دفتر نمایندگی سازمان ملل متحد در افغانستان (یوناما)، گزارش سهماهه آنتونیو گوترش، دبیرکل این سازمان را در مورد وضعیت افغانستان منتشر کرد. در این گزارش از جمله گفته شده نشستهای مخالفان طالبان بینتیجه بوده و همچنین حملات مسلحانه علیه طالبان قلمرو در دست آنها را تهدید نکرده است.
در این گزارش ۱۶ صفحهای همچنین آمده که حکومت طالبان ظرف بیش از دو و نیم سال گذشته در تحکیم حوزههای سیاسی، امنیتی و اقتصادی تلاش کرده؛ اما در موارد اساسی حکومتداری با اختلافات فزاینده داخلی مواجه بوده است.
دبیرکل سازمان ملل در بخش وضعیت سیاسی در افغانستان نوشته است که تمامی نشستهای مخالفان حکومت طالبان بینتیجه بوده است.
در این گزارش آمده است: «در پایان ماه نوامبر و اوایل ماه دسامبر، گروههای مخالف حکومت طالبان در مسکو، دوشنبه و وین نشستهایی برگزار کردند؛ اما این جلسات هیچ انسجام قابل توجهی نداشتند و گروههای مخالف طالبان، مواضع قبلی خود را تکرار میکردند.»
این ارزیابی درست است؛ زیرا مخالفان طالبان هنوز قادر به ایجاد یک چتر بزرگ و فراگیر سیاسی برای تشکیل یک اپوزیسیون متحد، منسجم و نیرومند به منظور اعمال فشار بر رژیم مسلط بر کابل و جلب توجه جامعه جهانی نشده اند.
این جریان ها نشان داده اند که هنوز بر محور منافع فردی، حزبی، قومی و ایدئولوژيک می چرخند و حتی دشمن مشترک هم نتوانسته آنان را زیر یک چتر فراگیر، فراهم بیاورد.
بخشی از این معضل البته مربوط به تنش هایی است که در اواخر دوران اشرف غنی با مدیریت مستقیم او پدید آمد. به بیان روشن تر، تخم تنش و تخاصم و تفرقه ای که اشرف غنی در میان احزاب و جریان های مقتدر جهادی و قومی کاشت، همچنان در حال به بار نشستن است و اجازه نمی دهد که رهبران ضد طالبان، دست کم به دلیل همگانگی مواضع شان در ضدیت با طالبان، گردهم جمع شوند دست در دست همدیگر دهند و یک محور کلان سیاسی و سپس نظامی را به وجود آورند.
عامل دیگر، اهرم فشار سازمان های استخباراتی، قدرت های خارجی و کشورهای میزبان است. آنها اجازه نمی دهند که رهبران ضد طالبان، فعالیت های گسترده سیاسی داشته باشند. در مواردی حتی جلو همایش های آنان گرفته شده و مجوز اجتماع و دیسکورس و تصمیم گیری درباره تشکیل یک اجماع بزرگ برای آنان صادر نشده است؛ زیرا این امر، موجب تضعیف رژيم طالبان می شود و روابط کشورهای میزبان را با این رژيم تخریب می کند یا دست کم تحت تاثیر قرار می دهد.
به عنوان نمونه، ترکیه بارها به سران طالبان اعلام کرده است که اجازه نمی دهد مخالفان این گروه در خاک آن کشور، فعالیت داشته باشند. این در حالی است که ترکیه میزبان طیف بزرگی از رهبران سیاسی، جهادی و قومی ضد طالبان و مقام های ارشد نظام سابق است و اگر آنان به طور آزادانه، اجازه فعالیت داشته باشند هم در چارچوب شورای عالی مقاومت برای نجات و هم در فرمت های دیگر، ظرفیت بزرگی برای فشار بر این رژيم و ایجاد تغییر در داخل کشور، به وجود خواهد آمد؛ اما عملا چنین نیست و نشست های شورای عالی مقاومت برای نجات نیز نه در چارچوب میتینگ های بزرگ و همایش های عظیم سیاسی؛ بلکه صرفا در قالب گپ و گفت آنلاین و مجازی برگزار می شود و عملا هیچ نتیجه محصلی نداشته است.
عامل دیگر، بی اعتنایی سازمان ها و قدرت های جهانی است. آنها که به طور مستمر، خواستار تشکیل دولت فراگیر در کابل می شوند، مخالفان طالبان را که به طور طبیعی نماینده اقوام گوناگون کشور به حساب می آیند از متن به حاشیه رانده و نادیده گرفته اند و حتی در مواردی که طیفی از رایزنی ها با محور حل مساله افغانستان راه اندازی می شود نیز هیچکس به سراغ رهبران مخالف طالبان نمی رود و با آنان رایزنی و مشورت نمی کند؛ اما فرستادگان سازمان ملل، سفرا، دیپلمات های ارشد و نمایندگان ویژه کشورها همه روزه با سران و رهبران بدنام و تحت تحریم رژيم طالبان و شبکه حقانی، دیدار و گفتگو می کنند.
در چنین شرایطی، بدیهی است که نشست های مخالفان بی نتیجه می ماند و تلاش ها برای تشکیل یک اپوزیسیون قوی و مؤثر در برابر رژيم حاکم، به شکست می انجامد.
این وضعیت البته یادآور نشست های بی نتیجه سازمان ملل درباره افغانستان نیز است؛ نشست هایی که درست به دلیل اختلاف نظر ابرقدرت های مسلط بر این سازمان درباره افغانستان و نحوه تعامل با رژيم طالبان، از حیز انتفاع خارج شده و به اندازه ای مضحک و مسخره گشته که حتی طالبان نیز دیگر به آن اعتنایی ندارند و این سازمان را بی اعتبار و ناکارآمد ارزیابی می کنند و به تبانی و تعامل دو و چندجانبه خود با بازیگران منطقه ای و بین المللی بی اعتنا به تحریم های غیرمؤثر سازمان ملل و مواضع نامشخص این سازمان در قبال رژیم کابل، ادامه می دهند.
عبدالمتین فرهمند - جمهور