ملا یعقوب مجاهد؛ وزیر دفاع طالبان در واکنش به روند بازگرداندن اجباری مهاجران افغان از پاکستان میگوید این اقدام پاکستان «زور افغانها را زیادتر میکند». آقای مجاهد به بیبیسی گفت پولیس پاکستان با مهاجران در حال بازگشت به افغانستان «زیادی ظلم» میکند، و او خواستار پایان بخشیدن به آن شد.
او که عضو کمیسیون عالی کابینه طالبان برای رسیدگی به امور مهاجران اخراجی از پاکستان است، میافزاید: «پاکستان هر کاری میکند، باید عواقب آن را بسنجد، آن قدر بکارد که بتواند باز آن را درو کند.»
هبت الله آخوندزاده؛ رهبر طالبان در قندهار نیز در پیامی گفته که خبرهای «دردناکی» از مشکلات مهاجران را میشنود که آنها مشکل دارند، بازداشت و زندانی شده اند که «قابل تحمل نیست».
وزیر دفاع طالبان میگوید شرایط کنونی «روابط دو کشور را بسیار دشوار خواهد کرد» و افزود که «وضعیت مسیر بسیار خطرناکی را در پیش خواهد گرفت».
آقای مجاهد درباره اهداف احتمالی پاکستان از روند اخراج پناهجویان در این زمان چیزی نگفت.
هشدار وزیر دفاع طالبان اما مانند همیشه از سوی پاکستان، جدی گرفته نشد؛ زیرا تنها یک روز پس از این هشدار، بربنیاد آماری که خود طالبان، منتشر کرده اند بیش از ۶۰ هزار نفر دیگر از مرزهای مشترک گذشتند و وارد افغانستان شدند؛ پس چیزی فراتر از تبلیغات رسانه ای و موضع گیری های تبلیغاتی لازم است تا خشم و نارضایتی واقعی رهبران طالبان از آنچه آنها «رفتار ظالمان» پاکستان می خوانند، ابراز و مهم تر از همه «احراز» شود؛ اما آیا این اتفاق خواهد افتاد؟
بی تردید کسی از آینده چیزی نمی داند؛ اما آنچه اکنون جریان دارد این است که طالبان و پاکستان از یکسو یک بازی رسانه ای را راه اندازی کرده اند که نشان می دهد دوستان متحد قدیمی، دشمنان قسم خورده همدیگر اند، و از سوی دیگر، یک عملیات مشترک در جریان است که بربنیاد آن، پاکستان، اخراج می کند و طالبان استقبال!
معنای این وضعیت چیست؟ تمام نشانه ها حاکی از آن است که آنچه در روی صحنه رخ می دهد یک بازی پیچیده است تا آنچه باید در پشت پرده اتفاق بیفتد، به بهترین شکل ممکن، رخ دهد و این همان چیزی است که هردوطرف این بازی و چه بسا طرف های دخیل دیگر، به سود و سودای خودشان برسند.
به عنوان نمونه، رهبران طالبان، هرگز تلاش نکردند تا از اجرای این پروژه، جلوگیری شود. پاکستان به پناهجویان غیرقانونی، یک ماه فرصت داده بود تا خاک این کشور را ترک کنند. در این بازه زمانی، هزاران نفر از پاکستان خارج شدند؛ اما یک جا به جایی عظیم جمعیتی، اتفاق نیفتاد؛ زیرا بسیاری از پناهجویان انتظار داشتند که جهان و طالبان در برابر پاکستان بایستند و اجازه ندهند که این اتفاق رخ دهد؛ اما نه جهان کاری کرد و نه طالبان، دست به اقدامی برای تغییر تصمیم پاکستان زدند.
پس از آن، وقتی اخراج عملی پناهجویان آغاز شد نیز طالبان به جای فشار بر پاکستان برای توقف یا تعلیق آن برای زمانی پس از فصل سرما، کمپ هایی را در مناطق مرزی برافراشتند، تیم های توزیع تذکره را به سمت مرزها گسیل داشتند و از موترهای وزارت دفاع برای «انتقال رایگان» افراد به مناطق مورد نظر، استفاده می کنند.
همه اینها نشان می دهد که یک پروژه عظیم در حال اجراست که چندان هم مورد نارضایتی طالبان نیست. منتقدان طالبان می گویند که این یک جابهجایی جمعیتی است که در چارچوب آن، خانواده های طالبان پاکستانی، پشتون های آن سوی مرز و کوچی های مقیم آن کشور به مناطق غیرپشتون نشین افغانستان منتقل و مستقر می شوند تا پایگاه قدرت طالبان را تقویت کنند و در آینده با تسلط بر اراضی، اقوام دیگر را از سرزمین شان بکوچانند و به این ترتیب، سیاست یکدست سازی قومی افغانستان که از نظر تاریخی در دستور کار تقریبا تمام شاهان و سلاطین پشتون بوده، با موفقیت اجرایی شود.
برخی منتقدان می گویند که «ناقلین پاکستانی» و پشتون های جنوبی در قالب این برنامه به شمال و مرکز کشور منتقل می شوند و از جمله قرار است زمین های اطراف کانال استراتژیک قوش تپه در شمال کشور به این «ناقلین» داده شود.
به این ترتیب، در صورتی که این برداشت درست باشد، اخراج پناهجویان می تواند یک پوشش دروغین برای اجرایی کردن یکی از مخوف ترین پروژه های قومی و امنیتی در سطح منطقه باشد که طالبان در تبانی با پاکستان آن را عملیاتی می کنند. این یک زنگ خطر جدی نه تنها برای تمام اقوام افغانستان؛ بلکه حتی برای کشورهای همسایه و منطقه به ویژه همسایگان شمالی، چین و روسیه محسوب می شود.
عبدالمتین فرهمند - جمهور