روز چهارشنبه ۱۳ جدی همزمان با چهارمین سالروز شهادت سردار قاسم سلیمانی؛ فرمانده نامدار ایرانی توسط نیروهای امریکایی، دو انفجار مهیب و مرگبار، زایران مزار او را در شهر کرمان ایران، آماج قرار داد که بیش از ۱۰۰ کشته و بیش از ۲۰۰ زخمی برجای گذاشت.
اگرچه این حمله وحشیانه و خونبار، سیل محکومیت های جهانی را در پی داشت و حتی دولت امریکا نیز با «مردم ایران» ابراز همدردی کرد؛ اما برخلاف معمول، تاکنون هیچ گروه شناخته شده تروریستی به شمول داعش، جیش العدل و گروه های مسلح ضد ایرانی که در کشورهای همسایه ایران، فعال هستند، مسئولیت این کشتار فاجعه بار را به عهده نگرفته اند.
این در حالی است که تنها یک هفته پیش، یک فرمانده ارشد دیگر سپاه پاسداران ایران در سوریه، آماج حمله موشکی قرار گرفت و کشته شد. سید رضی موسوی از همرزمان شهید سلیمانی بود که مسئولیت پشتیبانی از نیروهای مقاومت را در سوریه در اختیار داشت و به نظر می رسد که از فرماندهان متفکر پشت صحنه جنگ سوریه محسوب می شد.
مقام های ایرانی هم در ترور سید رضی موسوی و هم در کشتارهای کرمان، انگشت اتهام را به سمت رژيم اسراییل نشانه رفته اند؛ رژيمی که به طور معمول، مسئولیت ترورهای فرامرزی را به عهده نمی گیرد؛ اما در حال حاضر، درگیر نبردی خونین و مرگبار با نیروهای حماس در غزه است.
این رژيم و حامیان آن پیوسته ایران را متهم به «ایجاد بی ثباتی» در منطقه می کنند و مدعی اند که جنگ غزه، وضعیت سوریه، راکت باری های حزب الله لبنان، حملات پهپادی نیروهای مقاومت اسلامی عراق بر پایگاه های امریکایی و حملات انصارالله یمن بر کشتی های تجاری اسراییلی در دریای سرخ، همگی از سوی ایران هدایت و حمایت می شود.
به این ترتیب، آیا سکوت رژيم اسراییل در قبال کشتار کرمان به معنای آن است که این رژيم مستقیما در این کشتار هم دست داشته است؟
لازم نیست برای پاسخ به این پرسش به شیوه انجام این حمله، قدرت تخریب و تلفات و کشتار و هدفی که تعیین شده بود، نگاه کنیم، رژيم اسراییل همین اکنون در غزه مشغول کشتار تمام عیار غیرنظامیان مسلمان فلسطینی است و تاکنون بیش از ۲۲ هزار نفر غیرنظامی را کشته که بیش از نیمی از آنان زن و کودک اند؛ بنابراین، آیا دلیلی وجود دارد که نتیجه بگیریم، کشتار غیرنظامیان ایرانی در کرمان، کار اسراییل نبوده است؟
از سوی دیگر، اسراییل و امریکا برای ضربه زدن به دشمنان خود به وضوح از گروه های تروریستی بین المللی و منطقه ای استفاده می کنند و بر همین اساس است که امریکا و اسراییل خود از حامیان داعش و دیگر گروه های تروریستی و تکفیری در منطقه و جهان، شمرده می شوند.
افزون بر این، ترور سردار قاسم سلیمانی که در خط مقدم مبارزه با داعش قرار داشت و مسئول اصلی شکست این نیروی اهریمنی در عراق و سوریه بود، خود بر ادعای بالا مهر تایید زد و نشان داد که امریکا و اسراییل حامیان داعش هستند و هر نیرویی را که در برابر داعش مقابله کند، از میان برمی دارند یا با تهدید و تحریم و ترور، متوقف می کنند.
بنابراین، شکی وجود ندارد که کشتار کرمان نیز کار اسراییل و ایادی منطقه ای آن است و امریکا هم قویا از آن حمایت می کند؛ همانطور که در حال حاضر از نسل کشی جاری در غزه حمایت می کند و اجازه نمی دهد که این جنایت قرن، متوقف شود.
کشتار کرمان در عین حال، یکبار دیگر این واقعیت را مورد تاکید قرار داد که تروریزم جهانی امریکا و اسراییل، همه ملت های مسلمان را بدون تفکیک نظامی و غیرنظامی، آماج قرار می دهد و در منطقه آشوب زده ما که ایران تاکنون امن ترین نقطه آن بوده است، تمرکز اصلی این نیروی شیطانی بر جمهوری اسلامی ایران است؛ اما در این میان، نباید فراموش کرد که هیچ کشور مسلمانی در برابر تروریزم امریکایی و اسراییلی، امن نیست و مقابله با این جریان جهنمی، نیازمند عزم و اراده و اتحاد و ائتلاف تمام امت اسلام، کشورهای اسلامی و دولت های مسلمان است.
خط خونینی که از سرزمین های فلسطینی تا لبنان و سوریه و یمن و پاکستان و افغانستان و ایران و عراق و... امتداد یافته، نیازمند تشکیل یک ائتلاف قدرتمند منطقه ای برای مهار تروریزم صلیبی – صهیونیستیدر همه ابعاد و اشکال آن است؛ در غیر آن، ملت های مسلمان هر روز شاهد فجایع مشابه خواهند بود.
محمدرضا امینی - جمهور