نشست ویژه شورای امنیت سازمان ملل برای افغانستان، به درگیری لفظی میان نمایندگان دایمی پاکستان و افغانستان انجامید.
این تنش، یکی از پیامدهای سال ها خصومت، کینه ورزی، توطئه چینی و حمایت گسترده پاکستان از گروه های تروریستی و ضد دولتی در افغانستان بود که البته این بار در زمین بی طرف، یعنی صحن شورای امنیت سازمان ملل صورت گرفت و یکبار دیگر نشان داد که سیطره طالبان به مثابه یک جریان مزدور و دست نشانده، نه تنها کمکی به کاهش تنش میان دو کشور همسایه و متخاصم نکرده؛ بلکه بر حجم سنگین خشم و نفرت مردم افغانستان از پاکستان افزوده است.
در حالی که اکثر نمایندگان کشورهای عضو شورای امنیت «سرکوب گسترده و سیستماتیک زنان افغان از سوی حاکمیت طالبان در افغانستان را» محکوم کردند، منیر اکرم؛ سفیر پاکستان در دفاع از حاکمیت طالبان گفت: «در نتیجه تلاشهای طالبان اقتصاد در این کشور بهبود یافته، امنیت برقرار شده و تجارت میان افغانستان و همسایههای این کشور نیز رونق گرفته است.»
این همان چیزی بود که البته در واکنش ذبیح الله مجاهد؛ سخنگوی طالبان به نشست شورای امنیت نیز ابراز شد و این نشان می دهد که نماینده پاکستان، عملا نقش سخنگوی طالبان را در سازمان ملل ایفا می کند و شأن و جایگاه دیپلماتیک خود در نمایندگی از یک کشور مستقل را به تبلیغ به نفع یک گروه تروریستی، مزدور و بدنام تقلیل داده است.
نماینده پاکستان البته هرگز به اندازه ای منصف نبود تا به این مهم هم بپردازد که در گذشته، عامل اصلی ناامنی و مانع بزرگ در مسیر اجرای پروژه های عظیم اقتصادی، به جز طالبان، چه گروهی بوده است! و اینکه اگر وضعیت امنیتی و اقتصادی بهبود یافته است پس چرا میلیون ها نفر از مردم افغانستان، همچنان از تهدید و ارعاب و سرکوب و بازداشت های خودسرانه و شکنجه های مرگبار و کشتارهای پنهانی و گرسنگی و فقر و بیکاری، رنج می برند و در حال فرار دسته جمعی از کشور هستند!
سفیر پاکستان بدون اشاره به سیاستهای حکومت طالبان در مورد زنان و نقض موارد حقوق بشری گفت: «حکومت طالبان باید بهرسمیت شناخته شود و کرسی افغانستان در سازمان ملل نیز باید به طالبان واگذار شود.»
این همان رویایی است که طالبان بیش از دو سال، منتظر تعبیر و تحقق آن هستند؛ اما رژیمی که به جای مردم افغانستان از استخبارات پاکستان نمایندگی می کند و کشور را زیر سلطه چین قرار داده و فاقد هرگونه مشروعیت داخلی است، چگونه می تواند از سوی جامعه جهانی به رسمیت شناخته شود؟
او نماینده کنونی افغانستان در سازمان ملل را «یک شهروند افغان» خواند که «از هیچ کسی نمایندگی نمیکند.»
این در حالی است که جامعه جهانی و سازمان ملل همچنان نماینده دولت پیشین را به عنوان نماینده مردم افغانستان پذیرفته و رژيم طالبان را به رسمیت نمی شناسد؛ زیرا این رژيم از مردم افغانستان نمایندگی نمی کند و اعضای آن که اغلب تابعیت پاکستانی دارند حتی نمی توانند «یک شهروند عادی افغان» باشند.
این اظهارات آقای اکرم باعث تنش لفظی میان وی و نصیراحمد فایق؛ سرپرست نماینده دایمی افغانستان در سازمان ملل شد.
آقای فایق در پاسخ به او گفت: «من نماینده افغانستان در این شورا هستم و از غم و درد مردم افغانستان صحبت میکنم که از دخالت کشورهایی رنج میبرند که امروز استندرد دوگانه بازی میکنند. از یک طرف نشان میدهند که قربانی تروریزم هستند و در جهت دیگر برای لابی، عادیسازی و حمایت از یک گروه تروریستی در افغانستان تلاش میکنند.»
اقای فایق افزود: «طالبان با خشونت گسترده علیه زنان و مردان، رژیمی مبتنی بر ظلم و ستم را در افغانستان برقرار کرده است و همچنین با وضع فرامین سختگیرانه علیه زنان، حقوق بشر و قوانین بشردوستانه بینالمللی را نقض کردهاند.»
پاسخ آقای فایق، مستند، مستدل، کوبنده و کاملا عادلانه بود. او صدای مردم افغانستان است؛ مردمی که از نظر پاکستان و طالبان، حتی حق ابراز وجود ندارند و هیچ سهمی در سرنوشت سیاسی و امنیتی شان ایفا نمی کنند و مستوجب بدترین رژيم ارعاب و سرکوب دانسته می شوند.
همانگونه که نصیراحمد فایق هم گفت، پاکستان که خود را قربانی تروریزم مورد حمایت رژيم طالبان می داند، در مجامع بین المللی همچنان نقش سخنگو و سفیر این گروه را ایفا می کند و این نشان می دهد که هم ادعای قربانی تروریزم بودن پاکستان، دروغ است و هم ادعای استقلال و عدم وابستگی طالبان به پاکستان.
این اظهارات آقای فایق واکنش شدید نماینده پاکستان را به دنبال داشت و او اعتبار حضور آقای فایق در شورای امنیت را زیر سوال برد: «من نمیخواهم به صحبتهای این آقایی که مدعی نمایندگی افغانستان است، اهمیت زیادی قایل شوم. فکر میکنم اعتبار او زیر سوال است. او نه دولت دارد، نه از کسی نمایندگی میکند و نه اعتباری دارد. به نظر من این یک ناهنجاری است که شورای امنیت موظف است از او دعوت کند تا در این شورا صحبت کند و نفرتپراکنی و اطلاعات نادرست را در شورا پخش کند. من معتقدم مجمع عمومی باید به این موضوع توجه کند. این یک تناقض بزرگ است، یک تناقض سیاسی که باید به آن پرداخت.»
البته منیر اکرم در یک لحظه دچار توهم شد و خود را در جایگاه نماینده یک ابرقدرت، تصور کرد و از این منظر موضع گرفت و الا همه می دانند که پاکستان در مجامع بین المللی، یک کشور بحران زده، فقیر، بی ثبات، کانون تروریزم و دارای تاریخی سیاه و شرم آور در زمینه وقوع کودتاهای نظامی و وابستگی به ابرقدرت های غربی و شرقی شناخته می شود؛ بنابراین در موقعیتی نیست که به نمایندگی از کل جهان و یک سازمان معتبر جهانی سخن بگوید و آقای فایق، اعتبارش را نه از پاکستان که از جهان و سازمان ملل متحد گرفته است.
آقای فایق در سخنرانیاش در نشست شورای امنیت درباره حضور نزدیک به «۲۰ گروه تروریستی» در افغانستان و پیامدهای آن به کشورهای همسایه هشدار داد.
او گفت: «طالبان در دو سال حاکمیت خود بر افغانستان، حدود ۱۵ هزار مدرسه دینی با رویکرد افراطی راهاندازی کردهاند که میخواهند جوانان کشور را تندرو تربیت کنند.»
اگرچه هر دو مورد با تایید و تاکید استخبارات پاکستان، صورت گرفته و تحت نظارت مستقیم فرماندهان آی اس آی عملیاتی می شود؛ اما طی سال های آینده که تروریزم طالبانی به تولید انبوه برسد، یکی از نخستین قربانیان آن خود پاکستان خواهد بود.
محمدرضا امینی - جمهور