گزارش تازه شورای امنیت سازمان ملل میگوید حکومت طالبان به رهبری هبت الله آخوندزاده، به «سیاستهای انحصاری پشتونمحور و مستبدانه» مشابه طالبان در اواخر دهه ۱۹۹۰ بازگشته است، و رهبر طالبان «با افتخار در برابر فشارهای خارجی در تعدیل سیاستهایش مقاومت میکند».
گزارش تحلیلی ۲۷ صفحهای تیم نظارت بر تحریمهای سازمان ملل که براساس گزارشهای اعضای شورای امنیت سازمان ملل جمع آوری شد، می گوید: «برخی اختلافات در میان رهبری طالبان آشکار است، با آنهم طالبان حفظ وحدت و اقتدار «امیرالمؤمنین» را در اولویت خود قرار داده که در حال تحکیم بیشتر است.»
گزارش پیشبینی کرده که حفظ انسجام درونی طالبان احتمالا «در یک تا دو سال آینده» حفظ خواهد شد و «هیچ نشانهای دیده نمیشود که سایر مقامهای طالبان مستقر در کابل بتوانند تاثیر اساسی بر روند سیاستها بگذارند.»
در گزارش آمده که طالبان همچنان استراتژی «پشتونسازی دهه ۱۹۹۰» را دنبال میکنند، تنها ۵ مقام کابینه غیرپشتون هستند و ۲۵ والی از ۳۴ والی پشتون اند.
این گزارش یکبار دیگر تایید می کند که ارزیابی ها درباره «تغییر» طالبان که بخشی از پروپاگندای دستگاه تبلیغاتی و سخنگویان آن گروه نیز بود، نادرست، خوش بینانه و حتی با توجه به ذات و ماهیت طالبان، ساده لوحانه بوده است.
اگرچه گزارش شورای امنیت در این بخش بر شخص رهبر طالبان، تمرکز کرده و او را فردی خودکامه، به شدت محافظه کار، دور از دسترس و مستبد، تصویر کرده؛ اما واقعیت این است که این اوصاف و شاخصه هایی است که به طور مشترک با همه رهبران، فرماندهان و حتی اعضای دون پایه طالبان نیز نسبت دارد و بنیان این گروه بر تعصب، تنگ اندیشی، قوم گرایی پشتونی، انحصارطلبی و نفی و انکار حقوق انسانی دیگران بنا شده است.
درباره بازگشت طالبان به نسخه اولیه خود نیز اگرچه در شعاع خوش بینی های ابرازشده، تردیدهایی وجود داشت؛ اما طالبان در نزدیک به دو سال حاکمیت دوم خود عملا نشان دادند که به شدت مستعد بازگشت هستند؛ اما این امر با توجه به مصالح و ملاحظاتی که وجود دارد، اندکی زمان می برد؛ زیرا آنها نمی خواهند که اشتباهات ویرانگر خود در دوره اول را در این دوره نیز تکرار کنند. آنها در پی حاکمیت پایدار هستند و این امر به طور ویژه، مستلزم حفظ آرامش و صبر برای تحکیم بنیادهای حکومت شان است تا پس از آن با قدرت بتوانند سیاست حذف و سرکوب و انحصار را اعمال کنند.
با اینهمه در حالی که هنوز رژيم طالبان از سوی جهان به رسمیت شناخته نشده، برخی سیاست های دهه نودی آن گروه اگرچه نه به صراحت و سرعت سابق، اجرا می شود و این امر به ویژه در حوزه حذف زنان از زندگی عمومی و سرکوب و کشتار بی رحمانه مقام ها و فرماندهان و نظامیان پیشین و نیز فشارهای مضاعف بر اقلیت های قومی و مذهبی، کاملا مشهود است.
اگرچه گزارش شورای امنیت، طبق انتظار به طور محافظه کارانه ای از نشان دادن مقصر اصلی این رویداد، طفره رفته؛ اما کاملا واضح است که امریکای جنایتکار، مسئول تحمیل مجدد طالبان بر مردم افغانستان است و از این پس، هر جنایتی که از طالبان سر بزند، امریکا هم در آن شریک و سهیم خواهد بود؛ زیرا آنها با حمایت امریکا به قدرت بازگشتند و در حال حاضر نیز این کمک های مالی امریکا است که این رژيم را زنده و پایدار نگه داشته و از سقوط آن جلوگیری کرده است.
در این میان، کسانی که هنوز امیدوار اند که طالبان در نهایت در نتیجه یک انقلاب درونی، دگرگون شوند و راه برای شکستن انحصار پشتون ها بر سیاست و قدرت هموار شود، دچار خوش بینی مفرط هستند؛ زیرا هنوز نمی دانند که حتی آن دسته از رهبران طالبان که ظاهرا شیوه رهبری ملا هبت الله آخوندزاده را برنمی تابند و از استبداد، خودکامگی و دیکتاتوری او به ستوه آمده اند نیز در انحصارگرایی، قوم پرستی پشتونی و تصاحب کامل قدرت توسط پشتون ها تفاوتی با او ندارند.
اخیرا در بدخشان، در نتیجه دو انفجار، شماری از مقام ها و فرماندهان عمدتا تاجیک تبار طالبان کشته و زخمی شدند. پیشتر هم طالبان غیرپشتون به بهانه های گوناگون، حذف، طرد، منزوی یا حتی به طرز فجیعی کشته شده اند. واضح است که این اقدامات صرفا از سوی ملا هبت الله آخوندزاده یا طیف طالبان هوادار او صورت نمی گیرد؛ بلکه تمام طالبان پشتون از این پروژه حمایت می کنند.
بنابراین، انتظار تغییر طالبان، بیهوده و ساده انگارانه است. آنها به تنظمیات کارخانه برمی گردند؛ اما این بار به دلایلی که ذکر شد، کمی دیرتر، پنهانکارانه تر و البته مؤثرتر.
نرگس اعتماد - جمهور