اتهام زنی و هشدارهای مکرر مقام های طالبان، تاثیری بر کار تروریست ها برای گسترش ایدئولوژی خود در میان تاجیک ها نخواهد داشت؛ بلکه این مهم با نشان دادن عزم و اراده واقعی برای برچیدن این خطر، مواجهه با هسته های ترور و مهمتر از همه، توقف تمام پروژه هایی که همین اکنون به نام «مدارس جهادی»، انتقال پشتون های جنوبی و پاکستانی به شمال و تغییر بافت قومی این منطقه و... در جریان است، به سرانجام می رسد.
ملا یعقوب؛ وزیر دفاع طالبان می گوید که در میان عاملان حملات به مساجد و خانقاهها و اجتماعات در افغانستان، «شماری از اتباع تاجیکستان و پاکستان دست داشتند.» او به کشورهای همسایه در مورد کنترل مرزهای شان با افغانستان هم هشدار داد.
ملا یعقوب گفت که در عملیاتهای طالبان «دهها خرابکار تاجیکستانی و پاکستانی کشته و صدها تن دیگر بازداشت شدهاند.» و افزود که «نمیگوییم حکومتهای این کشورها دست دارند.»
او گفت که «اساساً این پروژه [گروه داعش] ریشه و نتیجهای در افغانستان ندارد.»
او در پاسخ به اتهامات پاکستان بار دیگر تکرار کرد که طالبان اجازه استفاده از خاک افغانستان علیه هیچ کشوری را نمیدهند.
ملا یعقوب گفت: «ما به تعهدی که در توافقنامه دوحه داده شده متعهد هستیم.»
او گفت: «فعالیت گروههای شرور و فتنه ۹۰ درصد کاهش یافته و پروژه داعش ریشه در افغانستان ندارد، به وجودآورندگان و حامیان آن باید این واقعیت را درک کنند.»
هیچ تردیدی وجود ندارد که اتباع کشورهای تاجیکستان و پاکستان در حملات مرگبار تروریستی در افغانستان دست داشته اند و این یک تهدید جدی درباره توسعه تروریزم و رخنه آن از کشورهای همسایه به افغانستان است.
با این حال، نباید فراموش کرد که مبارزه با تروریزم، نیازمند اراده قوی دولت ها، توافق بر سر تعریف مشترک از تروریزم و عزم راسخ و راستین برای مقابله مشترک با این پدیده شوم و شرور است. با اتهام زدن و انداختن بار مسئولیت بر دوش دیگری، نه تنها مشکلی حل نمی شود؛ بلکه تروریست ها در این شکاف ها لانه می کنند، از اختلاف ها سود می برند و برای فربه سازی و تقویت قدرت خود بهره برداری می کنند.
همان گونه که ملا یعقوب؛ وزیر دفاع طالبان نیز اذعان کرده، دست کم درباره تاجیکستان، دولت دوشنبه در عقب حمایت از تروریزم قرار ندارد و از این حربه برای پیشبرد پروژه های ضد امنیتی و مداخله جویانه خود در کشورهای دیگر به ویژه افغانستان، استفاده نمی کند. تاجیکستان خود یکی از قربانیان تروریزم است و رشد گرایش های افراط گرایانه در میان جوانان تاجیک و یارگیری شبکه های ترور از میان عناصر مستعد افراط گرایی و تروریزم در آن کشور، یک خطر امنیتی مستقیم و آنی برای دولت و مردم تاجیکستان و ملت های منطقه است.
در سال های اخیر، تروریزم به طور متمرکز و ویژه بر تبلیغ و تحمیل ایدئولوژی نفرت در میان جوانان تاجیک در افغانستان و تاجیکستان، هسته گذاری کرده و به نتایج مطلوبی نیز دست یافته است؛ زیرا در چندین حمله تروریستی خونین و مرگبار در منطقه به ویژه در افغانستان و ایران، تروریست های تاجیک به طور مستقیم، نقش داشتند و این بسیار خطرناک است.
در این میان، اتهام زنی و هشدارهای مکرر مقام های طالبان، تاثیری بر کار تروریست ها برای گسترش ایدئولوژی خود در میان تاجیک ها نخواهد داشت؛ بلکه این مهم با نشان دادن عزم و اراده واقعی برای برچیدن این خطر، مواجهه با هسته های ترور و مهمتر از همه، توقف تمام پروژه هایی که همین اکنون به نام «مدارس جهادی»، انتقال پشتون های جنوبی و پاکستانی به شمال و تغییر بافت قومی این منطقه و... در جریان است، به سرانجام می رسد.
به این ترتیب، طالبان و پروژه های خوف انگیز آنها برای اشاعه تفکر ترور در میان اقوام دیگر به ویژه تاجیک ها و ازبک ها در شمال و از آنجا انتقال و توسعه آن به کشورهای همسایه افغانستان، بخشی از معضل هستند و در چنین شرایطی آنها هرگز محق نیستند که بار مسئولیت را بر عهده کشورهای دیگر بگذارند و خود در مقام قربانی تروریزم، ظاهر شوند.
درباره پاکستان اما وضعیت تا حدودی تفاوت دارد. دولت، ارتش، سازمان جاسوسی و شبکه های ملاهای همسو با آن، طی ده ها سال گذشته، به طور فشرده و متمرکز، روی پروژه ترور و توسعه تروریزم از طریق آموزش و انتشار آموزه های افراط گرایانه در مدارس مذهبی، کار کرده اند. این پروژه مخوف و خوفناک به طور همزمان، از حمایت های قوی استخباراتی قدرت های بیگانه به ویژه امریکا و انگلیس نیز برخوردار بوده و با پترودالرهای اعراب به عنوان کانون اصلی ایدئولوژی وهابیت تکفیری، تامین و تغذیه شده است.
بنابراین، پاکستان که امروز نقش قربانی ترور را بازی می کند، سال های سال کشورهای پیرامون خود را با استفاده از همین حربه، تحت فشار قرار داده بود و افغانستان در این میان، بزرگترین قربانی تروریزم پاکستانی بوده است.
در حال حاضر نیز افعی داعش که دم آن به تاجیکستان رسیده و از آنجا و شمال افغانستان، اقدام به سمپاشی می کند، سرش در پاکستان قرار دارد و از میان تندروترین تروریست های دست آموز آی اس آی و سیا و ام آی ۶ و موساد و... برای گسترش ناامنی در سراسر منطقه مخصوصا افغانستان، تغذیه می کند.
در چنین شرایطی طالبان که ادعا می کنند با تروریزم مقابله می کنند و حملات تروریستی را در مقایسه با سال های پیش به حداقل رسانده اند، اول اینکه به این مهم باید توجه داشته باشند که در سال های قبل، خود طالبان، یک گروه تروریستی بودند و بخشی بزرگ از ناامنی های مربوط به حملات تروریستی از سوی خودشان انجام می شد و در قدم دوم، آنها به جای اتهام زدن به کشورهای همسایه، ابتدا باید پیوندهای مستحکم خود با هسته ها و شبکه های ترور را قطع کنند تا پس از آن بتوانند بر سر یک سازوکار امنیتی منطقه ای برای مقابله با ترور، کار کنند.
عبدالمتین فرهمند - جمهور