>> جمهور - اختلاف، انحصار و اقتدارگرایی؛ چرا رهبر طالبان نگران است؟
 
۰

اختلاف، انحصار و اقتدارگرایی؛ چرا رهبر طالبان نگران است؟

دوشنبه ۲۰ حمل ۱۴۰۳ ساعت ۱۱:۵۱
تاکید صریح رهبر طالبان به مساله اختلاف و اشاره آشکار او به سرنوشت مجاهدین پیشین و حکومتی که آنها پس از فروپاشی رژيم کمونیستی، تشکیل دادند، نشانگر آن است که برخلاف ادعای ذبیح الله مجاهد، اختلاف و نافرمانی از فرامین رهبر طالبان «بسیار محدود» نه؛ بلکه بسیار گسترده است و موجب نگرانی عمیق و شدید کانون مرکزی قدرت طالبان در قندهار شده است.
اختلاف، انحصار و اقتدارگرایی؛ چرا رهبر طالبان نگران است؟
رهبر طالبان در پیام مفصل عید فطر خود به‌گونه کم‌سابقه‌ای به اعضای این گروه تاکید کرده که نباید مانند مجاهدین در میان شان اختلاف ایجاد شود، و باید «از اختلاف و خودخواهی اجتناب ورزند».
 
در پیام مفصل کتبی هبت‌الله آخوندزاده تاکید شده که «دشمنان ما در انتظار اند مانند مجاهدین که پس از پیروزی جهاد بر ضد کمونیزم میان شان اختلاف پیدا شد، میان مسئولین امارت اسلامی (حکومت طالبان) نیز اختلاف رونما گردد.»
 
رهبر طالبان در پیامش می‌گوید: «از چهره‌ های بدنام دوره‌های گذشته عبرت بگیرید.»
 
رهبر طالبان سفارش کرده که «خودخواهی» رهبران مجاهدین سبب شد که «ثمره جهاد به دست نیامد، نظام اسلامی برپا نشد و افغانستان به نابسامانی‌ های زیادی مواجه گردید.»
 
اشاره رهبر طالبان به اختلافات میان گروه‌ های مجاهدین در دهه ۱۹۹۰ است که منجر به جنگ داخلی در کابل و ظهور جنبش طالبان از قندهار شد.
 
همان گونه که اشاره شد، پیام عیدی رهبر طالبان بسیار طولانی است و به نظر می رسد که تدوین کنندگان آن به نحوی مانیفست یا سیاست گذاری راهبردی رژیم طالبان را در قالب این پیام، تنظیم کرده اند که برای همه رهبران، فرماندهان، مدیران، مسئولان، اعضای عادی و جنگجویان طالبان، لازم الاتباع و واجب الاطاعه است. 
 
با اینهمه، تاکید صریح رهبر طالبان به مساله اختلاف و اشاره آشکار او به سرنوشت مجاهدین پیشین و حکومتی که آنها پس از فروپاشی رژيم کمونیستی، تشکیل دادند، نشانگر آن است که برخلاف ادعای ذبیح الله مجاهد، اختلاف و نافرمانی از فرامین رهبر طالبان «بسیار محدود» نه؛ بلکه بسیار گسترده است و موجب نگرانی عمیق و شدید کانون مرکزی قدرت طالبان در قندهار شده است.
 
رهبر طالبان تلاش کرده به کسانی که از او انتقاد می کنند و فرامین و دستوراتش را اجرا نمی کنند هشدار بدهد که رژيم در خطر است، سرنوشت اسفبار مجاهدین سابق، تکرار خواهد شد و این رویکرد، یکبار در گذشته آزموده شده و به جایی نرسیده؛ بنابراین، بهتر است «خودخواهی» را کنار بگذارید و به اوامر «امیر» و رهبرتان گوش فرادهید و به آن عمل کنید!
 
در این شکی نیست که یکی از عوامل اختلاف و درگیری و جنگ داخلی میان رهبران جهادی «خودخواهی» بود؛ اما در این میان، انحصارگرایی، جاه طلبی قومی و اقتدارگرایی را نیز نباید نادیده گرفت. وابستگی به بیگانگان و دخالت مستمر سرویس های امنیتی و اطلاعاتی کشورهای همسایه و منطقه در امور داخلی کشور و تامین و تغذیه مالی و تسلیحاتی گروه های نبابتی خود در جنگ های بنیان برانداز داخلی را هم نمی توان فراموش کرد. افزون بر این، رد پای قدرت های استعماری خارجی برای ناکام گذاردن یک دولت اسلامی برخاسته از جهاد مشروع مردم افغانستان علیه رژیم کمونیستی هم مشهود بود که یکی از بزرگترین عوامل سال ها جنگ داخلی و کشتار و آوارگی و ویرانی کشور و نابودی کامل زیرساخت های دولتی محسوب می شد. 
 
همین مورد اخیر هم در نهایت زمینه را برای تشکیل، تحمیل و حتی پذیرش طالبان از سوی بخشی از جامعه افغانستان فراهم ساخت؛ چیزی که بی تردید در برنامه راهبردی قدرت های خارجی برای به حاشیه راندن گروه های جهادی و به قدرت رساندن یک رژیم اقتدارگرای پشتونوالی زیر نام «امارت اسلامی» قرار داشت که وضعیت موجود، احتمالا سکانس پایانی این سناریو است که به تحمیل صد درصدی طالبان بر مردم افغانستان با حذف و حاشیه نشین کردن و طرد سایر جریان های سیاسی، قومی و جهادی از صحنه سیاست کشور میسر شده است.
 
این موارد و بسیاری از مسایل دیگر در شکست مجاهدین سابق در زمینه دولت سازی، در پیام رهبر طالبان، نادیده گرفته شده است؛ زیرا او خود در امر حکومت داری و رهبری به همان شیوه ای عمل می کند که شماری از رهبران جهادی، مایل بودند و همین امر، موجب بروز شکاف و اختلاف و در نهایت جنگ داخلی و شکست جنبش های جهادی شد.
 
ملا هبت الله، نماد کامل اقتدارگرایی، انحصار قدرت، تبعیض و تعصب، جاه طلبی و نفی تنوع سیاسی، قومی و مذهبی در افغانستان و البته وابستگی و اتکای کامل به حمایت های خارجی است؛ مواردی که به خودی خود، واکنش برانگیز می شود، برای بقای نظام، چالش ایجاد می کند و آن را به خطر می اندازد؛ اما چیزی که او در حال حاضر به آن نیاز دارد، پذیرش و مشروعیت مردمی رژيم طالبان نیست، اطاعت و فرمانبرداری بی چون و چرای رهبران و فرماندهان طالبان و تمکین بی قید و شرط آنها در برابر فرامین و اوامر «امیر» است. این چیزی است که اکنون مخدوش شده و او را می ترساند.
 
به همین دلیل، رهبر اقتدارگرای طالبان یک نیروی نظامی ۴۰ هزار نفری تشکیل داده، محوری نفوذناپذیر از همفکران به شدت تندرو و افراطی خود را در قندهار به وجود آورده و در صدد است تا گستره و دامنه نفوذ و قدرتش را به کابل و سراسر کشور گسترش دهد و رهبران منتقد و جاه طلب طالبان را منزوی سازد.
 
با اینهمه، انتظار نمی رود که این پیام، بتواند هدف بالا را برآورده سازد؛ اما این حقیقت را روشن می کند که اختلاف میان طالبان در عالی ترین سطح، بسیار جدی و عمیق است؛ به اندازه ای که هم ملا هبت الله و هم منتقدان قدرتمند او مانند عباس استانکزی درباره بقای رژيم، نگران اند.
 
نرگس اعتماد - جمهور
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *

پربازدیدترین