اکنون که روابط پرتنش طالبان و پاکستان به نقطه اوج خود نزدیک می شود، این پرسش ها اهمیت مضاعف پیدا می کند؛ زیرا علیرغم تاکید مکرر مقام های دوطرف بر مدیریت تنش ها، پرهیز از رسانه ای کردن آن و اقدام به گفتگو و تفاهم، چیزی که در عمل رخ می دهد نشان دهنده یک تقابل خصمانه است که هیچ چشم اندازی درباره پایان آن وجود ندارد.
مقامات ارشد طالبان به اقدامات اخیر پاکستان علیه مهاجران افغان واکنش نشان دادهاند.
در تازهترین مورد، محمد یعقوب مجاهد؛ وزیر دفاع طالبان در یک سخنرانی گفت تصمیم اخیر پاکستان در این مورد را محکوم میکند. او این تصمیم را «غیرمنصفانه و غیرعادلانه» خواند و گفت: «ما از مردم شریف و محترم پاکستان و از علما و سیاستمداران ارجمند آنها خواهش میکنیم که از این اقدام مقامهای شان که به این شکل با افغانها وحشت و بربریت میکند، جلوگیری کنند. این کار روابط بین دو کشور را خراب میکند. امیدواریم تمام نهادهای بینالمللی، سازمان ملل و کشورهایی که خود را حامی حقوق بشر میدانند به میدان بیایند و جلو این اقدام پاکستان را بگیرند. این اقدام ظلم، وحشت و بربریت علیه افغانستان است که به هیچ وجه قابل توجیه نیست و ما به طور جدی خواستار جلوگیری از آن هستیم.»
آقای مجاهد همچنین از سرمایهگذاران افغان مستقر در پاکستان خواست که سرمایههای خود را به افغانستان منتقل کنند و از سهمی که در اقتصاد پاکستان گرفتند فاصله بگیرند.
روابط طالبان با همسایگان از همان نخستین روزهای بازگشت آنها به قدرت، یکی از پرسش های مهم بود؛ اما در این میان، کمتر کسی تردید داشت که عالی ترین سطح روابط میان کابل و اسلام آباد برقرار خواهد شد و این چیزی بود که با سفر عجولانه و علنی رییس وقت سازمان جاسوسی پاکستان به کابل برای سامان دهی جنگ در پنجشیر و تشکیل «دولت موقت» طالبان به سرعت تایید شد.
به مرور زمان اما تنش ها تشدید شد، درگیری های مرزی آغاز گردید، کابوس تروریزم، سایه سیاه خود را بر امنیت منطقه گسترش داد و از آن جمله، پاکستان به عنوان کشوری که طولانی ترین و بی قید و بندترین مرزهای زمینی را با افغانستان دارد، در معرض شدیدترین آسیب ها قرار گرفت.
به این ترتیب، برخلاف محاسبات و انتظارات اولیه، پاکستان که پیش بینی می شد یک رژيم دست نشانده را در کابل بر سر کار آورده و هژمون استعماری خود را بر افغانستان، استحکام بخشیده، شاهد بیشترین درگیری مرزی با طالبان، مرگبارترین حملات تروریستی از مبدأ افغانستان و خصمانه ترین موضع گیری های سیاسی از سوی رژيم کابل بوده است.
اظهارات تازه وزیر دفاع طالبان در واکنش به تصمیم بحث برانگیز دولت پاکستان برای سرکوب و اخراج بیش از یک میلیون پناهجوی افغان، در کنار تازه ترین درگیری مرزی در اسپین بولدک، اگر در قبال هر کشور همسایه دیگری به جز پاکستان واقع می شد، اوج تنش و تشنج سیاسی و امنیتی را نشان می داد؛ اما این رویدادها در روابط تیره و تنش آلود کابل و اسلام آباد به اندازه ای تکرار شده که دیگر بدیهی به نظر می رسد؛ اما هرگز بدیهی نیست.
اگرچه شماری از ناظران – از جمله پروفسور حسن عباس؛ استاد دانشگاه دفاع ملی واشنگتن- معتقد اند که لفاظی های سیاسی و رسانه ای طالبان و پاکستان، واقعی و جدی نیست؛ زیرا سیطره اسلام آباد بر طالبان، عمیق تر و ریشه دارتر از آن است که با این موضع گیری ها آسیب ببیند و به طرز ترمیم ناپذیری تخریب شود؛ اما با توجه به گستره درگیری ها، تجدید و تشدید تنش ها و تقابل ها میان دوطرف، نمی توان از کنار این پرسش کلیدی به سادگی عبور کرد که طالبان با پاکستان چه می کنند؟ همین پرسش درباره رویکرد پاکستان در قبال طالبان هم وجود دارد.
اکنون که روابط پرتنش طالبان و پاکستان به نقطه اوج خود نزدیک می شود، این پرسش ها اهمیت مضاعف پیدا می کند؛ زیرا علیرغم تاکید مکرر مقام های دوطرف بر مدیریت تنش ها، پرهیز از رسانه ای کردن آن و اقدام به گفتگو و تفاهم، چیزی که در عمل رخ می دهد نشان دهنده یک تقابل خصمانه است که هیچ چشم اندازی درباره پایان آن وجود ندارد.
نکته مهمی که در این زمینه نباید نادیده گرفته شود، این است که با وجود لفاظی های سیاسی و درگیری های کوتاه اما مرگبار امنیتی و اعمال بدترین رژيم های سرکوب و بازداشت و اخراج علیه پناهجویان، رویکرد راهبردی طالبان و پاکستان در قبال همدیگر، دستخوش تغییر بنیادین نشده است. این بدان معناست که طالبان، هنوز دست نشانده پاکستان هستند و پاکستان همچنان به تنهایی به نیابت از این گروه در منطقه و جامعه بین المللی، لابی گری می کند. با این وصف، اظهارات تند و بی پروای وزیر دفاع طالبان در برابر تصمیمات ضد مهاجرت دولت پاکستان و اتهام های مکرری که آنها به طالبان و مردم افغانستان نسبت می دهند، بر آتش تنش ها دمیده و از ارتقای روابط دوطرف به مثابه دولت های دست نشانده و استعمارگر، جلوگیری کرده است.
چیزی که خشم طالبان را در کابل برمی انگیزد این است که رهبران پاکستانی، حساب پناهجویان، مرزبانان و تروریست های مورد حمایت طالبان را از دولت طالبان جدا می دانند و با آنها براساس روابط ویژه ای که با مهره های دست آموز خود در رهبری طالبان دارند برخورد نمی کنند. بنابراین، تا زمانی که طالبان به این نتیجه نرسند که پاکستان در همه حوزه ها از امنیت مرزی تا مماشات با پناهجویان و مساله تروریزم، با آنها همسو نیست؛ این خصومت نه تنها پایان نمی یابد؛ بلکه می تواند گسترش یابد.
محمدرضا امینی - جمهور