افراسیاب ختک؛ عضو پیشین سنای پاکستان، هشدار داده که انتقال اعضای طالبان پاکستان به شمال افغانستان آشکارا باعث تنش قومی خواهد شد.
آقای ختک از منتقدان صریح اللهجه سیاست های امنیتی سران پاکستان در قبال افغانستان است و از سوی دیگر، بیش از هر سیاستمدار پاکستانی دیگری با مسایل افغانستان آشناست، ترکیب قومی و جمعیتی کشور را می شناسد و بربنیاد همین شناخت درباره پیامدهای ویرانگر سیاست های مداخله جویانه پاکستان در امور افغانستان، بیمناک و نگران است و هشدار می دهد.
او می داند که انتقال تروریست های پاکستانی به شمال و مرکز افغانستان، بربنیاد چه رویکردی صورت می گیرد و با توجه به وضعیت شکننده ارتباطات قومی در افغانستان، این تصمیم، چقدر می تواند خطرآفرین، تنش زا و ویرانگر باشد و آتش زیر خاکستر جنگ های قومی در افغانستان را بار دیگر در مقیاسی بسیار گسترده، شعله ور سازد.
بربنیاد گزارشها، یک مقام ارشد امنیتی پاکستان اعلام کرده که طالبان پاکستانی به غرب افغانستان منتقل خواهند شد. این در حالی است که پیش از این گزارش شده بود که طالبان آنها را به مناطق مرکزی و شمالی کشور منتقل خواهند کرد.
البته اینکه تروریست های طالبان پاکستانی و پشتون های آنسوی دیورند، صرفا به مناطق غربی کشور، منتقل می شوند، ممکن است تلاشی ریاکارانه برای آرام کردن وضعیت باشد تا ساکنان نگران مناطق مرکزی و شمالی کشور نسبت به این تصمیم طالبان، واکنش منفی نشان ندهند.
آقای ختک اما میگوید که این امر باعث گسترش جغرافیای جنگ از افغانستان به کشورهای آسیای مرکزی هم خواهد شد.
هدف مشترک طالبان و پاکستان، تقویت تروریزم است و اگر تروریست ها بتوانند به سراسر منطقه نفوذ کنند، این برنامه آرمان گرایانه و بلندپروازانه از سوی سران ارتش پاکستان، تحسین خواهد شد؛ چیزی که از نظر ایدئولوژيک، یکی از ایده آل رویاپردازانه سران طالبان نیز محسوب می شود. از سوی دیگر، امریکا هم مایل است که از شمال افغانستان به مثابه یک بمب ساعتی علیه حیاط خلوت روسیه در آسیای مرکزی و چین استفاده کند تا به این ترتیب در بلندمدت بتواند از این نیروها به مثابه مزدوران جنگی خود برای گسترش ناامنی و ترور به درون مرزهای روسیه و چین، سود ببرد.
ختک با نشر توییتی همچنین گفته که «افغانستان هدف بازی سازمانهای جاسوسی متعددی است. توافق دوحه بار دیگر این کشور را به مرکز تروریستی تبدیل کرده است.»
این یکی از مهم ترین تعابیری است که از سوی یک استراتژیست پاکستانی ارائه می شود؛ زیرا توافق دوحه، خود ماهیت استخباراتی و جاسوسی دارد و اینکه پس از امضای آن، افغانستان بار دیگر به مرکز امن سازمان های جاسوسی و کانون بزرگ تروریزم بین المللی تبدیل شده است، نباید جای شگفتی داشته باشد؛ زیرا این یکی از اصلی ترین اهداف توافق دوحه بود.
او با اشاره به این تصمیم طالبان این پرسش را مطرح کرده که «آیا جابهجایی جغرافیایی [اعضای طالبان پاکستان به شمال و یا غرب افغانستان] میتواند مشکل تروریزم را حل کند؟ آیا شمال افغانستان مانند قطب شمال دوردست است؟»
او همچنین پرسیده: «دولت اسلامی خراسان (داعش) کجا موقعیت دارد؟ آیا تروریزم مستقر در افغانستان و پاکستان در اواخر دهه ۱۹۹۰ و دهه ۲۰۰۰ اهدافی را در سه قاره نزد؟»
افراسیاب ختک در پاسخ به این پرسشها نوشته که ممکن است طالبان برای مدتی از انتقال اعضای طالبان پاکستان به شمال سود ببرند و مدیران امور در پاکستان هم خواهند گفت که ببینید طالبان متعهد به همکاری هستند؛ اما به نظر او، همزمان با سروصدای انتقال اعضای طالبان پاکستانی به افغانستان، جنگجویان آسیای مرکزی هم در شمال افغانستان جمع خواهند شد و میدان جنگ را به سوی کشورهای خود گسترش خواهند داد.
این صرفا یک تحلیل مبتنی بر ارزیابی رویدادهای گذشته، وضعیت موجود و چشم انداز آینده نیست، یک هشدار بدبینانه برآمده از نگاه انتقادی آقای ختک علیه ارتش و دولت اسلام آباد هم نیست، یک هشدار جالب توجه برای فراهم کردن خوراک رسانه ای نیز نیست؛ بیان بی پرده و بی پروای یک واقعیت تکان دهنده و بسیار ترسناک است. او به طور تهورآمیزی پرده از یک برنامه امنیتی پیچیده، خطرناک و با پیامدهای شدید ویرانگر برمی دارد و هشدار می دهد که در زیر پوست این پروژه هولناک، یک خطر امنیتی بالقوه وجود دارد که نه تنها افغانستان را دستخوش جنگ های قومی مرگبار و خونین می کند؛ بلکه به ایده آرمانی گسترش جغرافیای تروریزم از افغانستان به آسیای مرکزی هم کمک خواهد کرد.
بنابراین، به جز اقوام غیرپشتون افغانستان که بار دیگر هدف یک برنامه فاشیستی وارثان عبدالرحمان سفاک و جبار قرار گرفته اند، قدرت های همسایه و منطقه، به ویژه چین، روسیه و جمهوری های آسیای مرکزی نیز باید در برابر این پروژه بایستند و به طالبان و پاکستان اجازه ندهند که غرب، شمال، مرکز یا هر نقطه دیگر افغانستان را به کانون های امن تروریست های پاکستانی و پشتون های آنسوی دیورند تبدیل کنند.
عبدالمتین فرهمند - جمهور