمینه اتحاد و هم افزایی گروههای افراطگرا علیه طالبان به بهانه همدستی آنها با روس های «کافر» را فراهم میسازند.
نکته بعدی این است که اتحاد با روسیه که اقتصاد ضعیفی دارد، درگیر یک جنگ طولانی و فرساینده در اوکراین است و هدف تحریمهای بینالمللی از سوی جامعه غربی قرار دارد، از نظر اقتصادی و جهات دیگر چندان سودمند نیست مگر اینکه روس ها در قبال چراغ سبز طالبان برای استحکام و استمرار حاکمیت اقتدارگرایانه این رژیم از نظر نظامی به آن کمک کنند؛ چیزی که نه تنها مطلوب طالبان است؛ بلکه حتی امریکا نیز با آن مخالفتی نخواهد کرد؛ چرا که میتواند با استفاده از آن یک نیروی نیابتی و رژیم دست نشانده خود در افغانستان را با استفاده از امکانات دشمن، قدرتمندتر سازد.
با توجه به این واقعیتها با در نظر داشت موضعگیریهای ضد و نقیض مقامهای امنیتی و سیاسی دولت روسیه به نظر میرسد که روسها در بازی فریبکارانه امریکا و طالبان راه خود را گم کردهاند.
عبدالمتین فرهمند - جمهور