وزارت خارجه امریکا از طالبان خواستهاست که جلو «حملات تروریستی» که از خاک افغانستان سازماندهی میشود را بگیرد. این اظهارات با اشاره به حمله تحریک طالبان پاکستانی به یک شفاخانه و یک مقر ارتش در پاکستان مطرح شده که مقامهای پاکستانی مدعی اند این حمله در افغانستان برنامهریزی شده بود.
متیو میلر؛ سخنگوی وزارت خارجه امریکا گفت که عدم استفاده از خاک افغانستان توسط گروههای تروریستی، یک اولویت در تعامل با طالبان بوده و همچنان هست. او از طالبان خواست که جلو فعالیتهای تروریستی در خاک افغانستان را بگیرند.
او گفت که مردم پاکستان از دست افراطگرایان خشن و تروریستها آسیبهای زیادی دیدهاند.
سخنگوی وزارت خارجه امریکا افزود: «ما با مردم و دولت پاکستان در مبارزه با تهدیدات امنیت منطقهای منافع مشترک داریم.»
از زمان خروج از افغانستان، امریکا بارها تاکید کرده است که در زمینه مبارزه با تروریزم با پاکستان منافع مشترک دارد و در صورت نیاز به پاکستان در این زمینه کمک خواهد کرد.
واشنگتن همچنین در مناسبتهای مختلف اظهار داشته است که ادعاهای مکرر مقامات پاکستانی درباره حضور گروههای تروریستی در خاک افغانستان و حمایت ضمنی طالبان افغان از این گروهها درست است.
این موضع نشان میدهد که واشنگتن همچنان از پاکستان به عنوان یکی از متحدان منطقهای خود برای پیشبرد اهداف سلطه جویانه خویش در افغانستان استفاده میکند. این همان چیزی است که حتی در دوره جمهوریت زمانی که هزاران نیروی امریکایی و متحدان امریکا در افغانستان حضور داشتند نیز دنبال میشد.
در همان زمان، جو بایدن که امروز رئیس جمهور امریکاست و پیش از این به عنوان معاون باراک اوباما در کاخ سفید کار میکرد در سفری به افغانستان به شراکت راهبردی واشنگتن و اسلام آباد اشاره کرده بود.
به این ترتیب، افغانستان هرگز یکی از اولویتهای راهبردی امریکا نبوده است حتی زمانی که امریکا با افغانستان پیمان استراتژیک امضا کرده بود.
از جانب دیگر، شراکت واشنگتن - اسلام آباد بسیار طولانیتر از آن چیزی است که تصور میشود؛ حتی طولانیتر از عمر پروژههای استعماری امریکا برای افغانستان.
خود طالبان که امروزه بر افغانستان حاکم شدهاند یکی از همین پروژههای مشترک بود که با مشارکت امریکا و اجرای پاکستان به ثمر نشست و امروزه برای کنترل افغانستان از آن استفاده میشود.
به این ترتیب نه دولت جمهوری که مستقیماً از سوی امریکاییها منصوب شده بود و نه طالبان که با امضای یک پیمان استعماری با امریکا به قدرت بازگشتند هیچگاه نباید انتظار داشته باشند که واشنگتن با آنها به مثابه یک شریک استراتژیک برخورد کند.
این انتظار دست کم تا زمانی که پاکستان وجود دارد و امریکا برای پیشبرد پروژههای منطقهای خود به وجود دولت اسلام آباد نیازمند است عملاً غیرواقع بینانه به نظر میرسد.
اینکه امروزه امریکا رسماً اعلام میکند که در کنار پاکستان برای سرکوب گروههای تروریستی در درون خاک افغانستان میایستد خود نشانگر آن است که حتی اگر لازم باشد طالبان که به وسیله امریکاییها به قدرت بازگشتهاند نیز قربانی روابط پیچیده و راهبردی واشنگتن و اسلام آباد خواهند شد.
اگرچه در شرایط کنونی انتظار نمیرود که امریکا به طور مستقیم در حملات پاکستان علیه طالبان اقدام کند یا مشارکت داشته باشد؛ اما در بلندمدت این احتمال کاملاً وجود دارد که اگر پروژه طالبان از مسیر هدف گذاری شده خود خارج شود امریکا نیز دقیقاً همان رویکردی را در قبال طالبان اتخاذ کند که امروزه پاکستان در پیش گرفته است.
با این حال حتی اگر واشنگتن به طور مستقیم عملیات قریبالوقوع پاکستان در عمق خاک افغانستان علیه هستههای تروریستی مشارکت نکند صرف حمایت سیاسی و لجستیکی و اطلاعاتی واشنگتن از پاکستان در این زمینه به معنای آن است که امریکا امروزه در کنار پاکستان علیه طالبان قرار گرفته است.
از جانب دیگر، طالبان هرگز نباید انتظار داشته باشند که امریکا به دلیل آنکه آنها را به قدرت بازگردانده همچنان در ادامه حیات سیاسیشان در کنار آنان خواهد ایستاد و با آنان تعامل خواهد کرد. اینکه امریکاییها امروزه هفتهای ۴۰ میلیون دالر پول نقد به طالبان ارسال میکنند برای اهداف و در قبال خدمات و امتیازات مخصوص است، درباره امضای توافقنامه دوحه که مسیر طالبان برای بازگشت به قدرت را هموار کرد نیز همین برداشت صادق است.
افزون بر این برای امریکاییها بسیار ساده است که متحدان سنتی، دوستان راهبردی و شرکای استراتژیک خود را به آسانی کنار بگذارند؛ برای دستیابی به منافع بزرگتر، تحقق اهداف مهمتر و یا احساس خطری حیاتی علیه خود و متحدان خویش.
برای امریکاییها تمام دوستیها و دشمنیها یک تاریخ مصرف مشخص دارد و شاخص این تاریخ را منافع راهبردی ایالات متحده تعیین میکند. امریکا در صورتی که لازم باشد از بدنامترین رژیمها و سرکوبگرترین دیکتاتورها حمایت میکند؛ اما با تغییر معادلات راهبردی و تشخیص اولویتهای تازه به سرعت مواضع خود را تغییر میدهد و علیه دوستان قدیمی خود وضع میگیرد. صدام، قذافی، دیکتاتورهای امریکای لاتین و دولتمردان نظام جمهوری در افغانستان از نمونههای آشکار در این زمینه محسوب میشوند.
بنابراین در صورتی که امریکا فردا به طور مستقیم در عملیات ضد طالبانی پاکستان شرکت کند هرگز نباید برای طالبان شگفت انگیز و غافلگیر کننده باشد.
عبدالمتین فرهمند - جمهور