در آستانه دور سوم نشست دوحه برای افغانستان، جنرال فرانک مکنزی؛ فرمانده پیشین ستاد فرماندهی امریکا (سنتکام) گفته: «توافقنامه دوحه و اشتباهات فاحش آن، دولت افغانستان را نابود کرد و واشنگتن در توافقنامه دوحه با طالبان، بدترین اشتباهات در مذاکره را مرتکب شد.»
این یکی از مهم ترین اعترافات یک درجه دار ارشد امریکایی درباره پیامدهای فاجعه آمیز یکی از بدترین معاملات امریکا یا شاید سرنوشت سازترین جنگ تاریخ این کشور است؛ روایتی امریکایی از خیانت امریکایی. این اعترافات نه تنها نشان می دهد که معامله استعماری دوحه چه تاثیر ویرانگری بر سرنوشت مردم افغانستان گذاشت؛ بلکه در عین حال به مثابه یک سند تاریخی، نقش تعیین کننده این معامله در پایان هژمونی جهانی امریکا را نیز در آینده مشخص خواهد کرد.
فرمانده پیشین سنتکام گفت که واشنگتن در توافقنامه دوحه با طالبان، «بدترین اشتباهات در مذاکره» را مرتکب شد.
به این ترتیب، ۱۸ ماه مذاکره پشت درهای بسته با طالبان به نتایجی منجر شده که حتی فرمانده یکی از اصلی ترین ستادهای ارتش امریکا در آن زمان نیز نتوانسته درباره آن سکوت کند؛ سکوتی که بی تردید موجب پنهان ماندن این خیانت نمی شد؛ اما می توانست سهم جنرال مکنزی در این خیانت را پررنگ تر سازد و برای او مسئولیت ایجاد کند.
او افزود که این توافقنامه «مکانیزم عملیاتی» بود که «دولت افغانستان را نابود کرد.»
این دقیقا همان چیزی است که در عمل نیز رخ داد؛ زیرا حتی پیش از آنکه نیروهای امریکایی و ناتو افغانستان را ترک کنند، ارتش افغانستان فروپاشید، ولایت های کلیدی یکی پس از دیگری به طالبان واگذار شد و دولت دست نشانده امریکا در کابل، متلاشی شد.
با این حال، تردیدی نیست که بخشی از این رویدادها ناشی از فساد و ناکارآمدی و زد و بندهای قومی و قبیله ای مهره های مزدور و دست نشانده امریکا در کابل بود؛ اما بخش بزرگتر آن به توافقنامه دوحه برمی گشت که یک سازوکار عملیاتی برای فروپاشی و نابودی نظام جمهوری بود.
این جنرال بازنشسته امریکایی که در زمان فرماندهی او بر نیروهای امریکایی در منطقه خاورمیانه و شمال افریقا، برنامه خروج امریکا از فغانستان به اجرا گذاشته شد، در گفتگو با شبکه تلویزیونی سیبیاس، برخورد دولت امریکا با موافقتنامه دوحه را زیر سوال برد و گفت که دولت بایدن به شرایط توافقنامه کاملاً پایبند ماند، در حالی که «ما میتوانستیم چیز بهتری از آن به دست آوریم.»
این بخش از اظهارات این جنرال امریکایی در واقع پاسخی به ادعاهای فرافکنانه دولت بایدن درباره مسئولیت کامل دولت ترامپ در قبال پیامدهای خروج از افغانستان و واگذاری کشور به طالبان محسوب می شود و نشان می دهد که بایدن از این صلاحیت برخوردار بود که روشی متفاوت از سلف خود در پیش بگیرد و حتی شرایط تازه ای وضع کند که طالبان را به مذاکرات بیشتر وادار سازد؛ اما چنین نکرد و مأموریت ترامپ را به سرانجام رساند.
مکنزی افزود که اشتباه کاخ سفید این بود که با آن «به عنوان جدول زمانی برای خروج نیروهایش از افغانستان برخورد کرد.»
نگاه ترامپ و بایدن در این زمینه هیچ تفاوتی نداشت؛ زیرا هردو خواستار خروج سریع و کامل نیروهای امریکایی از افغانستان بودند و توافقنامه دوحه را زمینه ای برای تحقق این مهم می دانستند؛ اما هیچکدام به پیامدهای این تصمیم فکر نکردند؛ چون برای شان اهمیتی نداشت.
مکنزی گفت که این توافقنامه بدترین خطای مذاکراتی است که توسط دولت ترامپ مدیریت شد و بعدا در اداره جو بایدن به اجرا گذاشته شد.
از این منظر، آنچه را ترامپ امضا کرد، بایدن اجرا کرد؛ بنابراین، فرار از مسئولیت و فرافکنی، نمی تواند بر واقعیت های تاریخی در این زمینه سرپوش بگذارد و اعترافات مکنزی هم بخشی از تاریخ شفاهی این رویداد محسوب می شود.
فرمانده سابق سنتکام گفت: «موافقتنامه دوحه مکانیزم عملیاتی بود که افغانستان را کشت، دولت افغانستان را نابود کرد، از این جهت که آنها دیدند که ما بدون در نظر گرفتن هزینهها مشتاق ترک آن کشور هستیم.»
دولت افغانستان، دست نشانده بود و بقای خود را به حضور نیروهای خارجی در کشور گره زده بود. هیچیک از رهبران دست نشانده امریکا طی ۲۰ سال، هیچ تلاشی برای آماده کردن کشور و بقای نظام جمهوری پس از خروج نیروهای خارجی نکردند و به همین دلیل بود که با توافق امریکا و طالبان، دولت دست نشانده و بی بنیاد هم به خودی خود فروپاشید.
او افزود: «در واقع در توافقنامه صلح دوحه فرایندی وجود داشت که اگر به آن احترام گذاشته میشد، از طالبان مطالبه میکرد که در برابر (خروج نیروها) اقدامات مشخصی را انجام دهند، اما این را نخواستیم.»
این فرایند برای همه مشخص نیست؛ اما چیزی که در عمل رخ داد این بود که امریکا دولت دست نشانده را مجبور کرد هزاران زندانی خطرناک طالب را آزاد کند تا طالبان از نظر نظامی قوی شوند و سپس ولایات را یکی پس از دیگری به طالبان واگذار کرد تا نوبت کابل رسید.
جنرال مکنزی چند ماه قبل از سقوط دولت افغانستان بهدست طالبان در آگست ۲۰۲۱ در کنگره امریکا هشدار داده بود که ارتش افغانستان بعد از خروج کامل نیروهای امریکایی همچنان نیازمند حمایت خواهد بود و در غیر این صورت فروخواهد پاشید.
او گفته بود که با خروج نظامیان امریکا از افغانستان او نگران توانایی افغانها برای دفاع از خود و همچنین توانایی حکومت افغانستان در حفظ و پرواز هواپیماها بدون کمک مالی و حمایت امریکا است.
این نشان می دهد که کمک های امریکا به ارتش و دولت پیشین افغانستان تا چه اندازه سطحی، غیرکاربردی و ناکارآمد بوده و یک ارتش و دولت اجیر و ناتوان و متکی به حمایت خارجی، بدیهی است که بدون دریافت چنین حمایتی متلاشی می شود و فرومی پاشد.
محمدرضا امینی - جمهور
ارتش و دولتی که هیچ ریشه ای نداشت
در واقع سقوط افغانستان را این چنین می بینم
1.نبود یک رهبر واحد و مشخص در رأس کشور باعث سردرگمی مردم شد
2.همکاری والی ها و برخی مقام های خود فروخته با طالبان
3.نبود یک سیستم واحد در رأس ارتش
4.خروج ناگهانی امریکا که ارتش دست و پای خود را گم کرد
5.اغلب جنوبی ها به خصوص مردم هلمند و نیمروز کاملا حامی طالبان بودند
اما فکر میکنم اگر امریکا کمی دیرتر خارج میشد و آرام تر کنترل دست اردو میبود
احتمال فروپاشی کمتر میشد
و در نهایت صد حیف
برای مردم افغانستان به خصوص زنان و جوانانی که ارزوها داشتند
خزان شد