۰

سهم افغانستان از پروژه‌های اقتصادی پاکستان و چین

چهارشنبه ۲۰ ثور ۱۴۰۲ ساعت ۰۹:۴۱
رژيم طالبان به مراتب، ضعیف تر و آسیب پذیرتر از پاکستان است و به همین دلیل، هم چینی ها می توانند آن را کنترل کرده و زیر سلطه خویش قرار دهند و هم پاکستانی ها.
سهم افغانستان از پروژه‌های اقتصادی پاکستان و چین
در بیانیه مشترک پنجمین نشست وزیران خارجه چین، پاکستان و طالبان بر همکاری اقتصادی با حکومت طالبان تاکید شده و آمده‌است که «دهلیز اقتصادی چین- پاکستان» به سوی افغانستان گسترش خواهد یافت.
 
در این بیانیه بر «اهمیت حیاتی» همکاری سه‌ کشور تاکید شده و آمده: « سه جانب تصمیم گرفتند همکاری خود را در حوزه‌های امنیتی، توسعه‌ای و سیاسی بر اساس اصول احترام متقابل، رایزنی برابر و منافع متقابل تعمیق و گسترش دهند.»
 
در بیانیه مشترک همچنین بر همکاری اقتصادی با افغانستان و احیای اقتصاد کشور تاکید شده است.
 
در بخش دیگر این بیانیه آمده که دو کشور چین و پاکستان بر گسترش پروژه ۶۰ میلیاردی کریدور(دهلیز) اقتصادی چین و پاکستان به افغانستان توافق کرده ‌اند.
 
همچنین از پروژه‌های دیگر اتصال منطقه‌ای مانند پروژه‌های انتقال گاز و برق آسیای میانه به جنوب آسیا، کاسا-۱۰۰۰ و تاپی از مسیر افغانستان ابراز حمایت شده است.
 
سه کشور بر «افزایش تجارت ترانزیتی از طریق بندر گوادر» پاکستان هم توافق کردند.
 
چین از شرکا و حامیان اصلی اقتصادی پاکستان به حساب می آید. اقتصاد بحران زده پاکستان با تزریق های مالی چین و اعراب، زنده می ماند و دولت پاکستان نیز برای ادامه حیات خود به ویژه در حوزه های امنیتی و اقتصادی به شدت متکی به شراکت راهبردی با چین است.
 
به نظر می رسد که با توجه به وابستگی مستقیم و عمیق طالبان مسلط بر افغانستان به پاکستان، همین رویکرد بر رهبران این رژيم نیز تاثیر گذاشته و آنها در همان نخستین روزهای بازگشت به قدرت، اعلام کردند که از چین می خواهند که به بازسازی و شکوفایی اقتصادی افغانستان کمک کند. این تنها به دلیل رشد و توسعه وسوسه انگیز اقتصاد چین که در سال های آتی بدون شک، جای امریکا را خواهد گرفت، نیست؛ بلکه بیش از آن، برآمده از وابستگی شدید طالبان به پاکستان است.
 
با اینهمه، پرسش این است که اگر چین می تواند افغانستان را به شکوفایی و توسعه اقتصادی برساند، آباد کند و رفاه و رشد و ترقی را به ارمغان بیاورد، چرا همین کار را برای پاکستان که شریک استراتژیک آن کشور است، نمی کند؟ چرا علیرغم کمک ها و روابط راهبردی چین با پاکستان، این کشور از نظر اقتصادی همچنان ورشکسته، آشفته و در آستانه فروپاشی است؟
 
برای این پرسش به ظاهر پیچیده، یک پرسش سرراست و ساده وجود دارد، چینی ها اهل معاملات بسیار سودآور اند، آنها هرگز به طور سخاوتمندانه ای به نجات مالی کشورهای در حال فروپاشی کمک نمی کنند. اینکه امروز اختاپوس اقتصاد چینی از افریقا و امریکای لاتین تا جنوب آسیا و جزایر دورافتاده گسترش یافته و حتی قلمروهای تحت سلطه سنتی کاپیتالیزم امریکایی را نیز تهدید می کند، نشانگر سخاوت چینی ها نیست؛ بلکه به معنای رویکرد منفعت محورشان است؛ رویکردی آشکارا جهان خوارانه و بر مبنای استثمار ملت ها و وابستگی گسست ناپذیر دولت های فاسد و غیردموکراتیک استوار گشته است.
 
بنابراین در خوش بینانه ترین حالت، رهاورد گسترش هژمونی اقتصادی چین بر افغانستان زیر سلطه طالبان نیز همان وضعیتی خواهد بود که اکنون اقتصاد در آستانه فروپاشی و به شدت آشفته و آفت زده پاکستان با آن رو به رو است.
 
طالبان هم از نظر اقتصادی هیچگونه پشتوانه پایدار ندارند تا منابع مورد نیاز آنها برای مواجهه با موج های بحرانی در حوزه اقتصاد را تامین کند. آنها نیز مانند پاکستان از نظر امنیتی به شدت وابسته به کشورهای دیگر اند و در این میان، چینی ها می توانند با ارائه کمک های ناچیز در این حوزه، استقلال رژيم طالبان را سلب کرده و اراده و هژمونی خود را بر آنان تحمیل کنند. در هر دو مورد، رژيم طالبان به مراتب، ضعیف تر و آسیب پذیرتر از پاکستان است و به همین دلیل، هم چینی ها می توانند آن را کنترل کرده و زیر سلطه خویش قرار دهند و هم پاکستانی ها.
 
بنابراین، هرگز بعید نیست که پاکستان حتی به بهانه توسعه کریدور چین – پاکستان، بلندی های استراتژيک واخان را نیز به خاک خود منضم کند و به این ترتیب، طالبان حتی بخشی از تمامیت ارضی کشور را در قبال رسیدن به سود کوتاه مدت و یا وعده همکاری های اقتصادی چین و پاکستان از دست بدهند.
 
از منظر مالی هم در صورتی که چین به بزرگترین حامی مالی طالبان تبدیل شود و پاکستان هم این فرایند را تسهیل کند، افغانستان عملا به کام این دو کشور سقوط می کند و طالبان تمام قامت، مطیع و گوش به فرمان آنها خواهند بود.
 
به این ترتیب، سهم افغانستان از پروژه های اقتصادی مشترک پاکستان و چین، در خوش بینانه ترین حالت، فربه شدن چند رهبر اصلی رژيم طالبان در قبال واگذاری استقلال و حاکمیت و سرزمین و منابع کشور ما خواهد بود؛ اما مردم افغانستان از آن طرفی نخواهند بست و این چیزی است در شراکت چین با دیگر کشورهای منطقه و جهان نیز به وضوح قابل مشاهده است.
 
محمدرضا امینی - جمهور
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *

پربازدیدترین