ولادیمیر ورونکوف؛ رییس دفتر مبارزه با تروریزم سازمان ملل با ارائه این گزارش تاکید کرده: «وضعیت در افغانستان به طور فزایندهای پیچیدهتر شده و نگرانیها از افتادن سلاح و مهمات به دست تروریستها در حال افزایش است» و «ظرفیتهای عملیاتی شاخه خراسان داعش در داخل کشور، مرتب افزایش یافته است و این گروه در حملات خود علیه طالبان و اهداف بینالمللی پیچیدهتر شده است.»
به باور سازمان ملل، حضور و فعالیت «حدود ۲۰ گروه تروریستی مختلف» در افغانستان همراه با اقدامات سرکوبگرانه طالبان، وضعیت را در منطقه پیچیده ساخته است.
ذبیحالله مجاهد؛ سخنگوی طالبان اما گفته: «در یک سال گذشته فعالیت داعش در افغانستان به صفر رسیده و یک سازمان بین المللی که چنین تبلیغات غیرمستند و منفی را منتشر میکند؛ اما نمیتواند دلیلی در این باره ارائه کند، وضعیت این سازمان را زیر سوال میبرد.»
او تاکید کرده که «یکبار دیگر این اتهامات بیاساس را رد کرده و خواهان شفافسازی این گونه مسائل» است.
مجاهد مدعی شده که در دو سال گذشته، نیروهای امنیتی طالبان «صدها عملیات مستمر» علیه سلاحهای غیرقانونی و داعش انجام دادهاند که در نتیجه سلاحها جمعآوری و توان عملیاتی داعش «منهدم» شده است.
پیش از هر تفسیری بر گزارش تازه دبیرکل سازمان ملل درباره فعالیت داعش در افغانستان و دستیابی این گروه به تسلیحات و مهمات پیشرفته تر و نیز افزایش توان عملیاتی پیچیده آن علیه طالبان و اهداف بین المللی، ابتدا باید یک نکته را مورد توجه قرار داد که اغلب حملات خونین منسوب به داعش علیه مهره های طالب، جنگ قدرت میان جناح های رقیب در داخل این گروه، از میان برداشتن عناصر وابسته به اقوام دیگر، نظامیان پیشین و «جبهه مقاومت» و نیز در مواردی مانند حملات بدخشان، تصفیه قومی طالب های غیرپشتون بود که ربطی به داعش نداشت؛ اما طالبان نیز با استفاده از شیوه ریاست امنیت ملی دولت سرنگون شده، جنایت های مرگبار خود را به داعش نسبت می دهند تا به هیچ مرجعی پاسخگو نباشند؛ اگرچه آنها با این اقدام ریاکارانه، ادعای دروغین خود را نقض می کنند که می گویند داعش را نابود کرده و توان عملیاتی آن را «منهدم» ساخته اند.
با وجود این ادعا اما طالبان به سادگی سیاست های مبتنی بر حذف و کشتار و محدودیت و محرومیت خود را زیر نام مبارزه با داعش و تامین امنیت، اعمال می کنند که مواردی از آن را در بلخ و بدخشان و نیز وضع محدودیت بر مراسم سوگواری محرم شیعیان شاهد بودیم.
در این میان اما همانطور که در گزارش تازه سازمان ملل هم اذعان شده، داعش توان عملیاتی خود را افزایش داده و حملات آن علیه اهداف طالبان و... پیچیده تر شده است. این امر، به رغم انکار طالبان، دو عامل عمده دارد: یکی اینکه سازمان های استخباراتی و قدرت های خارجی مشخصی همچنان روی پروژه داعش در افغانستان، سرمایه گذاری و کار می کنند و تسلط طالبان را بستری امن و مطمئن برای رشد و توسعه آن می دانند. آنها همچنین با استفاده از مجاری و منابعی که در اختیار دارند، تسلیحات باقی مانده از ناتو را به داعش می رسانند و کارابزارهای مرگبارتری را در اختیار آن گروه اهریمنی قرار می دهند تا بر چالش ها غلبه کرده و نبض ناامنی و بی ثباتی را به کنترل خود دربیاورد.
به طور مشخص در این زمینه، امریکا و شرکای جهانی و منطقه ای آن روی این پروژه کار می کنند؛ زیرا داعش را نیروی نیابتی کارآمدتر از طالبان برای اهداف فرامرزی شان می دانند.
از این منظر، بخشی از گزارش ها و ابراز نگرانی های مستمر محافل غربی درباره قدرت گیری داعش در افغانستان نیز ریشه در اهداف بالقوه این سازمان ها و کشورها برای ذهنیت سازی به منظور تحمیل داعش دارد و بخشی دیگر، بازتاب دهنده واقعیت های جاری است.
عامل دوم قدرت گیری داعش در افغانستان، خود طالبان هستند. اگرچه ذبیح الله مجاهد، بار دیگر گزارش تازه سازمان ملل درباره رشد داعش را زیر سؤال برده و حتی آن را لطمه ای به اعتبار این سازمان دانسته؛ اما نمی توان انکار کرد که داعش در افغانستان، نه از آسمان نازل شد و نه از سوریه و عراق آمد؛ بلکه از دل طالبان و دیگر گروه های تروریستی منطقه ای و بین المللی همدست آنها سر برآورد. در حال حاضر نیز داعش از جانب بخش هایی از طالبان، تغذیه می شود و هرگز بعید نیست که تسلیحات بازمانده از ناتو و ارتش پیشین افغانستان از این طریق در اختیار پیکارجویان این گروه قرار داده شود.
از منظر تبلیغاتی هم در حالی که رهبران رده بالایی و میانی طالبان سرخوش از باده بادآورده قدرت هستند و اندک اندک به انواع فساد آغشته می شوند، عناصر تندروتر این گروه که همچنان تشنه «جهاد و شهادت» اند، جذب ماشین جنگی داعش می شوند که بر طبل جنگ مقدس می کوبد، فراخوان «جهاد» و مژده «شهادت» منتشر می کند و وعده بهشت می دهد.
عبدالمتین فرهمند - جمهور