سابرینا سینگ؛ معاون سخنگوی وزارت دفاع امریکا (پنتاگون) اعلام کرد که ایالات متحده به تعقیب شبهنظامیان و فرماندهان ارشد شاخه خراسان داعش در امتداد خط دیورند ادامه میدهد.
او در پاسخ به خبرنگاران در مورد حملات اخیر پاکستان بر پناهگاههای تحریک طالبان پاکستانی (تیتیپی) در خاک افغانستان گفته: «اگر در مورد تلاشهای مداوم ما برای تعقیب شبهنظامیان یا رهبران ارشد داعش صحبت میکنید، البته، این چیزی است که ما در منطقه به کار روی آن ادامه میدهیم.»
این در حالی است که در چند ماه اخیر هواپیماهای بیسرنشین بر اهدافی در ولایتهای جنوبی و جنوبشرقی افغانستان حمله کرده است.
منابع محلی گفتهاند که هدف این حملات اعضای تیتیپی بوده است.
در ۱۲ جوزا نیز در پی حمله هواپیمای بیسرنشین بر یک موتر نوع «پیکپ» در ساحه ترخه ولسوالی گومل پکتیکا، دستکم ۸ شبهنظامی تیتیپی کشته شده بودند.
چندی پیش مقامهای ارشد امریکایی در سفر به پاکستان بر مبارزه مشترک علیه شبهنظامیان در امتداد دیورند تاکید کرده بودند.
در این شکی نیست که نیروهای تی تی پی یا طالبان پاکستانی در افغانستان زیر سلطه طالبان به طور گسترده حضور دارند؛ این چیزی نیست که فقط در ادعاهای پاکستان قابل مشاهده باشد؛ بلکه واقعیتهای میدانی رویدادهای تروریستی و حملات سازمان یافتهای که از مبدا افغانستان علیه نیروهای پاکستانی در آن سوی مرز صورت میگیرد نیز بر این امر گواهی میدهد.
از جانب دیگر، طالبان نیز در برابر ادعاهای اسلام آباد مبنی بر حمایت این رژیم از تروریسم بارها ادعا کرده اند که نیروهای ارتش پاکستان از داعش حمایت میکنند، پایگاه داعش خراسان در ایالت بلوچستان پاکستان قرار دارد و نیروهای امنیتی پاکستان به طور هدفمند و سازمان یافته، گروههای وابسته به داعش را به درون افغانستان منتقل میکنند.
در این میان پرسش جدی این است که نیروهای داعش در امتداد مرز دیورند چه میکنند؟ آنها از کجا آمدهاند؟ چه سازمانها و کشورهایی از آنان حمایتهای تسلیحاتی، مالی و لجستیکی میکنند؟ چگونه امریکا و پاکستان علیرغم برخورداری از پیشرفتهترین ارتشهای جهان تاکنون قادر به مبارزه جدی و واقعی با پیکارجویان و فرماندهان داعش مستقر در مناطق مرزی افغانستان و پاکستان نشده اند؟
پاسخ به این پرسشها ساده است؛ زیرا در طول ۲۰ سال نیروهای امریکایی و ناتو علیرغم حضور گسترده در افغانستان کار بزرگی برای مبارزه با داعش و از میان برداشتن نخستین هستههای تروریستی این گروه نکردند.
از جانب دیگر داعش برای نخستین بار در ۳ ولسوالی ولایت ننگرهار در نوار مرزی افغانستان و پاکستان پایه گذاری شد؛ درست زمانی که هها هزار نظامی غربی به رهبری امریکا در افغانستان مستقر بودند. در همان زمان امریکا به بهانه مبارزه با داعش خراسان، بمب مادر یا بزرگترین بمب غیر اتمی دنیا را در ولسوالی اچین ننگرهار فروریخت؛ جایی که گفته میشود سالها پس از آن رویداد، پیامدهای بیولوژیک آزمایش این سلاح مهیب و مرگبار همچنان از بومیان ساکن این منطقه قربانی میگیرد و زنان همچنان فرزندان ناقص الخلقه به دنیا میآورند؛ اما تنها چیزی که هرگز رخ نداد نابودی داعش بود؛ نیرویی که به اذعان سازمانهای استخباراتی و مراکز تحقیقی امریکا روز به روز قدرتمندتر میشود، توان عملیاتی آن ارتقا پیدا کرده، نیروی انسانی آن افزایش یافته و از زمانی که امریکا بمب مادر را در افغانستان آزمایش کرد این نیروی اهریمنی چندین عملیات بزرگ تروریستی و انتحاری را در افغانستان و کشورهای همسایه و منطقه از جمله ایران، پاکستان و روسیه اجرایی کرده که جان صدها نفر را گرفته است.
به این ترتیب، ادعای تازه پنتاگون مبنی بر اینکه این کشور به طور مشترک با پاکستان با داعش در نوار مرزی افغانستان مبارزه میکند نه تنها امیدبخش نیست؛ بلکه خطر تقویت این گروه تروریستی را تشدید میکند و نگرانیها درباره گسترش هدفمند تروریزم امریکایی در افغانستان از مبدا پاکستان را بار دیگر تشدید خواهد کرد.
کارشناسان میگویند که این اقدام بخشی از تلاش مشترک امریکا و پاکستان برای اعمال فشار بر رژیم طالبان و امتیاز گرفتن از این رژیم است تا منافع و هژمونی نامشروع امریکا و رژیمهای متحد آن از جمله پاکستان را در افغانستان به رسمیت بشناسد و تحقق بخشد.
شماری دیگر از ناظران اما معتقد اند که این اقدام یادآور تجربه تلختر دیگری در تاریخ معاصر افغانستان است و آن ایجاد گروه تروریستی طالبان است؛ گروهی که با حمایت و مشارکت مشترک امریکا و رژیمهای متحدان از جمله پاکستان و کشورهای عربی به وجود آمد روز به روز قدرتمندتر شد و اکنون به مرحلهای از توانایی دست یافته که برای دومین بار بر سراسر افغانستان حکومت میکند.
به این ترتیب آیا ایالات متحده و پاکستان در همدستی با رژیمهای عربی به ویژه امارات متحده عربی و عربستان سعودی پروژه ضد امنیتی تازهای را در افغانستان آزمایش میکنند؟
عبدالمتین فرهمند - جمهور