ضربه ای که قصه‌های جعلی، به دین می زند

امروزه در کلانشهرهای دنیا بویژه در غرب، گاهی سر چهارراه‌های عمومی و گاه در باشگاه‌های ورزشی، مردان و زنان کهنسال با هزار التماس و خواهش به مردم یک جلد انجیل هدیه می‌کنند که آن‌ هم بشدت از جانب مردم رد می‌شود و کسی حتی حاضر نیست به قیمت مفت، کتاب انجیل را بگیرد.

 واقعیت‌های تاریخی این است که به مدت هزار سال و اندی، کلیسا در غرب حاکم بود و با استفاده از نام خدا هرچه دلشان خواست بالای مردم تحمیل کردند و گفتند دستور خدا است:
 « قصه‌های کتاب مقدس را با داستان‌های خرافی مانند خواب و اقوال بزرگان مسیحیت درآمیختند و هرچه جعل و خرافه بود تقدیم مردم کردند»

 درنتیجه مردم به مرور زمان به مسیحیت پشت کردند و امروزه مسیحیت به حدی در غرب منزوی شده که حتی جوانان و پیرهای ‌شان آماده گرفتن یک نسخۀ از کتاب مقدس شان نیستند.

من باری در دورۀ دانشجویی در دانشگاه بین‌المللی مذاهب اسلامی با یک جوان شیعه‌ مذهب صحبت داشتم. حین بحث گفتم داستان‌های خرافی نسبت به تسنّن در تشیّع زیاد جعل ‌شده!

یک خندۀ بامعنا کرد و سپس سخنرانی یک عالم سنی مذهب را به رُخ ام کشید که در آن‌ یک ملای سنی مذهب داستانی تحت عنوان « پیشآب یا بول پیامبر(ص) را با شوق ‌و ذوق بیان می‌داشت» . سپس خیلی محترمانه گفت: «آقای مسلمیار! خرافه گویی در تمام مذاهب است و این هم از ملای سنی شما»
خلاصه بنده مجبوراً از بحث، هرچند دوستانه بود، طفره رفتم و موضوع بحث را عوض کردم.

 در ضمن یکی از جوانانی نسبتاً باسواد و آگاه در امور ادیان که پیوسته با من در مورد آموزه‌های دینی بحث می‌کرد همیشه به آن کلیپ استدلال می‌کرد و می‌گفت حالا ما باید از زبان ملاهای مان راجع به پیامبر گرامی اسلام (ص) داستان بول بشنویم!

 این قصه را برای این مطلب ذکر کردم که دوستان نادان و برخی ملاهای جاهل به نام دعوت و موعظه، چنان ضربه ای به دیانت می‌زنند که هزاران توپ و راکت آن ضربه را زده نمی‌تواند.
 
دکتر احمدشعیب مسلمیار- خبرگزاری جمهور